|
به گزارش آوای نشاط، مجمع عمومی فدراسیون والیبال بهترین فرصت را به وجود آورد تا درباره مسائل مختلف این روزهای ورزش کشور از جمله مسائل مطرح شده در تیم ملی فوتبال، خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس، کشتی و والیبال با محمدرضا داورزنی معاون حرفهای و قهرمانی وزارت ورزش گفتوگویی داشته باشیم.
* در کوتاهترین زمان تکلیف هیات مدیره سرخابیها مشخص میشود
* استقلال و پرسپولیس نیازی به کمک دولت ندارند
* در مقام پاسخگویی به کیروش نیستم
* در امور فدراسیون والیبال دخالتی نداشتم
* ذائقه مردم را با دست خودمان تلخ نکنیم
* کارشناسان کشتی آلارم دادند با این مسیر نمیتوان در المپیک نتیجه گرفت
* بنیتمیم برای نامزدی ریاست کشتی نیازی به استعفا ندارد
* بازیکنان، کادر فنی و مربیان مستخدم ما نیستند
* پوست ما کنده شد تا مشکلات سرخابیها حل شد
* بازیکنان و کادر فنی و مربیان مستخدم ما نیستند
متن کامل این گفتوگو را در زیر میخوانید:
بالاخره دولت با خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس موافقت کرد...
این دو باشگاه با باشگاههای کم طرفدار که ریشه مردمی ندارند، تفاوت دارند. این دو باشگاه سرمایه 60-70 میلیون نفره هستند که این ظرفیت را دارند خودکفا عمل کند. مگر در این 2-3 ساله عمل نکرده است؟ دولت فقط کمک فکری داشته است. وزارت ورزش کمک کردیم شکل اسپانسرینگ این 2 باشگاه به گونهای باشد که نیاز به کمک دولت نداشته باشند، ساختارشان اصلاح و مجمعشان برگزار شود. حسابرسی قانونی در مجمع آنها گزارش داده است. صحبتهایی مطرح بود، بالاخره واگذار شود یا نشود؟ کمیسیون فرعی، اصلی و در نهایت دولت حمایت کردهاند. پوست ما کنده شد که مسائل این دو باشگاه حل شد الان دقیقا باشگاه لیست بدهکاران را میداند و اینکه با چه کسانی تسویه شده است.
بحثی در این 2 باشگاه وجود دارد. بعد از اجرایی شدن قانون چند نفر از هیات مدیره جدا شدند الان هیات مدیره ناقص است و ممکن است تشتت آراء به وجود بیاورد...
در کوتاهترین زمان تکلیف هیات مدیره مشخص میشود. در حال حاضر هر دو باشگاه مدیریت میشوند و کارشان را انجام میدهند. برخی از افراد در هیات مدیره شامل این قانون میشوند که الان تصمیمگیر نیستند. بپذیریم دوران بلاتکلیفی و سختی دو باشگاه تمام شده است. درخواست کردیم این قرارداد تا سال 99 تمدید شود که بتوانند سرمایهگذاری کنند و به سمتی بروند که عملیات خصوصیسازی انجام شود. اینکه چه مکانیزمی باشد، اینکه به فرد بدهند که بعید میدانم یا به گروه بدهند که محتملتر است. اینکه تبدیل شود به سهامی که درصد زیادی از مردم را پوشش دهد و سهام به بورس برود یا فرابورس در سازمان خصوصیسازی مطرح میشود. برخی از دوستان احساسی حرف میزنند. شما تصور کنید امروز این باشگاه به شما واگذار میشود و شما نقد هم پرداخت میکنید. آیا صحیح است چنین ظرفیتی را بگوییم آقای فلانی در اختیار شما؟ زمانی شما میخواهید باشگاهی مثل پیکان را بفروشید که شاید برای مردم خیلی اهمیت نداشته باشد. تعدادی علاقمند دارد هزار نفر 2 هزار نفر، اما زمانی باشگاهی مثل استقلال یا پرسپولیس را میخواهید واگذار کنید اینجا هواداران به فرد کاری ندارند به برند باشگاه کار دارند. میگویند ما طرفدار تیم استقلال یا پرسپولیس هستیم. باید خوب اداره و یارگیری شود و نتایج خوبی هم بگیرد.
