|
به گزارش آوای نشاط، فلسفه عزاداری برای سید الشهدا چیست؟ چرا برای سایر امامان اینقدر عزاداری نمی شود و آیا زخمی کردن سر و صورت و صدمهزدن به خود به نشانه عزاداری مورد قبول است و گناه محسوب نمیشود؟
گر چه واقعه عاشورا ریشه در تاریخ اسلام دارد و تحلیل علمی آن تنها با بررسی و شناخت عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاریخ صدر اسلام ممكن است، اما آخرین مرحله از مراحل زمینهساز آن را باید از زمان مرگ معاویه در ماه رجب سال 60 هجری دانست. بدینصورت كه پس از مرگ معاویه یزید طی نامهای خطاب به والی مدینه از وی خواست از امام حسین(ع) برای خلافت یزید بیعت بگیرد. امام حسین(ع) از بیعت با یزید خودداری كرد و با توجه به شرایط موجود شبانه از مدینه روانه مكه شد.
امام با تغییر هجرت تاكتیكی خود افكار عمومی را متوجه خود گردانید و بهتبع آن اهالی شهرها به جنبوجوش افتادند. از جمله مردم كوفه با برپایی انجمنی در منزل سلیمان بن صرد خزاعی از امام دعوت كردند برای امامت و رهبری آنان به كوفه برود.
امام حسین پس از دریافت دعوتنامههای فراوان مردم كوفه، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود به كوفه فرستاده تا پس از بررسی اوضاع و شرایط زمینه ورود امام حسین را به كوفه فراهم كند، مسلم نیز پس از ورود به كوفه پس از آنکه از نزدیک اوضاع را بررسی كرد و شرایط را برای ورود امام حسین(ع) مناسب دید، از امام دعوت كرد تا به سوی كوفه بیاید.
امام حسین(ع) روز هشتم ذیالحجه با ناتمام گذاشتن مراسم حج از مكه روانه كوفه شد، اما با دگرگون شدن اوضاع كوفه و كشته شدن مسلم، عبیدالله بن زیاد، حر بن یزیدریاحی را بهطرف امام حسین(ع) فرستاد و او را مأمور كرد تا هر کجا با امام حسین(ع) برخورد كرد او را متوقف سازد. حر نیز پس از ملاقات با امام حسین(ع) راه ورود به كوفه را بر حضرتش بست و پس از گفتگو، سرانجام هر دو گروه پذیرفتند كه تا رسیدن نامه پسر زیاد به راهی بروند كه به كوفه یا حجاز نرود.
دو گروه به راه خود ادامه دادند تا اینکه در منطقهای به نام كربلا، نامه پسر زیاد به حر رسید، مبنی بر اینكه هر کجا نامه من به تو رسید، همانجا حسین را متوقف كن. حر نیز به دستور پسر زیاد عمل كرد و امام حسین(ع) را در سرزمین كربلا متوقف ساخت. پس از آن عمرسعد از طرف پسر زیاد مأمور جنگ با امام حسین(ع) شد و با حداقل بیست هزار سرباز وارد كربلا شد و سرانجام در روز دهم محرم سال 61 هجری قمری واقعه عاشورا در سرزمین كربلا اتفاق افتاد و امام حسین (ع) با فرزندان و یارانش به شهادت رسیدند.
ـ امام حسین(ع) حق بزرگی به گردن اسلام و مسلمین دارد و همانگونه كه خود فرموده است ایشان ادامهدهنده راه جدش رسول خداست.
ـ در تجدید خاطره امام حسین(ع) آموزندهترین دروس تربیتی وجود دارد. با زنده نگهداشتن یاد امام حسین(ع) تمام ملكات و کرامات انسانی، از قبیل آزادگی، عزتنفس، شجاعت، عدالت و... زنده میماند.
ـ تجدید خاطره امام حسین(ع) ترویج پرهیزكاری، ایمان و آمادگی برای دفاع از ارزشهای والای اسلامی است.
ـ ائمه اطهار(ع) همواره پیروان و دوستان خود را به تشكیل مجالس سوگواری امام حسین(ع) توصیه کردهاند.
جواب این است كه ائمه شیعه دوازده نفر هستند که شیعه معتقد به عصمت آنان است. آن بزرگواران بهتناسب شرایط و موقعیتها، بهترین و مناسبترین تصمیمگیریها را کردهاند. هدف همه آنان اعتلای اسلام و اجرای احكام نورانی دین بوده است.
یكی از عقاید مسلم شیعه كه برگرفته از روایات هست، این است كه اهلبیت كلهم نور واحد یعنی همه آنان یک نور واحد میباشند و البته اگر یكی بر دیگری فضیلتی داشته باشد، درک آن در امكان انسانهای محدود نخواهد بود و مراتبی است متعلق به خود معصومین.
عزاداری دلیلی بر شرافت یكی بر دیگری نیست و فایده عزاداری برای شخص ائمه(ع) نیست، بلكه برای رشد و تعالی خود ما است
بنابراین هیچ فرقی بین ائمه اطهار (علیه اسلام) وجود ندارد؛ به عنوان مثال اگر امام حسن(ع) در شرایط عاشورای سال 61 قرار میگرفت، همان تصمیم را میگرفت كه امام حسین(ع) گرفت و برعکس.
1- تأكید خاص پیامبر(صلیالله علیه و اله وسلم) و سایر ائمه معصومین(علیهالسلام) بر گریه بر حسین(ع) مقتل خوارزمی، ج 1، ص 88 ـ ذخایر العقبی محب الدین طبری، ص 119 ـ كنزالعمال ج 2، ص 123
2 ـ گریه بر حسین(علیه اسلام) در واقع فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران است. عزاداری برای امام حسین(ع) گریهای سرخ و اعلام آمادگی برای قیام و خون است. شوراندن شیعه بر ظلم و درس دفاع و حفظ تشیع حتی به قیمت جان است.
3 ـ همانطور كه ذكر شد ائمه اطهار با دشمنانی همدوره بودند كه كینه و عداوت خویش را حداقل در ظاهر پنهان نگه میداشتند. آنان خود را خلیفه مسلمین میدانستند و جانشین پیامبر و سعی میکردند ظواهر دینی را در بین مردم حفظ كنند؛ ولی یزید اینچنین نبود.
در دوران خلفا حتی شهادت بسیاری از ائمه به دست خلفا به علت تبلیغات و دیكتاتوری مزبور مخفی مانده بود؛ و گاه مردم تقابل و رویارویی ائمه(ع) با آنان را نیز به وضوح درک نمیکردند؛ و بالطبع شهادت آنان نیز شور و انقلاب حساسیت ایجاد نمینمود؛ اما مقوله حسین بن علی(ع) چیز دیگری است. با شهادت امام حسین(ع) شرایطی پدید آمد كه همه این تزویرها فروریخت. احیاء این حماسه استمرار این افشاگری در طول تاریخ است.
بهطور خلاصه، عزاداری دلیلی بر شرافت یكی بر دیگری نیست و فایده عزاداری برای شخص ائمه(ع) نیست، بلكه برای رشد و تعالی خود ما است.
شیعه در غم همه ائمه (علیهمالسلام) غمگین و در شادی آنان خوشنود است.
اما اینکه شكل عزاداری چگونه باشد بحث دیگری است. شاید نتوان همه اشكال عزاداری را تأیید كرد؛ اما قدر مسلم این است كه مسئله بیش از هر چیز به عرف جامعه مربوط است؛ عرفی كه نمیبایست باارزشها و احكام اسلامی منافات داشته باشد.
*تبیان
انتهای پیام/