|
به گزارش آوای نشاط دوومیدانی را مادر همه ورزشها نامیدهاند، ورزشی که یکی از پرطرفدارترین رشتهها در جهان شناخته میشود، دوومیدانی از ورزشهای محبوبِ بازیهای المپیک و شامل دوها، پرشها، پرتابها و رشتههای ترکیبی است.
منشاء پیدایش دوومیدانى به انسانهاى اولیه برمىگردد. انسانهاى اولیه، در جریات تلاش براى بقاء، شکار و دفاع از دو بدن، پریدن و پرتاب کردن استفاده مىبرند.
سال ۱۳۱۳ را میتوان آغازی بر فعالیت در رشته دوومیدانی در ایران نامید، آغازی که به همت شادروان استاد احمد ایزدپناه با انجام مسابقاتى در بعضى از رشتههاى دوومیدانى شکل گرفت و تقریبا دو سال بعد از آن فدراسیون دوومیدانى ایران تأسیس شد و تقریبا در سال ۱۹۳۶ میلادى یک گروه ورزشى از ایران به المپیک برلین اعزام شد.
امروز سالها از این آغاز میگذرد این رشته ورزشی قهرمانان زیادی را از جای جای ایران اسلامی به خود دیده است قهرمانهایی که عنوان سریعترین مردان و زنان ایران به خود گرفتند و در عرصه جهانی نامآور شدند.
طاها غفاری یکی از قهرمانان ورزش دوومیدانی کشورمان است که زاده روستای چور از توابع شهرستان مریوان بوده و در سختترین شرایط توانسته مدالآور ملی و آسیایی باشد اما امروز کوکساز زندگیاش به خاطر ناملایمات روزگار کمی ناکوک است.
دیروز عکس این قهرمان ورزش دوومیدانی در حال کولبری در شبکههای مجازی پخش شد؛ اینکه چرا یک قهرمان ملی به یک کولبر تبدیل شده است، آغازی شد بر گپ و گفتی صمیمی ما با طاها غفاری.
خودتان را برای مخاطبان این رسانه معرفی کنید.
طاها غفاری هستم متولد 18 اردیبهشت 70 و زاده روستای «چور» از توابع شهرستان مرزی مریوان، چهار برادر و یک خواهر هستیم و من فرزند چهارم خانواده، و تنها کسی که در زمینه ورزش فعالیت میکند من هستم، البته برادر کوچکترم دوست داشت به این عرصه بیاید اما به دلیل ضعف مالی گفتم کنار بکشد با این وجود، بازم انتخاب با خودش بود من تنها نظر دادم و تصمیم اصلی برای کنار کشیدن را خودش گرفت.
از چه سالی وارد عرصه فعالیتهای ورزشی شدید و چرا رشته دوومیدانی را انتخاب کردید؟
از اواخر سال ۹۰ به صورت حرفهای و بعد از یک برنامه استعدادیابی به صورت حرفهای وارد رشته دوومیدانی شدم، در اوایل بلافاصله در مسابقات کشوری که سال 91 در قزوین برگزار شد، شرکت کردم و با کسب مقام دوم به عنوان یکی از استعدادهای دوومیدانی (استقامت) شناخته شدم که حلاوت این موفقیت آن هم در بازه زمانی کوتاه آنقدر زیاد بود که عزمم را برای ادامه این مسیر مصممتر کرد.
بعد از اینکه تصمیم گرفتید به پلههای بالاتر در رشته دوومیدانی صعود کنید، آیا طی مسیر برایتان آسان بود؟
بدون شک رسیدن به موفقیت نیاز به تلاش و زحمت داشت و من هم با توجه به هدفی که برای خودم تعریف کرده بودم باید تمام توانم را برای رسیدن به موفقیت بکار میگرفتم، وضعیت و شرایط مالی مساعدی نداشتیم و از سوی دیگر مشغول تحصیل بودم زندگی دور از خانواده برای ادامه تحصیل در خانه استیجاری در مریوان هم سختیهای خاص خود را داشت ولی اجازه ندادم هیچ کدام از این مشکلات به سدی در مسیر رشد و پیشرفتم باشد.
