به گزارش آوای نشاط به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله علم الهدیFATF، CFT، فعالیتهای هستهای کشور و فرمان رهبری در این خصوص، استفاده از پیامرسانهای خارجی و مطالبه از نمایندگان مجلس، بخشی از سؤالات خواهران طلبه مکتب نرجس از آیتالله علمالهدی بود.
متن زیر، مشروح این دیدار و پرسش و پاسخ حاضران با ایشان در جلسه است:
اصولاً در کنار به دست آوردن یک تخصص در خط خدمتگزاری وجود اقدس امام زمان (علیهالسلام)، بهعنوان یک خادم و خادمه اثرگذار در ساحت بقیهالله بالاتر از هر سرمایه علمی، بصیرت سیاسی و اجتماعی لازم است که هرکس در هر موقعیتی بخواهد در خط خدمت به بقیهالله قدم بردارد، بدون داشتن بصیرت کامل در عرصههای اجتماعی سیاسی، امکانپذیر نیست.
جدا کردن حوزه از عرصه روشنگری، توطئه و نفوذ در حوزه است
یکی از فتنههایی که در حوزههای علمیه ورود پیدا کرده، برکنار داشتن طلاب محترم از عرصههای روشنگری، بصیرت و تولید بصیرت در عرصه خدمت است، این را ترویج میکنند که طلبه فقط باید درس بخواند و دیگر به هیچ جهتی توجه نداشته باشد و نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی خودش را مشغول نکند.
این توطئه و فتنه عوامل نفوذی دشمن در داخل حوزه است و شما خواهران روشناندیش توجه داشته باشید که به هر میزان سطح معلومات شما بالا میرود، سطح بصیرت اجتماعی و سیاسی شما هم باید بالا برود و الا هرچه درس بخوانید، اگر در جریان بصیرت اجتماعی ناقص باشید، نمیتوانید بهعنوان خادم در محضر امام زمان (علیهالسلام) عنصر اثرگذار باشید.
ازآنجاکه بناست جلسه بهصورت پرسش و پاسخ ادامه پیدا کند، بنده آماده هستم تا اگر سؤالی هست به آن پاسخ بدهم.
CFT، زمینه تسلط کفار بر مسلمانان است، تصویبش توجیه فقهی ندارد
آیا فقها بر اساس فقه مصطلح امروزی میتوانند مشکلات و منافع CFT را بیان کنند و کلاً مشکل آن از نظر فقه شیعه چیست؟
ما در اسلام تنها فقه نداریم، در اسلام سیاست داریم، اقتصاد، فرهنگ و امنیت داریم، کل این مسائل هم در عرصههای فقهی، کلامی و عرصههای تخصصی خودش قابلبحث است؛ در بحث فقهی CFT، CFT یعنی مقابله با کمک و تأمین مالی تروریست و این از نظر اسلام هم حرام است چون کسی که با اسلحه مردم را ارعاب بکند محارب است و طبیعی است کمک به این افراد چه از نظر مالی و چه به هر نحو دیگری حرام است، تروریست هم دقیقاً همین است و ازاینرو هر کمک به تروریست حرام است.
تأمین مالی یک عنصر محارب حرام است، جایز نیست و در واقع اصل مبارزه با تروریسم در اسلام است اما این لایحه که یکی از لوایح کنوانسیون FATF است، در متن و باطنش با مبانی دینی و اندیشه سیاسی ما ناسازگار میشود؛ هر چیزی که باعث تسلط کفار بر اسلام شود، حرام است، لایحهای که در مجلس تصویبشده، از نظر فقهی فتح باب تسلط کافران بر مؤمنین است چون تروریست را اینها در شورای امنیت تصویب کردند که حزبالله لبنان، حماس فلسطین، سپاه قدس و انصار الله یمن هم شامل میشود.
از نظر شرعی شورای نگهبان رد کرده و 22 ایراد هم وارد کرده است، هرچه آنان این لایحه را درست کنند، موضوع شریعیش را نمیتوانند درست کنند که فتح باب برای دشمن است، این حرفها هم برای نمایندگان مجلس توضیح داده شد اما متأسفانه ثابت شد برخی از آنان به قرآن هم پایبند نیستند.