در واقع هوادران طرفدار باشگاه و تیم هستند نه شخص خاص؟
بله، حالا شما چند میلیارد هم هزینه کردهاید اما هوادار طرفدار شما نیست، طرفدار برند باشگاه است. مثلا شما پولدار هستید و باشگاه پرسپولیس را خریدهاید اما 30 میلیون هوادار پرسپولیس به شما کاری ندارند. شما اگر خوب کار کردید و تیم خوب نتیجه گرفت همه تشکر میکنند. اگر فردا روزی نتوانستید کسی نمیگوید آقای فلانی نمیخواهید به شما کنیم؟ میگویند این پست را رها کن و برو. به همین دلیل مکانیزم باید در فرایند تصمیمگیری، هیات مدیره، مجمع و ... همه باید درست باشد تا طرفدار احساس کند نظم منطقی در این 2 باشگاه وجود دارد. این روالی است که در باشگاههای دنیا انجام میشود. رئال مادرید چگونه اداره میشود؟ بارسلونا چطور؟ آنها هم صاحبان و هم اداره کنندگان دارند. افراد مختلف هم در اداره این باشگاهها و تامین منابع مالی نقش دارند. اداره کنندگان باشگاه هم لزوما صاحبان باشگاه نیستند.
استقلال و پرسپولیس نه تنها نیازی به کمک دولت ندارند بلکه ظرفیتی دارند که میتوانند به فوتبال کشور هم کمک کنند. این موضوع در 2 سال گذشته ثابت شده است اما باز هم دوستان صحبت میکنند و میگویند بستههای حمایتی دولت چه شد؟ این 2 باشگاه ظرفیتهای خوبی دارند و خارج از این بحثها وظیفه وزارت ورزش تیمداری نیست. این چطور تیمداری است که وزارت ورزش هم نه، مثلا وزارت صنعت بگوییم شما مالک هستی اما حق نداری یک ریال هزینه کنی.
ما دنبال اصل 44 هستیم یا خیر؟ باید تصدیگریها را رها کنیم یا خیر؟ نقش ما در دولت به عنوان حکمیت این است نظارت عالی بر فعالیت باشگاههای حرفهای داشته باشیم. اگر خودمان بخواهیم باشگاهداری کنیم، دولت رقیب باشگاهها میشود، این غلط است. باید شرایطی را فراهم کنیم که بر همه باشگاهها نظارت داشته باشیم.
سرپرست برای باشگاه پرسپولیس معرفی شد. اعضای هیات مدیره را وزارت انتخاب میکند؟
خیر. این دو باشگاه مجمع دارند که 3 وزیر هم عضو مجمع هستند. با هماهنگی که صورت میگیرد اعضای مجمع در کوتاهترین زمان تکمیل میشوند.
تا یک ماه آینده تکمیل میشوند؟
بله. البته هر 2 باشگاه کار خود را میکنند. مجمعی هم که برگزار شد قانونی بود. شرایط فراهم است تا وقتی قرار شد سهام دو باشگاه در بورس گذاشته شود کلیت، وضعیت، بدهی و داراییها مشخص شود.
فقط برند واگذار میشود؟
همه چیز واگذار خواهد شد.
اگر حتی باشگاهی کمپ داشته باشد، مثل استقلال که کمپ مرحوم حجازی را دارد، این کمپ هم واگذار شود؟
آن چیزی که سرمایه باشگاه است، واگذار میشود. شاید شما جایی را برای باشگاه هم اجاره کرده باشید، گروهی که میآید فرضا بگوید این جایی که اجاره شده مناسب نیست خودشان میدانند. اگر ملک برای شما باشد فرق میکند. کمپ سرمایه خودشان است.
به دلیل برندی که این 2 باشگاه دارند، امکان درآمدزایی هم وجود دارد..
بله. مثلا قرار است شما جنسی را بخرید که میبینید روی آن آرم باشگاه استقلال حک شده است اگر میخواهید به تیم کمک کنید آن جنس را میخرید. یا فرضا پرسپولیسی هستید و میخواهید یک بطری آب بخرید، بطریای را که آرم باشگاه روی آن خورده میخرید تا به باشگاه هم کمک شود. این بازاریابی است.
