|
به گزارش آوای نشاط، نشست خبری فیلم سینمایی «سرخپوست» با حضور کارگردان، تهیهکننده، بازیگران و عوامل این فیلم در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
در این نشست، نیما جاویدی، در پاسخ به سوالی مبنی بر این که این فیلم پایان باز دارد یا خیر، گفت: این فیلم، قطعا پایانبندی بسته دارد چرا که سرگرد تصمیم میگیرد که سرخپوست را رها کند و برود. باید بگویم که تمام بازخوردهایی که از مردم در اکرانهای مختلف گرفتم، همین موضوع را نشان میداد.
او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر الهام گرفتن از فیلم «مسیر سبز» در ساخت این فیلم گفت: این فیلم را سالهای بسیار قبل دیده بودم و اکنون حتی داستانش نیز یادم نیست.
جاویدی در مورد تکنیک صحنه پایانی این فیلم گفت: چیزی که در فیلم دیدید، قاعده دیوار کاذب است. ما یک اکران با حضور تعدادی از مردم را برگزار کردیم و ازشان این سوال را پرسیدم که آیا صحنه پایانی باورپذیر بوده است یا خیر. اکثر آنان متوجه این قاعده شده بودند و نحوه اختفای سرخپوست را باور کرده بودند.
در مورد پایانبندی این فیلم و تحول شخصیت اصلی آن گفت: باید بگویم که ضربهای تحول این شخصیت در جاهای مشخصی از فیلم گذاشته شده است البته این ضربها واضح نیست و نباید هم باشد چرا که اگر واضح باشد، موضوع انتخاب بین خوب و بد مطرح میشود.
تلاش کردم که تا آخرین لحظه این تردید را در دل مخاطب بگذارم که آیا او را میبخشد یا نمیبخشد. باید بگویم که در شرایط فعلی جامعهمان، ارزشهایی مثل ایثار کم شده است و بسیار دوست داشتم که با این فیلم، این موضوع را یادآوری کنم. این فیلم به برقراری عدالت و حقیقت میپردازد. نباید فراموش نکنیم که جان سرخپوست در دست کسی است که میتواند او را بکشد اما به کیلدواژههای ماهیت و هستی او نیز باید دقت داشت. سرگرد، کسی است که قلبی رئوف دارد اما تریت نظامی او باعث شده است که او مسیر متفاوتی را طی کند.
جاویدی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که عدالت مهم است یا قانون، گفت: مطمئنا اگر قانون بخواهد عدالت را زیر پا بگذارد، به درد نمیخورد. قوانین وضع میشود تا عدالت برقرار شود. بنابراین اگر قانونی وجود داشته باشد که عدالت را نقض کند، باید آن را دور ریخت.
این کارگردان، به توضیح روند تغییر شخصیت اصلی این فیلم اشاره کرد و گفت: به نظرم، ضربهای تحول کاملا قابل دیدن است و در اکرانهای مردمی قابل باور بوده است. البته ممکن است که بعضیها این قدر به دنبال منافع خود بوده باشند که حتی بر روی پرده سینما نیز نتوانند باور کنند که کسی از منافع خود بگذرد تا جان دیگری نجات پیدا کند.
در ادامه این جلسه، نوید محمدزاده در مورد بازی خود در این فیلم گفت: به دلیل فیزیک خاصی که مورد نیاز بود، 12 کیلو وزن اضافه کردم.
نیما جاویدی در پاسخ به سوالی مبنی بر انتخاب مقطع زمانی پهلوی برای ساخت این فیلم گفت: از یک تاریخی به بعد، زندانهای کشور مجهز به دوربین مدار بسته شدند و وقتی که زندانی دوربین داشته باشد، منطقه این فیلم کاملا از بین میرود. بر همین اساس، لازم بود که به زمان قبل از نصب دوربینهای مداربسته در زندانها بازگردم. برای مثال، باید به 30 سال قبل برمیگشتیم اما به دلیل کنتراست بهتری که دهه 40 میتوانست برایمان به وجود بیاورد، تصمیم گرفتم که به 50 سال قبل بازگردم.
ستاره پسیانی در مورد نقش خود گفت: برای بازی کردن در این نقش، لازم بو تا زبان جدیدی را یاد بگیرم و آن هم زبان بلوچی بود. بر همین اساس، تمرینات زیادی داشتم که بتوانم آن را فرا بگیرم.
جاویدی به نشان دادن شخصیت سرخپوست در این فیلم اشاره کرد و گفت: دقت کنید که در این فیلم، هیچ چیزی از احمد سرخپوست نمیبینیم. این مساله باعث میشود که حس همزاد پنداری از بین برود. برای این کار دلیل داشتم و آن هم این بود که بگویم آیا خود ما میتوانیم کسی را که اصلا ندیدهایم و هیچ حسی نسبت به او نداریم، ببخشیم؟ شاید اگر سرگرد او را میزد و میکشت، خیلی ها فیلم را دوست میداشتند اما ما ضربهایی گذاشتیم که تحول او را نشان میداد. در حقیقت، ترجیح دادم که او را نشان ندهم تا مخاطب همزاد پنداری نکرده و با خود فکر کند که آیا سرخپوست را میبخشد یا به منافع خود فکر میکند؟
محمد زاده در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: حتما من بازیگر به دنبال بازیگوشی و تجربههای جدید هستم. مهم این است که بازیگران در سینما بدانند که میتوانند متفاوت بازی کنند. من در فیلم ابد و یک روز 58 کیلو بودم و در اینجا باید 76 کیلو میشدم. این عمل را با لذت انجام دادم چرا که معتقدم بازی در این فیلم به مسیر من کمک خواهد کرد. خوشحالم در فیلمی حضور داشتم که واقعا سینما است.
او به عدم شرکت در جشنواره فجر سال بعد اشاره کرد و گفت: من امسال نقش یک قاچاقچی را بازی کردم و در این فیلم، نقش یک رئیس زندان را داشتم. این موضوع نشان میدهد که فرصتهای خوبی به سمت من میآید و از این بابت خداوند را شکر میکنم اما باید بگویم که به هیچ وجه، فیلمی در جشنواره فجر سال آینده نخواهم داشت. به نظرم، شرایط فیزیکی، زحماتم و .... باید مدتی دیده نشود تا خلا وجودیام به چشم بیاید.
جاویدی در مورد شانس خود برای نمایش این فیلم در فستیوالهای جهانی گفت: به نظرم این فیلم شانسی در فستیوالهای جهانی ندارد چرا که فیلمهایی در آنجا موفق میشود که موضوعاتی اجتماعی داشته باشد. من برای فستیوالها فیلم نمیسازم. این موضوع را زمانی که فیلم قبلی خود را ساخته بودم نیز بیان کردم اما در آن موقع عدهای درگوشی حرف میزدند اما امروز آن حرف من به مرحله عمل رسید.
او در واکنش به تحسین این فیلم توسط فراستی گفت: ایشان همیشه جز منتقدهایی بودند که هر وقت وارد نقد میشدند، مثل یک فیلم آمریکایی جذاب مینشستم و تحلیلهایشان را با همان شدت بیرحمی میدیدم. من عاشق سینمای آمریکا هستم و فکر میکنم که میتوانم با ایشان زبان مشترکی داشته باشم. باید بگویم که علیرغم نظر عدهای که میگفتند با تعریف فراستی بدبخت شدهای، بسیار هم خوشحال شدم و با خود گفتم که دمت گرم که فیلمی ساختهای که تحسین فراستی را به همراه دارد.