|
به گزارش آوای نشاط روزنامه شهروند نوشت: «من هرگز نخواستم خودم را بازی کنم. همیشه ترجیح دادهام نقش آدمهای دیگر را ایفا کنم چون این آسانتر بود!» اینها سخنان روان آتکینسون یا مستر بین است که در یک نقش جدی در فیلم «شب مِگره» نگاهها را متوجه خودش کرد؛ چنان که روزنامه ایندیپندنت نوشت: «با بازی روان اتکینسون معلوم شد کمدینها هم میتوانند از پس نقشهای جدی برآیند.»
این روزها بازی مجید صالحی در فیلم من دیوانه نیستم همگان را متوجه جنبههای جدیدی از سلایق این بازیگر کرده. جسارتی که در کارنامه مجید صالحی بیسابقه نیست و حداقل چند بار در فیلمهایی چون چشم شیطان، خوابگاه دختران، خانه پدری، پلیس جوان، چراغهای ناتمام، استراحت مطلق و مدینه، او را در نقشهای جدی دیدهایم.
در میان کمدینهایی که در فیلمهای جدی یا بهتر است بگوییم غیر کمدی، طبعآزمایی کردهاند، شاید سعید آقاخانی موفقترینشان باشد؛ کمدینی که با حضور در خداحافظی طولانی فرزاد موتمن سیمرغ بلورین بازیگری را به دست آورد و بعدتر نیز در فیلمهای اروند، کامیون و آباجان روند موفقیت در نقشهای غیر کمدی را ادامه داد.
بعد از آقاخانی، رضا عطاران شاید دیگر کمدین موفقی باشد که در فیلمهای جدی درخشیده. با حضور در فیلمهایی چون دهلیز، نشانی، آبنبات چوبی، قرنطینه و تا حدی کلاشینکف که برای دهلیز نامزد دریافت سیمرغ بلورین نیز شد.
شاید باورتان نشود، اما مهران مدیری در آغاز کارش در سریال باغ گیلاس و فیلم دیدار نقشهای جدی را هم امتحان کرده؛ که توقیف دیدار در روند حرکت او تغییر ایجاد کرد و از آن پس او را یکسر در نقشهای کمیک دیدیم. با اینحال نقشهای جدی یکجورهایی در پسوپشت ذهن مدیری ماند و او هرازگاهی این فایل را بیرون کشید و سراغش رفت. مثل فیلم پل چوبی یا فصل سوم سریال قلب یخی. نقشهایی که هیچوقت موفقیت چندانی برای مدیری به ارمغان نیاوردند، بر عکس امیر جعفری که نقشهای جدیاش موفقتر بودهاند. او که با حضور در فیلم قارچ سمی رسول ملاقلیپور وسوسه دیرین حضور در فیلمهای جدی را عملی کرد؛ حالا با این که جعفری همچنان کمدین شناخته میشود اما بهترین بازیهایش را در آثاری چون میوه ممنوعه، زیر هشت، نفوذی، کیفر و قاعده تصادف دیدهایم.
علیرضا خمسه و اکبر عبدی نیز هر دو به سینمای جدی نیمنگاهی داشتهاند. خمسه با حضور در چشم شیطان، بیست، روز هشتم و سریال میکاییل و عبدی هم با فیلمهای دلشدگان و مادر مرحوم علی حاتمی و نیز رسوایی... .
بعضیها اما در این زمینه موفق نبودهاند. مثل جواد عزتی که در سریالی چون مثل هیچ کس و فیلمهایی مانند طلا و مس، فرشتهها با هم میآیند و آفریقا موفقیت خاصی نداشته. یا رامبد جوان با این که سیمرغ بازیگری را نیز برای نقش جدی گناهکاران به دست آورد، اما جز دو فیلم نهچندان موفق آزادی مشروط و پریدن از ارتفاع کم این رویه را ادامه نداد.
یوسف تیموری که در تلهفیلمی به نام گوهر حضوری جدی داشت؛ سروش صحت که در سریال تب سرد و فیلمهایی چون طهران تهران، زمین انسانها و اکباتان نقش جدی بازی کرد؛ سیامک انصاری که این طبعآزمایی را در نسل سوخته، دعوت، بیپولی، خانوم و جرم انجام داد؛ بهاره رهنما که او را نیز در ٣٦٠ درجه، آشنایی با لیلا، جرم، شبانه، گاوخونی، بچههای بد، بادامهای تلخ، عاشقانه، غزال و البته نخستین نقش سینماییاش یعنی فیلم افعی در نقش جدی دیدهایم و خیلیهای دیگر کمدینهایی هستند که در نقشهای جدی چندان دیده نشدهاند. اما بیگمان در بین بازیگران زن برگ برنده این تغییر فاز در دست بهنوش بختیاری است. بازیگری که در فیلم من چنان در قالب یک زن مدیر محجبه فرو رفته بود که در پایان نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن نیز شد....
بازیگران فراری از تکرار و کلیشه
مهتاب کرامتی بازیگری است که اشتیاقش را برای این تغییر فاز کتمان نمیکند: خیلی دوست دارم در نقشهای کمدی بازی کنم. حس میکنم کار کمدی کار دشواری است و این چالش را دوست دارم.
ستاره اسکندری نیز همیشه در پی فرار از کلیشهها بوده: دوست دارم نقشهای متفاوت بازی کنم. نقشهایی دور از قالبهای گذشته بازیگریام. این به خاطر تربیت تئاتریام است و در این مسیر کمدی را هم دوست دارم.
بهزاد فراهانی نیز در کارنامهاش نشان داده که از کلیشهها فراری است: من هر نقشی را دوست دارم، مثبت، منفی، جدی، کمدی... به شرطی که بوی واقعیت بدهد.
ساعد هدایتی از فرصتی که در اختیار بیشتر کمدینها قرار داده نمیشود، گلایه دارد: من خودم نقش جدی را بیشتر از طنز دوست دارم. شاید چون بازی در کارهای جدی مشکلتر است.»
انتهای پیام/