اپراتورهایی که با این دو باشگاه همکاری میکنند، فکر میکنید چه کار میکند؟ هوادار پیامک میزند، پولی که ایرانسل کم میکند 10 درصد را برمیدارد و 90 درصد را به باشگاه میدهد. این اتفاق حتی برای ایرانسل هم به صرفه است. بازاریابی و اسپانسرینگ 2 موضوع جدی است که در این دو باشگاه حل شده و رفته رفته جایگاه بهتری خواهند داشت. این موضوع کمک میکند تا هر 2 باشگاه در آینده صاحب جا و مکان باشند و به سمتی بروند که واقعا باشگاه باشند نه تیم. وقتی شما مرکز آکادمی خوبی برای استقلال و پرسپولیس درست و با سرمایهگذاری استعدادهای خوبی را کشف کنید هر سال نیاز خود را برمیدارید و بقیه را میفروشید. در واقع درآمدزایی میکنید. همه باشگاههای دنیا این کار را میکنند. ادارهکنندگان هم باید به مجمع گزارش دهند و در مسائل مالی منطق رعایت شود. اگر بازیکنی خریده و بعد قراردادش را فسخ میکند، غرامت هم از ما میگیرد، مدیرعامل باید پاسخ دهد.
الان مشکل اینجاست که مدیران این دو باشگاه در قبال تصمیماتشان پاسخگو نیستند؟
الان شرایط شفافتر شده است و امیدواریم هر چه سریعتر این مسئولیت از شانه دولت برداشته شود. وظیفه دولت یک نظارت بیطرفانه نسبت به همه است.
سهم دولت برای نظارت میماند؟
بله 22 هزار باشگاه در سطح کشور در رشتههای مختلف داریم. وظیفه وزارت نظارت بر فعالیت باشگاههاست اگر از چارچوبها خارج شوند، وزارت فعالیت آنها را ممنوع میکند. وظیفه حاکمیت نظارت بر امور باشگاههاست و آنها هم باید در چارچوب حرکت کنند. اراده دولت الان بر واگذاری این 2 باشگاه است و بعد هم در فرآیند خصوص سازی وارد میشوند. اینکه چه مدل واگذار شود سازمان میداند. وزارت ورزش قیمتگذاری هم اصلا انجام نداده و به وزارت هم ارتباطی ندارد.
درباره تیم ملی هم صحبت کنید. کیروش گلایه داشت که از مسئولان کسی در بدرقه تیم ملی حضور نداشت؟
در دنیا مراسم استقبال و بدرقه پروتکلی دارند. دستگاهی که قرار است این کار را انجام دهد، برنامهاش را اعلام میکند و میهمانان دعوت میشوند. کم لطفی است مطرح کنیم بیاحترامی صورت گرفته است.
در چارچوب وظایف سرمربی هست که چنین صحبتهایی را مطرح کند؟
افراد باید در جایگاه خودشان صحبت کنند. من در مقام پاسخگویی به کیروش نیستم اما این قاعده را باید بپذیریم افراد در چارچوب مسئولیتهای خود باید صحبت و رفتار کنند. ما به عنوان وزارت وظیفهای داریم و همه جا اعلام کردیم از تیم ملی فوتبال، فدراسیون و برنامههایشان حمایت میکنیم که این کار را کردهایم. تا الان هم همه فعالیتهایی که فدراسیون فوتبال دنبال آن بوده تا حمایت وزارت را داشته باشد، کنار فدراسیون بودیم. میدانید پروازی از قطر به ابوظبی انجام نمیشود. هماهنگی پروازها برای جابهجایی ملیپوشان به چند کشور، وظیفهای است که فدراسیون فوتبال با هماهنگی وزارت سعی کرده انجام دهد. اینکه به خودمان اجازه دهیم راجع به هر چیزی اظهارنظر کنیم درست نیست. مگر وزارت ورزش مسئولیت و کارهای دیگری در کشور ندارد؟ اگر فدراسیون فوتبال برنامهای داشته تا استقبالی صورت بگیرد طبیعتا در این برنامه مسئولان هم دعوت میشدند.
