|
به گزارش آوای نشاط، روزنامه «گاردین» در یک یادداشت انتقادی با رمزگشایی از اهداف سفر مشاور امنیت ملی کاخ سفید به لندن نوشت، جان بولتون میخواهد انگلیس برای تامین نان شبش محتاج آمریکا باشد و بریتانیا را به یک کشور ترسو و پایگاهی برای ایالات متحده تبدیل کند.
«سایمون تیسدال» تحلیلگر امور خارجی در این یادداشت که سهشنبه منتشر شد، خاطرنشان کرد: جان بولتون خواهان تجارت آزاد نیست. او اقدام به تغییر رژیم در کشورهایی مانند کره شمالی، ونزوئلا و کوبا میکند. او از جنگ در افغانستان (۲۰۰۱)، عراق (۲۰۰۳) و لیبی (۲۰۱۱) آغاز کرد و خواستار محاصره و تحریمهای تنبیهی علیه کشورهای دیگر است. او کینهتوز و لجباز است.
این تحلیلگر افزود: بولتون متخصص پاره کردن توافقنامههای چندجانبه است، مثل توافقنامه هستهای با ایران و معاهده آبوهوایی پاریس. او مدعی شده که این توافقنامهها حاکمیت ملی آمریکا را نقض میکند. بولتون با همین بهانه با خشم و عصبانیت به ایده تاسیس سازمان ملل، قوانین بینالملل و دادگاه کیفری بینالمللی میتازد.
گاردین یادآوری کرد: بولتون یک عمر ایدئولوگ نومحافظهکاری بوده که مسلمانان را طعمه قرار داده است. او زمانی تحلیلگر شبکه فاکسنیوز هم بود.
بولتون که در واقع مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکاست، هفته جاری برای دیدار با «بوریس جانسون» نخست وزیر و وزرای ارشد انگلیس به لندن آمد. به رغم صحبتهایی که در کنفرانس خبری او مطرح شد، تمرکز اصلی سفر وی عقد توافق تجاری دوجانبه با انگلیس برای دوره بعد از برگزیت نبود. هدف وی از این سفر تغییر رژیم در انگلیس بود.
نویسنده گاردین با بیان اینکه هدف بولتون امضای یک توافق «منصفانه» نیست و «صادرات سویا و گندم مزارع غرب میانه آمریکا دغدغه او به شمار نمیآید» افزود: چیزی که بولتون واقعا به آن توجه دارد این است که از تلاطمهای اخیر در دولت انگلیس به نفع آمریکا و ترامپ بهرهبرداری کند؛ مسالهای که اگر در هر جای دیگری رخ میداد به عنوان کودتای راستگرایان توصیف میشد. به طور خلاصه، مستعمرههای پیشین قصد دارند انگلیس را مستعمره کند.
به اعتقاد تحلیلگر گاردین بولتون سه هدف عمده را دنبال میکند. هدف نخست او صرفا انجام یک معامله است و در این راستا از شیوه خاص دولت ترامپ یعنی اعمال فشار استفاده میکند. او گفته آمریکا حاضر است تا ۳۱ اکتبر (نهم آبان) که مهلت نهایی برگزیت است، صبر کند. اگر جانسون خواستار یک توافق تجاری سریع مثلا در حوزه صنعت خودرو باشد، بولتون قیمتی برای تامین این خواسته تعیین میکند و آن خروج انگلیس از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران و دوری گزیدن از سایر امضاکنندگان این توافق یعنی فرانسه و آلمان است. در حقیقت، جانسون و «دومینیک راب» وزیر خارجه انگلیس تاکنون نیمی از این راه را طی کردهاند، به این ترتیب که لندن موافقت کرده است تا به جای حمایت از طرح پیشنهادی «جرمی هانت» وزیر خارجه سابق انگلیس برای ایجاد یک نیروی دریایی تحت رهبری اروپا در خلیج فارس، به نیروی دریایی تحت رهبری آمریکا ملحق شود.
تسیدال معتقد است: این تغییر موضع، به واقع در ایران به مثابه سندی دال بر قرار گرفتن انگلیس در پشت کارزار تهاجمی و ناکام «فشار حداکثری» ترامپ و بولتون علیه ایران قلمداد میشود. خطر جنگ با ایران بالا است. هزینههای این جنگ قابل محاسبه نیست. اما به نظر میرسد که میتوان انگلیس - کشور کاسبان و مزدوران - را خرید.
وی افزود: امتیازات تجاری دیگری که واشنگتن احتمالا خواهان آنها میشود به اهداف سیاست خارجی آمریکا بستگی دارد. البته چنین وانمود خواهد شد که این قضیه صحت ندارد. آمریکا به نام کمک به «دوستان انگلیسی» در پی آن است تا حمایت لندن را به منظور طرد شرکت چینی «هواوی» و شاید حمایت از جنگ تجاری با پکن جلب کند. فهرست درخواستهای آمریکا از انگلیس طولانی است.
اما در مورد ضمیمه کردن شهرکهای [صهیونیستی] کرانه باختری به اسرائیل چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ضمیمه کردن این بخشها مورد حمایت دولت ترامپ است اما در مغایرت با قطعنامههای سازمان ملل قرار دارد؛ قطعنامههایی که انگلیس از آنها حمایت میکند.