خوب میدانستم، مسیری که برای رسیدن به هدف انتخاب کردهام سخت و صعبالعبور است اما تصمیم و هدف بزرگ قهرمانی آسیا و حتی جهان را داشتم و باید تلاش میکردم.
بعد از حضور در مسابقات قزوین و آنهم برای اولین بار، آیا مسیر حرکت ورزشیات تغییر کرد یا نه؟
تلاشهایم بعد از مسابقه قزوین جواب داد، اواخر سال ۹۲ در مسابقاتی معروف به قهرمانی در برف و سرما، اول شدم، مسابقاتی که در واقع انتخابی آسیا بود و با کسب این عنوان راهی مسابقات آسیایی در ژاپن شدم و در آنجا مقام دوم تیمی را کسب کردیم.
پسوند نابغه و استعداد نوشکفته گرفته بودم، در هر مسابقهای شرکت میکردم جزو سه نفر اول و اغلب مقام اول را بدست میآوردم طی دو مرحله که مسابقات دو صحرا کشور در مریوان برگزار شد یک دوره مقام نخست را کسب کردم و در دور بعدی در عین ناباوری در جایگاه چهارم قرار گرفتم.
فشارهای زیادی در زمان برگزاری مسابقه به لحاظ روانی و فکری داشتم، بهترین زمانها را به دلیل مشغله کاری برای تمرین از دست داده بودم اما انتظارم واقعا بیشتر از این بود که تحقق پیدا نکرد.
بعد از اینکه مقام آسیایی را کسب کردید، آیا مورد تقدیر قرار گرفتید؟
بله. به محض برگشت به کشور چهار سکه بهم دادند که در همان زمان بلافاصله بابت بدهی به طلبکاران دادم.
آیا جز عناوینی که نام بردید، مقامهای دیگری نیز در کارنامه ورزشی خود دارید که بخواهید به آن اشاره کنید؟
بله. در مسابقات مختلفی در کشور عراق و حتی در مسابقات بینالمللی دوم شدم، در مسابقات بینالمللی در مریوان به مقام دوم رسیدم و در مجموع تا الان بیش از ۳۰ مدال کشوری و بینالمللی را در کارنامه دارم.
آیا کسی شما را در این زمینه تشویق میکرد که به نوعی ضعف بنیه مالی و شرایط اقتصادی مانعی برای پیشرفتت نشود؟
بله. بهترین حامی و مشوقم در طول این سالها داییام بود و به حق هیچ وقت پشتم را خالی نکرد و تا جایکه توانست کمک کرده است.
حامد جولایی مدیرکل ورزش و جوانان کردستان و استاد سوران محمدی هم از دیگر حامیان واقعی من بودند که خیلی کمکم کردهاند، بخش زیادی از پیشرفتهایم را در عرصه ورزش در کنار تلاش شبانهروزی خودم در سایه حمایتهای بیدریغ این عزیزان میدانم که بینهایت از آنها سپاسگذارم.
آقای جولایی در اوایل این مسیر به حق برایم کم نگذاشت، شرایط زندگی بدون منبع درآمد در شهر و به دور از خانواده برای من که همزمان مشغول تحصیل بودم سخت بود، در چنین شرایطی حتی خوابگاە در اختیارم گذاشت و این حمایتها حتی تا الان نیز از سوی اداره کل ورزش و جوانان استان ادامه داشته است اما واقعیت این است که اعتبارات این دستگاه هم محدود است و ورزشکاران حرفهای که به اوج میرسند برای حفظ آن نیاز به حمایت دارند، حمایتی که برخی از این ورزشکاران به خاطر امکانات مالی مناسب خانوادگی میتوانند بیدغدغه تنها به تمرین و پیشرفت فکر کنند، اما امثال من که حتی دغدغه نان دارم واقعا نیاز به حمایت جدی از سوی مسوولان داریم.