پس اصلا دعوتی برای بدرقه انجام نشده بود؟
زمانی شما برنامه استقبال را تدارک میبینید و اعلام عمومی هم میکنید تا هواداران در ساعت مشخصی مثلا در فرودگاه باشند. از طرفی پروتکل باید رعایت شود که چه افرادی باید دعوت شوند. در مورد بدرقه هم همین طور است. باید این پروتکل را همه رعایت کنیم. حالا اگر به خودمان اجازه دهیم همه چیز را زیر سوال ببریم به نام اینکه میخواهیم از تیم حمایت کنیم یا دلمان برای تیم میسوزد درست نیست و جای تعجب دارد. تمام تلاش وزارت این است فدراسیونهای ورزشی در عرصههای بینالمللی خوب ظاهر شویم و ما رسالت داریم تیمها بدون دغدغه در مسابقات شرکت کنند.
فدراسیون فوتبال هم زحمت میکشد، کارش را میکند. اما گاهی میگویند مثلا درباره اردوی تدارکاتی، وزارت پاسخ دهد. یا درباره موضوع دیگر وزارت پاسخ دهد. این بحثها منطقی نیست. دوستان وقتی میخواهند اظهارنظر کنند در چارچوب وظایف خودشان صحبت کنند. صلاح نیست از ورزشکاران برای این موضوع استفاده کنیم. اصلا منطقی نیست. ورزشکاران سرمایههای ملی ما هستند و فدراسیونها هم مسئولیتهایی دارند که باید انجام دهند. زمانی بحثهای کلی مطرح میشود مثلا حمایت جدیتر این اشکالی ندارد اما زمانی پا فراتر گذاشته میشود و وارد مقولاتی میشویم که برای مردم و جامعه ورزش خوشایند نیست. تمام سعی ما این بوده در کنار فدراسیون فوتبال باشیم، چون از مسئولیتهای وزارت ورزش است. ما پاسخگوی همه چیز ورزش هستیم اما همه به خودشان اجازه میدهند در وظایف وزارت دخالت کنند و وزارت را مقابل فدراسیونها قرار دهند. این رفتاری است که به ورزش کشور آسیب میزند. تلاش این است آنچه فدراسیونها نیاز دارند، کمک کنیم.
از نظر مالی هم حمایتی داشتید؟
بله. تامین اینکه هواپیما چارتر شود و بتوانند هواپیمای اختصاصی بگیرند، از اقداماتی بود که با هماهنگی انجام شد. تاج هم زحمت کشیده است. وزارت ورزش به افکار عمومی احترام میگذارد اما باید در چارچوب وظایفی که تعریف شده گام برداریم. فدراسیون نقش عملیاتی در اجرای برنامههای فوتبال دارد و نقش ما هم حمایتی است. اینکه به خودمان اجازه دهیم از درون سیستم علیه همین سیستم صحبت کنیم درست نیست. مردم چه میگویند؟ آیا افرادی از بیرون آمدهاند که دلسوزتر از مردم ما برای فوتبال هستند؟ افرادی از بیرون آمدهاند که از مسئولان فدراسیون فوتبال و وزارت دلسوزتر هستند؟ من در مقام پاسخگویی به فردی نیستم. نباید خارج از چارچوب حرکت کرده و در حوزه مسئولیت همدیگر دخالت کنیم. برای تیم ملی آرزوی موفقیت داریم. همه کسانی که زحمت کشیدهاند و بازیکنانی که باعث افتخار شدهاند، برای ما ارزشمند هستند. هر کاری از دست وزارتبربیاید برای سربلندی تیم انجام میدهد. وزارت ورزش در هیچ کدام از برنامههای فدراسیون فوتبال دخالتی نداشته است.
اگر تیم ملی فوتبال در جام ملتها موفق شود، پاداش ویژهای هم در نظر می گیرید؟
طبیعی است این نکته همواره جزو برنامههای وزارت بوده است. ما دعا میکنیم قهرمان شود و وزارت هر چه در توان داشته باشد انجام میدهد. نگران پاداش و مسائل مالی نباشید!