بولتون با اشتیاق از نقش «بسیار ارزشمند» انگلیس «مستقل» در ناتو صحبت کرده که این اظهارات نشاندهنده درجه بالاتری از چاپلوسی مشاور امنیت ملی آمریکاست. آیا در شرایطی که رئیس جمهوری آمریکا پیمان «منع موشکهای هستهای میانبرد» (INF) با مسکو را پاره کرده است، حمایت بیچونوچرای لندن از رقابت تسلیحات هستهای ترامپ با روسیه و چین نیز به زودی به عنوان یکی از شروط دسترسی انگلیس به بازار آمریکا مطرح خواهد شد؟
گاردین همچنین به طعنه و طنز نوشت: آقایان، هر کاری میکنید فقط یک کلمه هم درباره «بحران آبوهوایی» سخنی نگویید زیرا این موضوع ترامپ را دیوانه میکند.
چشماندازی ترسناکی که بولتون درباره موفقیت سفرش به لندن ارائه کرد، بیانگر این است که انگلیس سیاست خارجی و امنیتی خود را به واشنگتن برونسپاری کرده و تحت سلطه دستور کار جهانی ترامپ-بولتون در آمده و در خدمت ایدئولوژی ملیگرایی و پوپولیستی جناح راست قرار گرفته است. هواداران خروج انگلیس از اتحادیه اروپا وعده احیای حاکمیت این کشور را داده بودند اما چیزی که حاصل شده حراج آن در قربانگاه شعار «اول آمریکا» است.
تیسدال ادامه داد: هدف دوم بولتون آن است که میان انگلیس و اروپا شکاف ایجاد کند و از آن همچون یک پایگاه عملیاتی برای ایجاد اختلال، خرابکاری و تضعیف اتحادیه اروپا استفاده کند زیرا موجودیت این اتحادیه او را آزار میدهد. مقامهای انگلیس گفتهاند آینده روابط تجاری با اتحادیه اروپا هر چیزی که باشد، همکاریهای نزدیک دوطرفه در حوزه سیاست خارجی و امنیتی تا جایی که امکان داشته باشد به قوت خود باقی میماند. اما این تداوم همکاری با اهداف بولتون تناسبی ندارد. از نظر او، تغییر رژیم یعنی نابودی تام و تمام وضعیت موجود. اگر انگلیس بیش از پیش برای نان شبش محتاج آمریکا باشد، میتوان از آن برای ناکام کردن افکار «امانوئل مکرون» در رابطه با همگرایی دفاعی اروپا و تضعیف مقررات اتحادیه اروپا در حوزه شرکتهای چندملیتی حوزه دیجیتال استفاده کرد.
در چنین روند و روالی، بهترین و جدیدترین دوستان انگلیس در اروپا، «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان یا «دونالد توسک» رئیس شورای اروپا نخواهند بود بلکه «ویکتور اوربان» نخست وزیر مجارستان و «متئو سالوینی» معاون نخست وزیر ایتالیا خواهند بود.
بولتون گفت، انگلیس اگر از غلوزنجیر اتحادیه اروپا رها شود «به دنبال منافع ملی خود خواهد، دقیقا به همان شکلی که خودش درست میداند.» در این جمله باید عبارت «با تایید آمریکا» را نیز گنجاند. بدین ترتیب، انگلیس حتی با یکی از پنجاه ایالت آمریکا که حقوقشان در قانون اساسی فدرال مورد تایید قرار گرفته است، همتراز نخواهد بود. اگر جانسون این وضعیت را بپذیرد جایگاه انگلیس صرفا یک قلمرو ساتراپی خواهد بود، یعنی یک کشور ترسو و رامشدهای که پایگاه امپراتوری آمریکا میشود.
تحلیلگر گاردین درباره رکن دیگر اهداف مشاور امنیت ملی آمریکا نوشت: سومین هدف بولتون این است تا انگلیس را که هدف و جهتگیریاش را از اساس تغییر میدهد، پیگیر و دنبالهرو نگرش عجیب خود درباره هژمونی جهانی آمریکا کند، نگرشی که میگوید آمریکا کشوری استثنایی است و قدرت و سلطهاش حدومرزی نمیشناسد و دشمنان در مقابل ابهتش بیمثالش به لرزه میافتند. در این نگرش متکبرانه بولتون، آمریکا یک جمهوری برجسته، قوی و حقبهجانب تصور میشود که بالاتر از دیگران قرار دارد و بر پیشفرضها و پیشداوریهای فوقمحافظهکارانه، ملیگرایانه و عوامگرایانهای استوار است که تنها مغزهای کوچک میتوانند از آن خوشحال شوند.
«مورین داود» ستوننویس روزنامه نیویورک تایمز اخیرا در یادداشتی نوشت «شهر پرنور روی تپهای» که مهاجران اولیه آمریکا وعده ایجاد آن را داده بودند اینک تبدیل به «ویرانه زشتی» شده است.
گاردین در پایان هشدار داد: نگاهی که بولتون دارد «نوع بازیافتشده برنامههای اندیشکده «قرن جدید آمریکایی» است که انتظار میرود جانسون و طرفداران ماجراجوی برگزیت از آن تبعیت کنند. این کار باعث امنیت و سعادت ما نمیشود بلکه موجب شرمساری ما خواهد شد.»
انتهای پیام/