تکلیف طلاب، روشنگری است
وظیفه طلاب در وضعیت فعلی کشور چیست؟
بنده در نمازجمعه دیروز از مجلس یک سؤال و از وزرا هم یک سؤال پرسیدم که نسبت به وضعیت کشور آگاهی دارند یا خیر، شما وظیفه دارید جامعه را روشن کنید و هر انسانی یک حوزه نفوذ دارد، شما طلبهها یک حوزه نفوذ دارید، به این عنوان در حوزه نفوذ خودتان افراد را روشن کنید که فردا هم میخواهند به آقا یا خانمی رأی بدهند، با بصیرت این رأی را بدهند، از قیافه آقایی خوششان آمد به او رأی ندهند.
تکلیف، روشنگری است، شما طلبه هستید، از لحظهای که طلبه در عرصه طلبگی قرار میگیرد، نوکر و کنیز امام زمان هست تا جایی که به عالیترین مراتب علمی برسد؛ دستگاههای نظارتی بیتفاوت نیستند، فعالیت خود را دارند، دیوان محاسبات، بازرسی کل کشور و مجلس، تشکیلات نظارتی دارند و تشکیلات اجرایی نیستند، تشکیلات اجرایی قوه قضاییه است، نتیجه نظارت را باید به قوه قضاییه ارجاع بدهند و بر اساس آن، دادستان کیفرخواست صادر کند.
مردم باید بدانند مجرم کی هست، زمانی مجرم خود دستگاه نظارتی است و نظارت کامل نکرده، گزارش کامل نداده و افرادی که تقصیر دارند، معرفی نکرده پس خود دستگاه نظارتی مجرم است، مجلس بالاترین نظارتها را بر دستگاههای اجرایی دارد، اگر مجلس وظیفه نظارتی خود را درست انجام ندهند، مجرم هستند، اگر نظارت را انجام دادند، مطلب را به قوه قضاییه رساندند و قوه قضاییه عمل نکرد، قوه قضاییه مقصر است؛ مملکت ما اینطور نیست کسی مسؤولیتی به عهده بگیرد و از زیر آن شانه خالی کند.
امام راحل نظامی به وجود آوردند که از بالا تا پایین، هرکس در هر مسؤولیتی هست، باید پاسخگو باشد و مؤاخذه شود.
جز دهه محرم، هیچ دههای مدرک شرعی ندارد
اگر میشود در مورد دهههای مختلف از جمله دهههای محسنیه توضیح دهید.
ما یک دهه بیشتر مدرک شرعی نداریم، بقیه دههها را سنتهای خود مردم به وجود آورده؛ دهه اول محرم بهعنوان دهه عزاداری سیدالشهدا، مؤسسش وجود اقدس امام رضا (علیهالسلام) بوده، تا قبل از امام رضا دهه محرم بهعنوان عزاداری برای شیعه مطرح نبود، عزاداری در روز عاشورا مرسوم بود.
برای هیچ دهه دیگری مدرک شرعی و روایی نداریم، اینها را سنتهای مردم به وجود آورده است، یک عده هم پیدا شدند و اسم این دهه را گذاشتند محسنیه، اینها هم عده خاصی هستند؛ شیعه نظام دارد و در رأس نظام شیعه ولی امر اوست، اگر بهعنوان سنت شیعه بخواهیم چیزی را انجام دهیم، حتماً باید به تأیید ولیفقیه برسد. عزای حضرت زهرا در این ایام بسیار به جاست چون روز اول ماه ربیع بر حسب بعضی روایات، روز تهاجم به در خانه حضرت زهرا بود، علامه امینی روز دوم رحلت پیامبر را بیان کردند و برخی مورخین گفتند روز سوم عزای پیغمبر که میشود روز اول ربیع، اقامه عزا در این ایام بد نیست خیلی هم خوب است اما اینکه به شرع و دین بچسبانیم، چنین چیزی نیست.