با توجه به اتفاقاتی که در فوتبال رخ داد، تاج به عنوان رئیس فدراسیون ماند اما اعضای هیات رئیسه که بازنشسته هستند باید بروند...
مجمع بالاترین مرجع تصمیمگیری است. برخی از اختیارات از اختیارات رئیس و برخی از اختیارات مجمع فدراسیون است. در خصوص قبول استعفای دبیر، گذاشتن سرپرست و کمیتهها از اختیارات رئیس فدراسیون است. برخی از موارد هم در حوزه اختیارات مجمع عمومی است. اجازه دهید مجمع کارش را انجام دهد. تصمیمات نیز در چارچوب قانون خواهد بود.
از فوتبال خارج شویم. درباره ماندن کولاکوویچ صحبتهایی مطرح شد و ابهاماتی در مورد قرارداد او بود. برخیها اعتقاد دارند کولاکوویچ مربی کوچکی برای ایران است و برخی کارشناسان میگویند بهتر است او بماند. نظر شما به عنوان مدیری که با کولاکوویچ قرارداد بستهاید، در این باره چیست؟
قراردادی که من با او بسته بودم، قراردادی بود که تا پایان امسال بود. قرارداد او 2+2 بود. یعنی بعد از قهرمانی جهان قرار بود عملکرد او را ارزیابی کرده و بعد تصمیم بگیریم قرارداد او تا المپیک 2020 تمدید شود یا خیر.
یعنی 2 سال دوم الزامی نداشت؟
اصلا. حالا چه اتفاقی افتاد؟ قبل از قهرمانی جهان کولاکوویچ با فدراسیون صحبت میکند که من پیشنهاداتی دارم. اگر میخواهید بعد از قهرمانی جهان من نباشم الان به من بگویید و من تکلیف خودم را بدانم. جواب مثبت بدهم یا خیر؟ میخواهید با من ادامه دهید یا خیر؟ در ان مقطع هیات رئیسه و آقایی ضیایی تصمیم میگیرند قبل از اتمام قرارداد تمدید کنند. عملا پاسخ مثبتی به کولاکوویچ داده میشود.
شفاهی یا کتبی؟
کتبی داده شد.
از شما نظر کارشناسی نخواستند به عنوان کسی که سالها در فدراسیون بودید؟
نه من هم در این مدت دخالتی در امور فدراسیون نکردم.
اما شما سالها در فدراسیون بودید و بدیهی بود که از شما در این زمینه نظرخواهی کنند...
سعی کردیم کمتر دخالت کنیم اما بعد دیدم دوستان اظهارنظرهایی کرده بودند که قرارداد اینطوری بسته شده بود و ما نمیتوانستیم کاری کنیم. این حرف درست نیست. به دلیل اینکه قرارداد دقیق و کارشناسی بود.
اگر شما بودید، تمدید میکردید؟
منطق ارزیابی را باید اصلاح کنیم. عملکرد او را باید فنیتر بررسی کنیم. ما 3 بازی خوب از او دیدیم اما بعد شرایط تغییر کرد. به اعتقاد من میتوانستیم در 3 بازی دوم 2 بازی را ببریم اما با شرایط با ثباتتر. اینکه بگوییم او در سطح والیبال ما نیست، نمیتوان اینطور گفت. او سالها مربی صربستان بوده و این تیم را به جایی رسانده که حالا میتوانید ببینید. سبک و سیاق فعالیت کولاکوویچ طبیعی است با ولاسکو تفاوت دارد اما راه حل چیست؟ کولاکوویچ شما بیا بعد از 2 سال بگوییم نه شما نیا مربی دیگر بیاید؟ آیا کواچ در اسلوونی موفق بوده؟ بله خوب کار کرده است لوزانو هم همین طور. دست روی هر مربی گذاشتیم خوب بودند. الان راهکار چیست؟ منطقی است بگوییم کولاکوویچ نباشد یا باید وضعیت را اصلاح کنیم؟ اختلاف نظر وجود دارد. بحثهای حاشیهای از این اتفاقات زیاد شنیدم اینکه بازیکنان متهم به کمکاری شدهاند. این حرف درست نیست. اینکه بازیکنان را متهم کنیم که تعمدا باختهاند. در 3 بازی دوم کوچ خوبی ندیدیم. اینکه مقابل آمریکا تیم دوم را بازی دهیم، منطقی نیست. در زمان ولاسکو هم جلساتی را میگذاشتیم درباره مسائل مختلف صحبت میکردیم در زمان کواچ هم همین طور. اینکه مربی را تغییر دهیم خیلی منطقی نمیدانم. کولاکوویچ این توانایی را دارد که اگر سایر پارامترها را اصلاح کنیم تیم ما را میتواند به المپیک ببرد اما علاوه بر مربی باید سایر عوامل هم کنار تیم باشند و کمک کنند. امیدوارم فدراسیون جدید بتواند تحلیل و ارزیابی دقیقتری از مسائل داخل تیم، نحوه بدنسازی، ارنج تیم و ... داشته باشد. خوشبختانه 7-8 بازیکن ما در تیمهای خارجی بازی میکنند فرصت خوبی است تا حرفهای کار کنند، به خودباوری برسند و خودشان را ارتقاء دهند. از آن طرف کولاکوویچ هم با پشتگرمی کارش را انجام دهد. اگر نظارت صورت نگیرد طبیعی است انحرافات ایجاد شود.
