به گزارش آوای نشاط روزنامه اعتماد نوشت: یک دهه قبل پاپاراتزی‌ها برای دسترسی به بخشی از زندگی شخصی سلبریتی‌ها دست به هر کار غیرمنطقی و محیرالعقولی می‌زدند. درختی اطراف خانه شخص مورد نظر می‌یافتند و خبرنگاران با تقلید از جاسوس‌های «کا.گ.ب» با استتاری که آفتاب پرست‌ها هم در انجامش ناتوان بودند برای روزها و شب‌ها به تماشای زندگی آن سلبریتی از همه جا بی‌خبر می‌نشستند تا شاید لحظه‌ای خصوصی از زندگی‌اش را در قاب دوربین جای بدهند و به مال و اعتباری در حیطه کاری نه چندان خوش‌نام‌شان برسند. امروز اما این کارها شبیه به شوخی می‌ماند. سلبریتی‌ها یا دوستان‌شان دکمه «استارت لایو ویدئو» را می‌فشارند و از آن لحظه هر چه از زندگی‌شان بخواهید می‌توانید بدانید. اصلا می‌توانید پست‌ها و استوری‌های‌شان را مرور کنید و بفهمید در زندگی‌شان چه می‌پوشند، چه می‌خورند، چه می‌کنند و چه می‌کشند.
پز زندگی لاکچری در اینستاگرام، توییتر، فیس‌بوک و امثالهم، ورزشکاران را از واقعیت زندگی‌شان دور کرده است. نمونه‌هایی مثل کریستیانو رونالدو را کنار بگذارید. او از هر پستش در این شبکه‌های اجتماعی میلیاردها تومان پول درمی‌آورد و قاعدتا بخشی از پروژه‌های تبلیغاتی‌اش را انجام می‌دهد. در مورد ورزشکاران سطح پایین‌تر صحبت می‌کنیم. آنهایی که از کنار فوتبال و ورزش به نانی رسیده‌اند و این نان را جوری در روغن می‌زنند که هر کس نداند فکر می‌کند بیل گیتس هر روز صبح برای‌شان نان بربری می‌خرد. آلوارو موراتا را در نظر بگیرید. با هر پوزیشنی که باورش را هم نمی‌کنید با همسرش عکس می‌گیرد و در اینستاگرام می‌گذارد. از خوشحالی‌های زندگی‌اش می‌گوید و به‌نظر می‌رسد در زندگی شخصی او تنها چیزی که اهمیت ندارد تمرین کردن است. از رئال‌مادرید و یوونتوس و حضور در فینال لیگ قهرمانان امروز تبدیل شده به یک ذخیره نه چندان مطمئن برای چلسی در لیگ اروپا. ابدا قصد قضاوت زندگی شخصی سلبریتی‌ها را ندارم. اما شاید باورتان نشود که صدای خود موراتا هم از این وضعیت درآمده است. او در آخرین مصاحبه‌اش گفته: «مثلا اینستاگرام شبکه اجتماعی‌ای است که شادی مردم در آن کاذب است و حقیقی نیست. گاهی روزها وقتی که شما ناراحت هستید، عکسی در حال شادی به اشتراک می‌گذارید، اما آن عکس بازتاب‌دهنده حال واقعی شما نیست بلکه وانمود می‌کنید که خوشحال هستید. این موضوع باعث می‌شود تا ارزش افراد از بین برود چون در این وضعیت، قراردادهای تجاری هستند که اهمیت دارند.«
حالا به فوتبال ایران برویم؛ جایی که اینستاگرام از یک معضل تبدیل به یک بحران شده است. متاسفانه از آنجایی که در فوتبال پایه هیچ‌کس به بازیکنان درس زندگی نمی‌دهد و اغلب فوتبالیست‌های نوجوان از خانواده‌های‌شان دور هستند، با وضعیت بغرنجی روبه‌رو هستیم. در اردوی تیم ملی امید در اندونزی اگر یادتان باشد یک بازیکن خطاب به نامزد غیررسمی‌اش نوشته‌هایی خارج از شأن و عرف نوشته بود و در روزهای اخیر هم یک بازیکن جوان دیگر که در تیمی مشهدی بازی می‌کند سوژه صفحات زرد فضای مجازی شده است. محمدامین اسدی که در اردوی جاکارتا حاشیه‌ساز شده بود به سرعت از تیم ملی اخراج شد و به تهران بازگشت. باید دید برخورد اعضای تیم ملی امید در قبال جنجالی که محمد آقاجانپور به وجود آورده چه خواهد بود. اما موضوع فقط به بازیکنان نوجوان و جوان حاضر در رده‌های پایه خلاصه نمی‌شود. تا امروز جنجال‌های اینستاگرامی زیادی در مورد ستاره‌های بزرگ فوتبال ایران هم داشته‌ایم. کافی است نگاهی کلی به صفحات ستاره‌های فوتبال بیندازید. استوری‌هایی با مضمون «داداشیت فدات بشه...» تا مدت‌ها سوژه اصلی رسانه‌های زرد و رسمی بود و محمدحسین میثاقی در برنامه فوتبال ۱۲۰ هنوز هم با استفاده از این عبارت بامزگی می کند. جنجال اینستاگرامی ستاره جوان تیم ملی با یکی از بازیگران جوان را هم که یادتان هست.
جنس حاشیه‌های اینستاگرامی ستاره‌های فوتبال ایران با ستاره‌های فوتبال جهان متفاوت است. اگر موراتا احساس می‌کند انسان‌ها با وارونه‌نمایی شرایط زندگی‌شان ارزش‌شان را از دست می‌دهند، در مورد صداقت محض ستاره‌های ایرانی چه باید گفت؟ امید است مربیان در فوتبال پایه توجه بیشتری به فرهنگ فوتبالیست‌ها داشته باشند تا حداقل در نسل آینده فوتبالیست‌ها کمتر چنین اشتباهاتی ببینیم؛ اشتباهاتی که می‌توانند زندگی حرفه‌ای یک فوتبالیست را برای همیشه دستخوش تغییر کنند.
انتهای پیام/