چطور میشود شفافیت آرا مجلس را پیگیری کنیم، رأیهای نابجایی که میدهند، چطور بفهمیم کدام نماینده صلاح مردم را در نظر میگیرد؟
مطالبه از مجلس، مطالبه به حقی است که از نمایندگان شهر نیز میتوانید پیگیری کنید منتها پیگیریها فردی باشد به جایی نمیرسد، پیگیریهای جمعی مؤثر واقع میشود، نماینده شهر، نماینده شماست که باید مطالبات شما را پیگیری کند؛ اگر پیگیری بهصورت جمعی باشد مؤثر خواهد بود.
دستگاهها در پیگیری فرامین رهبری کوتاهی میکنند
از سر گیری فعالیتهای هستهای به دستور رهبری چه شد و در چه مرحلهای است؟
فرمایشاتی که مقام معظم رهبری میفرمایند، خطاب به همه مردم و دستگاههاست، مشکل ما همین است که دستگاهها در پیگیری فرامین رهبری عمل نمیکنند، این مطالبه ابتدا باید از طرف مردم باشد نسبت به دستگاههایی که مکلف به اجرای فرمان رهبری هستند؛ مشکل ما این است که در کشور ما اگر بنا شد کسی اقدام مثبتی انجام دهد، اقدام مثبتش تنها میماند و این تنها ماندن اقدام مثبت را بیاثر میگذارد.
اگر به دنبال مطالبات، در قشر متدین موجی به راه افتاد و مطالبات رهبری را پیگیری کنند، به نتیجه میرسد؛ وقتی بحث انقلاب میشود، همه ادعای انقلابی گری دارند، انقلابی بودن عبارت است از صفتی که در تمام حرکات و رفتار فردی و روزمره ما وجود داشته باشد اما وقتی این حرکتها صورت نگرفت، مشکل به وجود میآید.
تصمیمگیری آنی در حوزه وجود ندارد
در مورد برنامههای پراکنده و برنامههای آموزشی مرکز مدیریت؛ باعث ایجاد هرجومرج و تشویش خاطر طلبهها میشود.
برنامه دفعی و آنی وجود ندارد چون کمیسیونهای شورای عالی حوزه بررسی میکنند، برنامه مشخصی تدوین میکنند و اگر شورای حوزه تصویب کرد، ابلاغ میشود؛ حتی اخیراً خود من اشکالم به این بود که داشتند در برنامههای قبلی تجدید نظر میکردند که جلوی آن را گرفتم چون برنامههایی حسابشده و برنامهریزیشده بود.
بحثی در مورد مدارس خواهران وجود دارد که در حال انجام است، قبلاً در سطح دو، برنامهای برای خواهران اجرا میشده و خواهران برای سطح سه توقع ایجاد میشود، سطح دو خواهران با سطح دو برادران تفاوت دارد که در شورای برنامهریزی قبلی مطرح شد.
نباید جنسیت را در سطح علمی دخالت داد
اگر کسی میخواهد از سطح دو به سطح سه بیاید که باید حائز سلسله معلومات باشد، نمیشود بگوییم چون خواهر است معلوماتش کمتر باشد و چون برادر است، معلوماتش بیشتر! جنسیت را در سطح علمی نباید دخالت داد؛ رهبری فرمودند لازم نیست خواهران مسیر طلبگی را طی کنند، بر حسب اینکه خانهدار و زندگیدار هستند، سلسله معلومات اولیه که صاحب توان تبلیغ بشوند، به دست آورند و با همین فارغالتحصیل شوند که طرح دیگری بود.