به نظر میرسد ما از نظر مدیریتی در مجموعه والیبال شرایط مناسبی نداشتیم...
بهترین مربیان دنیا هم کنار شما باشند، فدراسیون باید روی فعالیت مربی نظارت کند. مربی نباید رها شود. نحوه تمرینات و بدنسازی باید نظارت شود. بعد از لیگ جهانی باید کمیته فنی تشکیل میشد، مسئولان سوال میپرسیدند که چرا فلان بازیکن خط خورد یا چنین اتفاقی افتاد. الان هم درباره ادامه کار کولاکوویچ که تا سال 2020 است باید از ظرفیت او استفاده کرد. نه فقط والیبال در همه رشتهها همین است، مربی در اختیار سیستم است و باید جایی به او تذکر داد، حمایت کرد. قبلا این کار هم میشد نقاط ضعف آنالیز میشد به همین دلیل انتظارم این است فدراسیون این ارزیابی را انجام دهد و به کولاکوویچ گوشزد کند.
دورانی که شما در فدراسیون مدیریت میکردید در سایه ثباتی که برقرار بود موفقیتهایی هم کسب شد. مربیان بزرگی هم به ایران آمدند اما بعد از رفتن شما به نظر میرسد والیبال از مسیر خارج شد...
هر مدیریتی سبک خود را دارد. انتظار ما این است وقتی برنامهای تدوین میشود آن را عملیاتی کرده و نقاط ضعف را هم برطرف و نقاط قوت را تقویت کنیم. من در سطح آسیا و جهان در والیبال حضور دارم و در تصمیمات دخیل هستم اما در سطح داخلی ورود نکردم و اجازه دادم دوستان کارشان را انجام دهند. در امور داخلی به هیچ وجه ورود نکردم و اجازه دخالت هم به خودمان نمیدهیم. مسئلهای که اتفاق افتاد، ضمن تلاشی که دوستان کشیدند، این تفاوت سبک مدیریتی کمی ثبات را با مشکل مواجه کرد. جمعی 10-12 سال با سبک کار میکردند که بعد این سبک تغییر میکند. تا افراد بخواهند با سبک مدیریتی جدید کار کنند زمان میبرد. این به معنای خوب و بد بودن افراد نیست. همه کسانی که در والیبال کار کردهاند از جمله آقایی ضیایی از زحمتکشان والیبال بودند. اما این سبک مدیریتی و نوع تعامل با محیط ورزش شرایطی را به وجود آورد که عدم ثبات باعث این بحثها شد. باید سعی کنیم حرمت همه را حفظ کنیم. نباید به خودمان اجازه دهیم حرمتشکنی کرده و زحمات دیگران را زیر سوال ببریم.
کمک کنیم فضا آرام و با ثبات باشد. والیبال ذائقه مردم ما را شیرین کرده نباید با دست خودمان آن را تلخ کنیم. باید شرایطی را ایجاد کنیم تا انتظاراتی که مردم از والیبال ما دارند برآورده شود.