امسال هم از سوی ادارهکل ورزش و جوانان یک میلیون تومان بهم کمک شد انتظار بیشتری از این دستگاه ندارم چون مخاطب آنها هم زیاده اما مریوان مگر چند قهرمان ورزش در رشته دوومیدانی دارد که مسوولان آن حاضر به حمایت از ماها نیستند.
مریوان، شورا، شهرداری، نمایندە مجلس، فرماندار و غیره دارد که به راحتی میتوانند از محل برخی اعتبارات به افرادی مثل من که واقعا آینده خوبی را برای خودشون ترسیم کرده و ظرفیت جهانی شدن در وجودشون هست را فراهم کنند ولی آنها کوچکترین حمایتی از بنده نداشتهاند.
سطح تحصیلاتتان چیست و آیا رشته تحصیلیتان با فعالیتهای ورزشی که دارید همخوانی دارد؟
اینکه تنها متولی ورزشکاران و قهرمانان را اداره کل ورزش و جوانان در جامعه ما تصور میکنند و کاسهکوزه هر نوع کمکاری بر سر آنها زده میشود درست نیست قهرمانپروری حمایت میخواهد حمایتی از جنس مشارکت همه بخشها و این کار نیاز به فرهنگسازی دارد که هنوز فرهنگش در جامعه ما به ویژه در بین مسؤولان جا نیفتاده است.
تا مقطع فوقدیپلم در رشته تربیت بدنی تحصیل کردهام، علاقه زیادی به ادامه تحصیل داشتم، اما تحصیل هم پول میخواهد که ما نداشتیم، خانوادهام نیاز به حمایت داشتند و به همین دلیل مجبور بودم بین درس و فعالیت ورزشی یکی را انتخاب کنم تا فرصتی برای کار و کسب درآمد هم داشته باشم.
در جدال علاقه به ادامه تحصیل و ادامه فعالیت ورزشی، عشق به ورزش غیرقابل چشمپوشی بود این شد که وارد عرصه کار شدم تا با کسب درآمد در کنار کمک به خانواده بتوانم به فعالیتهای ورزشی ادامه دهم.
در طول چند سال اخیر، از کارگری گرفته تا هر شغل سختی را که تصورش بکنید انجام دادهام همزمان با کسب درآمد که در حد بخور و نمیر و ناچیزی هم بود به تمرینات ورزشی ادامه میدادم اما خستگی ناشی از فعالیتهای سخت کارگری کمترین نیرو را برای انجام تمرین برایم باقی میگذاشت، الان هم مشغول کولبری هستم، نمیخوام دستمو به سمت کسی دراز کنم به هر حال درسته به لحاظ مالی مشکل داریم اما قهرمان برای خودش غروری دارد که حاضر نیست به هیچ قیمتی زیر پا له شود!
چرا کولبری؟
کولبری شغل نیست، اجباری است که برای نان و روزی خانوادهام انتخاب کردهام، شغل دیگری بجز کارگری در مناطق مرزی وجود ندارد مگر اینکه سرمایه و پشتوانه مالی داشته باشی و وارد کار خرید و فروش شوید، برای خرید یک جفت کفش مخصوص رشته ورزشی دو، باید دو کول را از سختترین و صعبالعبورترین مناطق و کوهها جابجا کنم ولی چاره نیست و به اجبار انجامش میدهم.
یکی از مشکلات ما ورزشکاران در استان کردستان این است که هیچ ارگانی به فکر آیندە ما نیست، سوال متداول خیلیها از ما این است که چقدر پول برای ورزشت میخواهی؟ انگار ورزش دو، لباس و کفش نمیخواهد و یک قهرمان ورزشی نیازی به آینده ندارد برای حضور در مسابقات آسیایی، آمادگی لازم دارم ولی برای طی مسیر و انجام تمرین نیاز به حمایتی هست که متاسفانه از سوی هیچ دستگاهی انجام نمیگیرد.