هرچه یک برادر در ورود به سطح سه معلومات دارد، یک خواهر هم باید همین مقدار معلومات داشته باشد، رتبههای تحصیلی باید بر حسب معلومات باشد نه جنسیت؛ ابلاغ طرح برای برخی ایجاد شبهه میکند که درست نیست؛ در موضوع زمینههای اخلاقی و فرهنگی حوزه؛ حوزه محل تربیت نیست، سن تربیت بچه از 7 سالگی تا 14 سالگی است، بعد از آن، میشود یک عنصر استقلالی جامعه چه در حوزه خانواده و چه در حوزه اجتماع، نمیشود بگوییم یک پسر 24، 25 ساله را میخواهیم در حوزه و دانشگاه تربیت کنیم، این حرف، حرف غلطی است.
حوزه باید دارای سلسله برنامه فرهنگی خودکار باشد که برحسب مدیریت مدارس بر حسب نوع جریان فرهنگی که در مدرسه به وجود میآید، پیش برود، اینکه کرسی درس اخلاق بگذاریم، به چه منظور است؟ کسی که وارد مدرسه میشود، درسخوانده و باسواد است، کتاب اصول کافی را بردارد و بخواند، شما در حوزه باید اسم چیزی را درس بگذارید که خودش نتواند به آن دست یابد.
کدام درس اخلاق را در حوزه پیدا میکنید که اگر طلبه پای آن درس ننشیند، دیگر نتواند به آن دست پیدا کند؛ آنچه در زمان قدیم در حوزهها بهعنوان درس اخلاق مطرح بود، اساتیدی اهل عرفان و زهد با تقوای بالایی وجود داشتند، مینشستند حرف میزدند و حرفشان اثر داشت و طلاب را تقویت میکرد.
در دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) مرحوم مهدوی کنی خودشان مینشستند با دانشجویان صحبت میکردند و دانشجویان تحت تأثیر ایشان قرار میگرفتند، این نیست که در مرکز مدیریت حوزه علمیه بنشینند و درس اخلاق ایجاد کنند؛ کسانی هم که در حوزه نشستند و واحد اضافه میکنند، بنده موافق نیستم.
بسیاری از موضوعات در فضای عملی اجرا میشود، باید در مدرسه فضای فرهنگی ایجاد شود که دختر خانم طلبهای که در سن بالای زن کامل و خانهدار است، در این فضای فرهنگی ساخته شود اما اینکه بخواهیم تربیتش کنیم، نمیشود.
احساس نیاز به بصیرت، تحصیل بصیرت و ترویج حق
با مسائل و هجمههای فرهنگی و اقتصادی، وظیفه طلبه در وضعیت کنونی، موضوع مواد تراریخته، FATF و 2030، باید چه کاری انجام دهیم؟
سه وظیفه مفصل برای همه خواهران و برادران حوزوی؛ احساس نیاز به بصیرت و فهم مسائل سیاسی و اجتماعی، این حس را داشته باشید؛ برخی از عزیزان جوان اصلاً حسش را ندارند، احساس داشته باشید که به بصیرت نیازمندید، تکلیف دوم، بصیرت را تحصیل کنید، حق و باطل در عرصههای سیاسی و اجتماعی برای شما روشن شود، در جامعه حق و باطل درهمآمیخته است؛ ما در وضعیت فتنه به سر میبریم، دشمن جز فتنه با ما هیچ راه مقابله دیگری ندارد؛ ابتدای وقوع فتنه، خواستهها و گرایشهای نفسانی است.
وقتی این جریان روشن شد، مرحله سوم ترویج حق است، انسان در مقابل شناخت حق، وظیفه ترویج حق دارد، ترویج حق در فضای مجازی، در نوشتار، گفتار و توسعه جریانهای اجتماعی سیاسی حامی حق، چیزی است که از عهده همه کس برمیآید، همهتان میدانید و باید پای آن بایستید.
فضای مدرسه خودتان، فضایی کوبنده و بسیار اثرگذار در سطح جامعه است؛ وقتی میگویند در مکتب نرجس این حرف گفته شد یا اقدام صورت گرفت، در بیرون بازخورد دارد. رسالت پیغمبر، رسالتی جهانی است، اینهمه مبارزه و مقابله شد و هنوز این رسالت محقق نشده اما پیغمبر دست از رسالت خودش برنداشت چون نتیجه به دست ما نیست، ما باید تکلیف خود را انجام دهیم و به نتیجه فکر نکنیم.