این اختلافها در حالی به وجود آمد که فرد انتخاب شده از بدنه والیبال بود...
مدیریت در محیط ورزشی ویژگی خاص خود را دارد. تیم ملی، بازیکنان، کادر فنی و مربیان مستخدم ما نیستند. اینها کارمند دولت نیستند و باید تعاملمان با مخاطبان در ورزشی اقتضایی باشد. نباید رفتارهای ما منجر به حرمتشکنی شود. وقتی برای منافع ملی تلاش میکنیم باید بدانیم با چه مدلی با افراد صحبت کرده و با چه ابزاری مربی یا بازیکن را کنترل کنیم.
صحبتهایی مطرح شده بود درباره کشتی مبنی براینکه با برنامهای که فدراسیون جهانی دارد ما با اسرائیل روبهرو نخواهیم شد. در جریان این صحبتها هستید؟ آیا اصلا امکانپذیر هست؟
به این نکته توجه کنیم خیلی از موضوعات را نباید رسانهای کرد. ما یک سیاست کلی در ورزش داریم که به هیچ عنوان رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسیم. این بحث جدی ماست و دنیا هم میداند. شما در رسانهها چقدر میخوانید که کوزوو با صربستان مشکل دارد یا کشورهای دیگر. برای ما رژیم اسرائیل رژیم غاصب است و خط نظام این است اسرائیل را در هیچ کجا به رسمیت نشناسیم.
در کشتی رسول خادم با اکثریت آراء انتخاب شد اما بحثهایی پیش آمد استعفا کرده دوباره او رابازگرداندید و حالا دوباره او استعفا کرده است. الان کشتی با سرپرست اداره میشود...
مسئولیت کلی ورزش کشور با کیست؟ چه کسی باید پاسخگوی ورزش کشور باشد؟ وزارت و کشتی عضوی از بدنه ورزش است و حساسیت خاص خود را دارد. وظیفه ماست که به رشد و توسعه این رشته کمک کنیم تا بتواند در میادین بزرگ موفق شود. رسول خادم زحمات زیادی را برای ورزش کشور کشیده است. آنچه که باید به آن توجه کنیم این است که مردم و جمعه کشتی انتظار دارند کشتی فرنگی و آزاد در میادین جهانی نتیجه بگیرد این بدین معنا نیست که منکر زحمات خادم و همکارانش شویم. اقداماتی که صورت گرفته قابل احترام است اما وزارت ورزش چه کار کند؟ بنشیند و نظارهگر باشد؟ بعد از نتایجی که در 2 سال گذشته داشتیم کارشناسان کشتی آلارم دادند که با این مسیر نمیتوانیم در المپیک بعدی عملکرد خوبی داشته باشیم.
دوستان دلایل توجیهی آوردند، خادم هم ترجیح داد کنار بکشد. بعد فضایی درست شد که نکند وزارت ورزش حمایت نکرده است؟ یا وزارت مانع پیشرفت کشتی است. من به عنوان کسی که مسئولیت دارم و باید پاسخگو باشم به جرأت میگویم وزارت هر آنچه که در توان داشت بیش از سایر فدراسیونهای ملی به کشتی توجه داشته است. وقتی خادم رفت طبق اساسنامه فدراسیون عمل کردیم و به درخواست مجمع بنیتمیم را سرپرست گذاشتیم تا فرآیند برگزاری انتخابات طی شود.
برنامههای فدراسیون اجرا شد و نباید فرصت را هم از دست میدادیم تا بعد از انتخابات کادر فنی و اردوها شروع شود. تلاش کردیم طبق برنامه تنظیم شده کارها پیش برود. بنیتمیم هم در فدراسیون بود و اجازه ندادیم بیثباتی در فدراسیون ایجاد شود.ضمن اجرایی کردن برنامهها، اردوها هم شکل گرفت تا زمینه برای ثبتنام فراهم شود.
