|
به گزارش آوای نشاط، سعید نوری آزاد تهیه کننده برنامه پرسشگر در این برنامه به تحلیل برخی آمارها پرداخت و اظهار کرد: موضوع عدالت آموزشی به عنوان یکی از شاخصههای عدالت اجتماعی این روزها بسیار شنیده میشود؛ دلیل داغ شدن این موضوع هم انتشار نتایج کنکور بود که نشان داد نفرات برتر کنکور از مراکز و شهرهای خاصی هستند و توزیع مناسبی از همه کشور در این آمارها نیست.
وی افزود: به این صحبتها نقد و نظرهایی هم وارد است که از آن میگذریم چون به نظر ما کنکور به تنهایی شاخص مناسبی برای بررسی موضوع عدالت آموزشی نیست، ما به این موضوع از جنبه دیگری نگاه کردیم.
نوری آزاد گفت: همیشه وقتی صحبت از المپیادیها میشود سریع ذهنمان سراغ مدالآوران المپیاد می رود که البته آنها هم عزیزان کشور هستند، اما نتایح المپیادهای اخیر نشان داد آنها هم از مدارس و مراکز خاصی هستند و به عنوان نمونه در یک رشته تمام مدال آوران تنها از یک مرکز و اکثرا پسر بودند پس به نوعی این مدالها که میوههای یک درخت هستند تلخ شدند و آثار بیماری روی آنهاست، حالا خود این درخت کجاست؟ ریشههایش کجاست؟ حالا میخواهیم به ریشه این درخت برسیم، جایی که باید این درخت تغذیه شود.
وی با اشاره به یک داده نما درباره آمار ثبتنامی المپیادهای کشور اظهار کرد: حدود ۱۲۰۰ نفر شرکت کننده وجود داشته که تقریباً یک چهارم آنها فقط از تهران بودند، سایر استانها هم مشخص هستند اما ازبرخی استانها تنها یک نفر یا عددی همین حدود شرکت کردند آن هم فقط پسر.هرچند از همین تهران هم نسبت جمعیت دانش آموزی اش با این عدد ۳۰۰ تا نسبتی خوبی ندارد اما باز تعداد شرکت کننده ها بیشتراست. اما در بسیاری از استانها این نسبت واقعا فاجعه است، چرا باید در استانی مثل هرمزگان یا سیستان یا زنجان تعداد مشارکت اینقدر پایین باشد؟ پاسخش را در یک کلمه میدهم،اسمش را شاخص امید میگذارم.
نوری آزاد ادامه داد: شاخص امید نشان میدهد در برخی استانها امیدی برای رسیدن به نتایج خوب در آزمونها و بهره مندی از آنها وجود ندارد. در نگاه اول فقر یک عامل بازدارنده است اما اینجا میشود به وضوح دید که در استانی مثل کردستان آمار قابل قبول است اما در استان کناری یعنی زنجان اصلا اینطور نیست، این ناامیدی یا پایین بودن شاخص امید مانند یک سم به بدنه نظام آموزشی توسط مدرسه، جامعه، رسانه و حتی خود معلم و شاگردان تزریق شده است.
وی افزود: حالا آمار قبولی کنکور را اگر کنار این آمار بگذاریم می بینیم در بین نفرات برتر کنکور که شاید ۴۰ درصد آنها به مدارس دولتی خاص رفتند حضور دارند اما در المپیادها نیستند و این یعنی متاسفانه مدارس خاص دولتی هم طوری دچار انحراف شدند که شاخص علم برای علم، علم برای توسعه، علم برای اعتلای جامعه تبدیل به علم برای کنکور، علم برای مدرک شده است.
وی تاکید کرد: المپیاد را از این جهت بررسی کردیم که کاملا در اختیار مدرسه است، مثل کنکور نیست که در اختیار نظام آموزش و پرورش نباشد. هرچند اکنون نظام آموزش و پرورش در اختیار کنکور است ، تلاش میشود که نباشد اما خب هست. به عبارتی اکنون برنامه درسی در سازمان پژوهش آموزش پرورش نوشته نمیشود، در سازمان سنجش نوشته میشود و آنها میگویند بچه ها در مدرسه چه بخوانند، چقدر بخوانند، چرا بخوانند و با چه هدفی بخوانند.
نوری آزاد با بیان اینکه تفکیک جنسینی این آمار نشان میدهد یک سوم آنها دختران بودند و با توجه به ترکیب جنسیتی کل دانش آموزان که تقریبا ۵۰ ۵۰ هست باید یک سوم به یک دوم برسد، کما اینکه در نتایج کنکور قبولی دختران از پسران بیشتر است گفت: این آمار هم نشان میدهد دختران ما در مدارس برای حضور در مراتب بالای علمی تربیت نمیشوند و این یعنی دیگر نباید منتظر ظهور مریم میرزاخانی ها باشیم، اگر دختران جسوری تربیت نکنیم نباید منتظر نسل جسوری هم باشیم که تحول آفرین باشد .
وی ادامه داد: تعداد کل دانش آموزان هم نشان میدهد این عدد درکل هم تناسبی با جمعیت دانش آموزی کشور ندارد. شاید یک دلیلش همین توسعه بی رویه مدارس مختلف باشد که به یک سری توهم تیز هوشی دادند و با روشهای تستی آنها را وارد مراکزی کردند که لازم بود شکلشان با روشهای کنکوری فرق داشته باشد برای همین اینها هیچ تمایلی برای المپیادی شدن ندارند. حالا درباره اینکه المپیادیهای قدیم الان کجا هستند و از آنها چه استفاده ای شد بعدا صحبت میکنیم .
وی افزود: حرف آخر یکی از دلایل پایین آمدن شاخص امید در بین دانش آموزان ضعیف کردن جایگاه سازمان متولی امور آنهاست، تقلیل جایگاه از سازمان به مرکز و با نگاه بازاری جلوی احیای مجدد آن را گرفتن باعث شده معاونت پرورش استعدادهای درخشان عملا از یک سازمان خلاق به یک تدارکاتچی تبدیل بشود و این یعنی حالا حالاها باید شاهد چیدن میوه تلخ از این درخت باشیم.
انتهای پیام/