یک ریال از بیتالمال صرف پرداخت شهریه طلاب نمیشود
با توجه به فعالیت حضرتعالی در زمینه برنامهریزی حوزههای علمیه و مشکلات اقتصادی که به طلبه وارد میشود و هجمههایی که وارد شده، نفوذ و بسترسازی خفقان تفکری ایجاد شده است، در این زمینه نیز توضیح بدهید.
خودم از کسانی هستم که معتقدم مشکات معیشتی برای طلاب بهمراتب طاقت فرساست، قشری آسیبپذیرتر از طلبه امروز در جامعه نداریم، از همه اقشار آسیبپذیرتر طلبه است چون هیچ منشأ مالی برای طلبه نیست و شغل آخوندی درآمدزا نیست؛ مسئله معیشتی برای طلاب برای ما مسئلهای طاقت فرساست و بیش از این از طرف مراجع نمیشود اقدامی کرد.
اینکه عدهای فکر کنند رهبری برای شهریه، از امکانات کشوری استفاده میکنند، بسیار پندار غلطی است، حتی یک ریال از بیتالمال و امکانات کشوری و لشکری نیست، تمام این پول سهم امام، سهم سادات و وجوهات است؛ شهریه طلاب سه استان در ماه، بیش از 7 میلیارد تومان است و در ماههایی که عیدی میدهیم، 8 میلیارد و خردهای است، در این بین، 2 میلیارد در ماه از نذورات ضریح مطهر است، بهعنوان عائله امام هشتم پرداخت میشود.
1 میلیارد و 800 میلیون از وجوهات دفتر رهبری در تهران پرداخت میشود؛ تا 8 میلیارد، 4 میلیارد و 200 میلیون باقی میماند و این هم از وجوهاتی که مردم میدهند دریافت میشود، سهم امام و ساداتی که مقلدین رهبری پرداخت میکنند، این شهریهها تهیه میشود، یک قران این پولها به دولت مربوط نیست، نه دولتی است، نه به خزانه دولت مربوط است، نه به اموال مصادره شده و نه به دستگاههای اقتصادی دفتر رهبری مربوط است.
معیشت طلاب نسبت به دوره قبل قابل قیاس نیست
آقایان مراجع دیگر نیز وجوهات پرداخت میکنند؛ با مبلغی که دریافت میکنند، زندگیشان به اندازه نصف یک رفته گر اداره نمیشود منتها بحث ما این است که این وضعیت معیشتی را که به دوره قبل مقایسه میکنیم، این وضع اصلاً قابل مقایسه نیست، در حوزههای قبل حتی یک دهم شهریه امروز طلبهها را طلبهها در گذشته نداشتند؛ طلبه بودیم، درسمان را هم میخواندیم، مبارزه هم میکردیم و در منتهای فقر نیز زندگی میکردیم.
این سفره را از اول امیرالمؤمنین و حضرت زهرا پهن کردند و تا امروز نیز همین است، هر طلبهای با این وضع فقر نتوانست زندگی کند، هم دنیا و هم آخرتش تباه شد، رفت نوکر اجنبی شد که منحرف شد و نه در دنیا و نه در آخرت به جایی رسید.
معتقدم درس خارج باید مشترک برگزار شود
چرا سطح چهار خواهران تشکیل نمیشود؟
مورد اختلافی است که معتقدم درس خارج باید مشترک برگزار شود ولی متأسفانه اساتید زیر بار نرفتند، درس خارجی که آقایان علما میگویند، چه ایرادی دارد خواهران هم بیایند، خیلی مجالس مذهبی داریم که خواهران و برادران با حفظ عفت و شئون حضور دارند ولی اساتید زیر بار نرفتند، این اشکال عمدهای است که ما داریم، مخصوص مدارس خواهرآنکه درس خارج گفته شود، درس خارجی که بتواند آن سطح علمی را تکمیل کند، آنقدر استاد خارج نداریم؛ یک خواهر میخواهد مجتهد شود، باید از درس خارج سطح بالا برخوردار باشد، با این شرایط فعلاً راهاندازی سطح چهار بانوان میسر نیست.