منتظرید وضعیت هیاتها مشخص شود تا بعد ثبتنام از نامزدها را انجام دهید؟
مجموعه فقط بحث کشتی نیست. به هیاتها گفتهایم مدتی زمان لازم است تا وضعیت آنها تعیین تکلیف شود. اگر این امکان وجود داشته باشد که بازنشستهها باشند، کار ما راحتتر خواهد بود اگر الزام قانونی وجود داشته باشد در هیاتها فرد بازنشستهای با عنوان رئیس نباشد طبیعی است که باید این جابهجاییها صورت بگیرد. بعد از مشخص شدن تکلیف روسای هیاتها، مجمع برگزار میشود تا رئیس فدراسیون انتخاب شود.
به نظر میرسد تا انتهای سال بعید است تکلیف فدراسیونها مشخص شود؟
دنبال تعیین تکلیف فدراسیونها هستیم.
اولویتبندی میکنید؟
فرقی نمیکند. اما تیمی که باید در المپیک باشد مثل کشتی، جزو اولویتهاست.
شما گفته بودید برای انتخابات فدراسیونها سرپرستان ورود نکنند اما در کشتی بنیتمیم بی میل نیست بیاید...
بنیتمیم مشکلی برای ثبتنام ندارد.
فقط باید استعفا دهد؟
نه نیازی نیست. به خاطر اینکه رعایت برخی بحثها را داشته باشیم گفتیم سرپرستان ثبتنام نکنند اما برای کشتی این الزام را نگذاشتیم. الان درباره اینکه چه کسی میخواهد رئیس شود نباید صحبت کرد. مجمع برنامهها و توانمندی افراد را میبیند و رای میدهد. وزارت تا الان ثابت کرده در هیچ رشتهای ورود نکرده که به هیاتها بگوید به چه کسی رای دهند. این دیگر به تواناییهای افراد و برنامههایشان بستگی دارد. افرادی که میخواهند رای دهند توان و ظرفیت نامزدها را میبینند. اجازه دهیم این احترام را به اعضای مجمع بدهیم تا خودشان تصمیم بگیرند. بحث وزارت این است در ابتدا لطمهای به کشتی نخورد و بعد مراحل برگزاری مجمع فراهم شود.
آییننامه تجلیل از قهرمانان چه شد؟
در دست اصلاح است. پیشنهاداتی مطرح شد و دوستان نظر دادند اصلاحاتی روی فرمولها صورت بگیرد تا دستورالعملی منطقی داشته باشیم و به نوعی برای ورزشکاران ایجاد انگیزه کند.
پاداش سال 97 و بازیهای آسیایی چطور پرداخت میشود؟
برای بازیهای آسیایی همانی است که از سال قبل گفته شده بود.
درباره بدهی مالیاتی فدراسیونها هم صحبت میکنید؟
در همان قانون اعلام شده کسانی شامل معافیت میشوند که اظهارنامه بدهند که فدراسیونها هم شامل میشوند. شرط معافیت را اظهارنامه گذاشتهاند اما چون فدراسیونها اظهارنامه پر نکرده بودند سازمان مالیاتی دست گذاشت روی این موضوع. جلساتی را خانم فرامرزیان با دوستان مالیاتی داشت. دنبال این هستیم موضوع را حل کنیم. وزارت ورزش به دنبال راه حلی است تا هم قانون اجرا شود و هم به فدراسیونها فشار نیاید. فدراسیونها کار اقتصادی نمیکنند تا مالیات بر عملکردشان بدهند.
مراسم تجلیل از قهرمانان امسال برگزار میشود؟ برآورد بودجه شده است؟
انشالله، خانم فرامرزیان دنبال این است آن را انجام دهد.
برخی از فدراسیونهای مدیرانی داشتند از جمله بوکس و بسکتبال که رفتند. مدیرانی که آمدند انگیزه داشتند اما حالا همه میگویند مدیران قدیمی بهتر بودند.
اختلاف نظر وجود دارد. اصل موضوع ثبات است اما نمیتوان گفت هر تغییری به ضرر است.
وزارت چه برنامهای دارد تا مدیرانی بیایند که بتوانند خوب مدیریت کنند؟
شاخصهایی برای انتخاب نفرات کاندیدا مطرح است. اینکه فاکتورهایی از نظر مدیریتی و علمی و ... داشته باشند. وزارت هم باید بر کار نظارت کند. همه کمک کنند اهدافی که ترسیم شده به سرانجام برسد.
انتهای پیام/