به گزارش آوای نشاط، قرائن یک عملیات روانی خطرناک نشان می‌دهد گلادیوهای پارسی بازی را از قم شروع کرده‌اند.
مأموریت آنها این است: چهره نیروهای انقلابی را در نزد مردم تخریب و انقلاب را از مسیر اصلی آن منحرف سازند. تابستان ۹۷ یک پلاکارد جنجالی متن معیشتی مدرسه فیضیه قم را به حاشیه‌ای پاستورپسند مبدل می‌کند. پلاکاردی که قرار بود با تحریک خانواده هاشمی، رئیس شورای شهر تهران را در مرداب رادیکالیسم غرق کند. همان گونه که انتظار می‌رفت پلاکارد می‌بایست در دستان تمام کننده پاستور می‌بود و به صحن علنی مجلس می‌رسید.
پاستورنشینان استادانه نشان دادند چگونه باید نعل را وارونه زد. از این رو لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهور طرح شکایت از بانیان پلاکارد جنجالی را کلید می زند.
برای شناخت بیشتر گلادیوهای پارسی بهتر است نگاهی به ورژن اروپایی آنها داشته باشیم.
در دهه ۹۰ میلادی روشن شد بسیاری ازاقداماتی که گروه چپ‌گرای معروف ایتالیا، بنام بریگادسرخ، انجام داده در اصل پروژه مشترک جناح راست افراطی ایتالیا و نفوذی‌های شبکه گلادیو در بریگاد سرخ بوده است.
سرانجام ۲۴ اکتبر ۱۹۹۰ درپی فشارحقوق‌دانان ایتالیا، جولیو آندروئوتی نخست وزیر وقت ایتالیا درمجلس حضور می‌یابد و به وجودشبکه‌ای به نام "گلادیو" اعتراف می‌کند. شبکه مخوفی که سال ۱۹۴۷ توسط سیا و ام. آی. سیکس در ایتالیا ایجادشده است و باید آن را ذیل" ارتش سری ناتو" تعریف کرد.
اگرچه در ایتالیا، یونان، ترکیه، سوئد، بلژیک و سایر کشورها اقدامات «ارتش سری ناتو»، افشا می‌شود، ولی در رسانه‌های ایران هیچ خبری از این شبکه نیست. علیرغم اینکه مستندات فراوان نشان می‌دهد که این شبکه با نام «بدامن» در ایران شکل گرفته است و اتفاقاً بسیارقدرتمندتر از کشورهای دیگر است. ارتش سری ناتو اینک توانسته با نفوذ در ساختارهای رسمی و غیر رسمی کشور همچنان در استتار کامل بماند.
در دوره پهلوی گلادیوهای پارسی امنیت کشور را قبضه کرده بودند. در بحبوحه انقلاب اسلامی شبکه مخفی ناتو توانسته بود با نفوذ در گروه‌ها و جناح‌های مختلف، به عناصری کلیدی برای پیشبرد اهداف خود دست یابد.
از همان روزهای اول به صورت مشکوک عده‌ای با برنامه ریزی معین به ساختمان‌های ساواک و ارتش حمله می‌کنند. نفوذی‌های ناتو کنترل اداره دوم ارتش، اداره دوم، اداره سوم و هشتم ساواک را در دست می‌گیرند.
افراد شاخص انقلاب یکی پس از دیگری ترور می‌شوند. ۷ تیر ۱۳۶۰ دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران منفجر می‌شود. یک ماه بعد گلادیوهای پارسی با بمبگذاری در دفترنخست وزیری شهیدان رجایی و باهنر را از سر راه خود بر می‌دارند.
پایان دهه ۶۰ پایان خرابکاری‌های مسلحانه بود. این خرابکاری‌ها را اصطلاحاً سابوتاژ می‌نامند. دهه پرحادثه ۷۰ فرا می‌رسد. مأموریت جدید استارتِ سابوتاژهای فرهنگی است. به همین منظور گلادیوهای پارسی ژست آزادی خواهانه به خود می‌گیرند و آرام آرام با آرمان‌های لیبرالی سبک زندگی مردم و اسلامیت نظام را هدف قرار می‌دهند.
اواخر اردیبهشت ۷۶ در ایامی که کشور گرم تبلیغات هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود، فضایی بحرانی بر شهرها حاکم می‌شود.
"سعید حجاریان"، تئوریسین گلادیوهای پارسی، طرح‌های مختلفی برای بالا بردن آرای خاتمی ارائه داد. یکی از مهم‌ترین آنها "گارد ویژه حزب الله" بود!
گاهی اتفاق می‌افتاد عده‌ای با ظاهری کاملاً حزب اللهی، با لباس یکدست مشکی و چفیه بر گردن، به افرادی که درحال پخش و نصب پوسترهای خاتمی بودند حمله کرده و ضمن فحاشی و هتاکی آنان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند. مشاهده این صحنه‌ها که همواره با اظهار مظلومیت حامیان خاتمی همراه بود، باعث می‌شد تا مردم نسبت به خاتمی و هوادارانش احساس گرایش و حمایت پیدا کنند.
دهه ۸۰ و ۹۰ تحریم‌ها به عنوان رکن کمکی سابوتاژهای مختلف را تقویت می‌کند. اینک در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی دولت اقتصاد را کاملا رها کرده است و برای فرار از پاسخگویی در به در دنبال حواشی اینچنینی می‌گردد. به ذخایر طلا چوب حراج زده‌اند و ارز وحشی را شبانه وارد بازار می‌کنند. در تاریخ جاسوسیِ جهان بی نظیر و شاید هم مضحک باشد! کسی فکر نمی‌کرد قحطی پوشک آغاز افشای نقشه جدید گلادیوهای پارسی شود...
انتهای پیام/