سوءاستفاده سران فتنه برای تطهیر خود
چرا برخی علما با سران فتنه دیدار کردند؟
قضیهای اتفاق افتاد بدون تصمیم و اراده آیتالله شبیری، مجلس مهمانی خصوصی، خانواده آیتالله شبیری نسبتی دارند با خانواده آقای عبدالله نوری، مهمانی عادی فامیلی بوده که اهل منزل و خانواده از آیتالله شبیری خواهش کردند که در مهمانی شرکت کنند، ایشان به خاطر ملاقات با رهبری از قم به تهران میآیند و خانواده میگویند در مهمانی شرکت کنید و ایشان در مهمانی شرکت میکنند
آقای نوری به خاطر ارتباط با آدمهای اینچنینی، از موقعیت استفاده میکند و به دیدار آیتالله شبیری میرود، عکس برمیدارند و بهعنوان تطهیر خودشان این عکس را منتشر میکنند تا برای تطهیر خود بین متدینین و نهادهای انقلابی استفاده کنند.
نامه آیتالله یزدی نامهای به جا بود، با تذکر به آیتالله شبیری آمده تا به کلی فتنه را به هم بزند؛ نامه بسیار محترمانه است، جملهای که نشان دهد به آیتالله شبیری اهانت شده وجود ندارد، نسبت به آلودگی آن افراد تذکر دادند؛ اگر ملاقات در خانه آیتالله شبیری یا یکی از این افراد صورت میگرفت، قضیه مسئلهدار بود اما این دیدار در مجلس مهمانی عاطفی انجامگرفته و بعد از آن حسابشده شروع به شانتاژ علیه آیتالله یزدی کردند.
در حوزه جنگ نرم، وظیفه ما تبیین است؛ جنگیدن ابزار میخواهد، به نظر میرسد حوزه علمیه این بُعد از جنگ را نادیده گرفتهاند.
در فضای مجازی میبینید یکی حرف انحرافی میزند، 20 نفر کامنت میگذارند و مبارزه میکنند، این افراد ابزار دارند و مقابله میکنند، شما با همان امکاناتی که در فضای مجازی دارید، به مقابله در جنگ نرم بروید، بیش از آنکه ابزار ندارید بر شما تکلیف نیست، حداقل این است که رصد کنید، شما یک خواهر تحصیل کرده با سواد و با معلومات، چند کامنت بگذارید، تأثیر بسیار بیشتر است از اینکه بخواهید مطلبی خودتان نشر دهید.
هیچگاه رهبری نگفتند مطلقاً از پیامرسانهای خارجی استفاده نشود
رهبری گفتند پیامرسانهای خارجی استفاده نکنید اما در توئیتر صفحاتی به نام ایشان ایجاد شده و فعالیت میکنند.
رهبری فرمودند این شبکههای اجتماعی مضر فیلتر کنند و متأسفانه مردم عمل نکردند، چون جریانی معاند هستند گفتند استفاده نکنید ولی نگفتند از شبکههای خارجی مطلقاً استفاده نشود.
یک خط دشمن همین است، ما بین دو مسئله گیر کردیم، استفاده و بهرهبرداری از شبکههای اجتماعی ترویج یک جریان و ابزار کفر است که نباید انجام دهیم از طرفی، فضای شبکههای اجتماعی را خالی کردن و فضا را علیه اسلام و انقلاب پر کند، نباید خالی کنیم
حضور در شبکههای اجتماعی برای دفاع از اسلام و انقلاب است
یکوقت منظور دفاع داریم و یکوقت منظور ارتباط و رفع نیازهای خودمان داریم، آنجایی که برای رفع نیازهای شخصی است و میخواهیم با دیگران تماس بگیریم، این درست نیست و خود رهبری نیز این را انجام نمیدهند، پیام میفرستادیم و برنامه شخصی انجام میدادیم، بهعنوان برنامه شخصی نباید استفاده کنیم اما فضای شبکه اجتماعی را باز بگذاریم برای دشمن، این را نباید انجام دهیم.