هدفم برافراشتن پرچم کشورم است و این وعدەای واهی نیست چون این را به عنوان یک هدف اصلی در نظر دارم اما اگر اینطوری پیش برود، برایم رویا میشود و المپیک برام در حد یک خواب باقی میماند.
بجز رشته دوومیدانی آیا فعالیت ورزشی دیگری هم دارید؟
میتوانم بهترین بازیگر شوم، اما علاقه، هدف و دنیای شناخته شدە من در ورزش و دویدنه، هرچند در زمانی که ما سخت میدویم همه خوابند. اگرچه از خیلی خوشیها محرومیم ولی تنها دلیل تحمل این همه سختی، رسیدن به قهرمانی و بالابردن پرچم ایران اسلامی است و اینکه برای استان و کشورم افتخارآفرین باشم.
آیا باید برنامه غذایی خاصی داشته باشید؟
بله. اصولا دورە مکمل، غذاها منوال خودشو باید داشته باشد، اما وقتی شرایط زندگی برات یک جوری باشد که تامین این غذاها و حتی مسؤولیت درست کردنش با خودت باشد قطعا مسیر سخت میشه و وقتی دستت خالی باشد مجبوری مدلی که شرایط برات مهیا کرده را دنبال کنی تا دستور غذایی تعریف شده خاص تمرینهای یک قهرمان ورزشی.
هدف طاها غفاری حضور در المپیک است، آیا برای حضور در المپیک برنامه خاصی دارید و اینکه مربی بهتون تمرین میده و روزانه چند ساعت تمرین دارید؟
بله. این روزها دکتر ابوبکر راوند برای آمادهشدن در ماراتن و نیمهماراتن به من تمرین میدهد، روزی ۳۰ کیلومتر و هفتهای به صورت میانگین باید ۲۰۰ کیلومتر بدوم اما گاهی وقت تمرینها را به خاطر رفتن به مرز از دست میدم.
شما از فرد خاصی الگو میگیرد؟
سعی میکنم از تمام کسانی که به عنوان قهرمان در این رشته ورزشی نامآور شدهاند الگو بگیرم، از اینکه از دیگران درس بگیرم خوشحال میشوم حتی اگر مورد انتقاد قرار بگیرم نارحت نمیشوم برای من بیش از هرچیزی اخلاقمداری مهم است و اخلاق را در رأس همه چیز قرار میدهم.
از اینکه به عنوان یک قهرمان ورزشی مجبوری کولبری کنید ناراحت نیستید؟
شاید خیلیها احساس کنند که با این کارها دنبال گرفتن شغل و یا چیزی هستم، نه، من کار خودمو دارم ولی واقعا برای رسیدن به هدفم نیاز به حمایت دارم حمایتی که طاها را به حقش برساند و این حق من است که بتوانم المپیکی باشم که بتوانم طلایی شوم و پرچم کشورم و در رأس همه پرچمها ببینم!
و سخن پایانی شما ... .
از کسانی که برایم زحمت میکشند به ویژه مربی و استاد توانمندم ابوبکر راوند که در کنار تمرینهای تاکتیکی به لحاظ روانشناسی خیلی کمکم کرد تا جاییکه فکر من را بزرگ کرد و زندگیم را تغییر داد با وجود تمام مشکلات مالی و دغدغههایی که در طول زندگی داشتم اما با تمام وجود خانوادهام را دوست دارم و برای آنها احترام قائل هستم چون تا جاییکه توانستهاند کمکم کردهاند، نمیشود از دست خالی انتظار معجزه داشت و در آخر هم از خبرگزاری فارس که برایم وقت گذاشت تا حرفها و دغدغههام را بیان کنم کمال تشکر را دارم و واقعا سپاسگذارم.
اگر تاریخ تکرار شود و به سال 90 برگردم بازهم همین مسیر را انتخاب میکنم کولبری و مشکلات زندگی نمیتواند من را از هدف قهرمانی جهان دور کند اما تا نفسی هست و پایی برای دویدن، این مسیر را ادامه میدهم.
انتهای پیام/