برای دفاع از دین و انقلاب وارد فضای اجتماعی میشویم اما از آن برای ارتباط فردی از آن استفاده نمیکنیم؛ اگر بنا شد حملاتی صورت گرفت و با این حملات فضا خالی شد و کسی نتوانست دفاع کند، اینگونه فضا را برای دشمن باز گذاشتیم.
جریان خود وابسته به رهبری اگر وارد قضیه شده، این هدف را دارد، در خط دفاعی در مقابله با جریانهای دیگر فضا را پر کند.
با توجه به فعالیتهای فرقه شیرازی در سطح کشور و طلاب و حمایت مالی از این طلاب، چرا این اجاره فعالیت به آنان داده میشود؟
کشور ما کشوری آزاد است، گفتیم استقلال آزادی جمهوری اسلامی، آزادی در اینجا عوارضی دارد، التزام به لوازم شیعی بین طلاب معمول است، معنای آزادی، آزاد بودم هر جریان فکری است تا وقتی به جریان عملی نینجامد؛ در جریان فکری نمیتوانیم جلوی یک فکر را بگیریم، در جریان فکری یک مارکسیست و یک ضد انقلاب و یک شیعه انگلیسی هم افکار خود را میگوید، آزادی در عرصه عمل غلط است.
آزادی ضد جمهوری اسلامی نمیشود، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی برای ما یک اصل است، این سه اصل باید با هم تلفیق شود چون ما هر سه را شعار دادیم، این سه باید در ادامه هم باشد؛ نه مسئله شیعه انگلیسی، همه جریانات اندیشه آزادی بیان اندیشه دارند اما اگر وارد عرصه عملیاتی شوند، نظام جلویش را میگیرد، الآن جلوی قمهزنی را میگیرند.
چرا در کشور اسلامی، دلار اینقدر اهمیت دارد؟
شروع کردند این کار را انجام دهند و شروع کردند برای اینکه دیگر با پول ملی معامله داشته باشند، دولت زیر بار نمیرفت تا اینکه از داد و بیدار خودم استفاده کردم و حملات تا بالاخره این کار شروع به انجام شد.
اگر دانش و تخصصی لازم است، آن را فرابگیرید و به عرصه این خدمت بیاورید
در رشته هوافضا در دانشگاه پذیرفته شدم اما دیدم برای هدفی که دارم، باید حوزه را ادامه بدهم.
اشتباه بزرگی در حوزه داریم که فکر میکنند طلبگی یک رشته آموزشی است؛ طلبگی رشته آموزشی نیست، شما در هر رشتهای وارد شوید، مقطعی را طی میکنید و بر حسب آن دنبال شغل میروید و شغل انتخاب میکنید اما طلبگی این نیست، در طلبگی انتخاب شغل اول است و بعد سراغ تحصیل میروید و آن شغل، نوکری در خانه امام زمان است.
نوکری روز و شب ندارد، خدمت به امام زمان همین است، همه ما در مقابل ارباب یکسان هستیم، کسی که طلبه میشود از اول این نوکری را پذیرفته، این خدمت نیاز به سلسله دانشهای تخصصی دارد که در حوزه ارائه میشود، اگر در این بین کسی خواست برود رشته دانشگاهی بیاموزد در این کار، میرود سراغ آن؛ اگر دانش و تخصصی لازم است، آن را فرابگیرید و به عرصه این خدمت بیاورید.
باید به روز باشیم، با تبیین مطالب پیچیده کلامی و فلسفی نمیتوانیم تبلیغ کنیم، باید به زبان ساده روز تبلیغ کنیم، باید ببینیم دشمن روی چه تکیه کرده، همان را از زیر پای او بکشیم بیرون، باید خداباوری را تقویت کنیم.
انتهای پیام/