|
آیا شده تاکنون به بهانه نداشتن کارت دانشجویی نتوانید وارد دانشگاه شوید؟ اگر این اتفاق برای شما رخ داده است، واکنش شما پس از شنیدن خبر دستگیری یک دانشجوی قلابی که نزدیک به یک سال در کلاسهای رشته دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی شرکت میکرد، جالب خواهد بود.
به گزارش آوای نشاط، روز دوشنبه خبر عجیبی در رسانهها منتشر شد که طبق آن رضا صادقی، رئیس کلانتری ولنجک از دستگیری دختری که بدون شرکت در کنکور و حتی ثبتنام در دانشگاه اقدام به حضور در کلاسهای رشته دندانپزشکی در دانشگاه شهید بهشتی کرده بود، خبر داد. رئیس کلانتری ولنجک با اشاره به حضور دختر 23 ساله از حدود یک سال قبل در رشته دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی گفته بود: «این دانشجوی قلابی به دیگر دانشجویان گفته بود که با پرداخت چندین میلیارد و بدون شرکت در کنکور در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ثبتنام کرده است که همین موضوع باعث میشود دانشجویان اعتراض خود را نسبت به این خبر به حراست اعلام کرده و درنهایت فرد خاطی دستگیر شود.» صادقی در ادامه به بازجوییهای اولیه از این دختر اشاره کرده و میگوید: «این فرد در همان بازجوییهایی اولیه اقرار کرد هیچگونه ثبتنامی در دانشگاه نداشته و با سوءاستفاده از بیتوجهی عوامل حراست در ورودی دانشگاه وارد فضای دانشگاه شده و با توجه به علاقهای که به رشته دندانپزشکی داشته، در کلاسهای مربوط به آن شرکت کرده است.» در ادامه صادقی با اعلام اینکه پس از ادعای این دختر مبنیبر پرداخت چندین میلیارد تومان به دانشگاه برای دریافت امتیاز تحصیل در این رشته گفته است: «در تحقیقات ماموران مشخص شد که این ادعا بههیچعنوان صحت نداشته و چنین امکانی وجود ندارد.» او در ادامه پیرامون جعل مدرک دانشگاه میگوید: «هیچگونه جعلی در این زمینه رخ نداده و متهم تنها با سوءاستفاده از غفلت عوامل حراست در ورودی دانشگاه در کنترل کارت دانشجویی وارد دانشگاه میشده است.»
پاسکاری وزارت علوم و دانشگاه
ساعاتی بعد از این اتفاق کیانوش جهانپور، مدیرکل روابطعمومی وزارت بهداشت نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و از آسان بودن حضور افرادی که کارت و مدارک دانشجویی ندارند و میخواهند در کلاسهای دانشگاه حضور پیدا کنند، گفت.
او در گفتوگوی خود با ایسنا میگوید: «اینکه فردی کارت دانشجویی و مدارک دانشجویی نداشته باشد و بخواهد سر کلاسهای آموزشی دانشگاهی حضور پیدا کند، کلاهبرداری چندان سختی نیست و این اتفاق در دانشگاههای بزرگ و پردیسهای این دانشگاهها گاها اتفاق میافتد؛ اما اینکه آن فرد بخواهد برای حضور در این کلاسها مبلغی را پرداخت کند، قطعا از لحاظ عقلی و روانی مشکلی داشته است.»
او ادامه میدهد: «اینکه فردی ادعا کند که امتیاز حضور در کلاسهای آموزشی دانشگاه را با پرداخت چندین میلیارد خریداری کرده است، امری شدنی نیست، چراکه حضور در کلاسهای آموزشی برای فرد امتیاز محسوب نمیشود و اگر هم افرادی بابت این موضوع از آن فرد دانشجونما مبلغی را دریافت کرده باشند، خود آنها نیز کلاهبردار بودهاند. اینکه فردی بدون کارت دانشجویی و در کلاسی حضور داشته باشد و تکلیف او نیز بهعنوان دانشجو یا فارغالتحصیل مشخص نباشد، به نظر میآید اگر بابت این حضورش مبلغی پرداخت کرده باشد، از طرف آن فرد یا مسئول دانشگاه کلاهبرداری اتفاق افتاده است.»
هرچند اظهارنظر جهانپور مبنیبر اینکه اگر دانشجوی قلابی تنها در قبال ورود به دانشگاه پول پرداخت کرده، احتمالا خود مورد کلاهبرداری قرار گرفته است را میتوان قابل قبول دانست، اما این موضوع که ورود به دانشگاههای بزرگ کار آسانی است، امر عجیبی به نظر میرسد، چراکه نهتنها ورود به این دانشگاهها امر سادهای نیست، حضور در کلاسهای درسی که اسم فرد بهعنوان دانشجو در آن ثبت نشده است، کار مشکلی خواهد بود و اگر این کار آنچنان آسان بود که افراد مختلف قادر به حضور در چنین دانشگاههایی باشند، قطعا تعداد افرادی که بدون مدرک دانشجویی در دانشگاهها رفتوآمد داشتند، بیشتر میبود.
پس از اظهارنظر مدیرکل روابطعمومی وزارت بهداشت پیرامون نحوه ورود دانشجوی قلابی به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، مسئولان این دانشگاه نیز وارد میدان شدند، امیرمحسن ضیایی، معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با تکذیب ارتباط سیستماتیک این دختر با دانشگاه اعلام کرد: «این فرد دانشجونما که شناسایی شده و تحویل مقامات قضایی داده شده است، بهطور غیرقانونی در محوطه دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی حضور پیدا کرده و از کلاسهای آموزشی استفاده میکرد، بنابراین هیچ ارتباط سیستماتیک و اداری با دانشگاه نداشته است.»
او اما اشاره به مسئولان دانشکده دندانپزشکی کرد و گفت: «مسئولان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی باید گزارش کاملی درخصوص موضوع فوق به دانشگاه ارائه بدهند و بگویند چگونه ممکن است فردی با عنوان دانشجو در محیطهای آموزشی شرکت میکرده، اما مسئولان متوجه این موضوع نشدهاند. این فرد دستگیرشده نیز از آذرماه سال گذشته به مدت هشت ماه در این کلاسهای آموزشی دانشکده حضور پیدا میکرده است؛ اما درمورد حضور مستمر یا غیرمستمر در این کلاسها اطلاعی نداریم.»
این سخنان ضیایی مبنیبر رفتوآمد هشت ماهه این فرد در دانشگاه بدون داشتن مدارک دانشجویی میتواند عدمنظارت یا درست بودن شایعات را دامن بزند، هرچند او اعلام میکند که فرد دستگیرشده هیچگونه رابطه مالی با دانشگاه نداشته و هیچ سند مالی مبنیبر دریافت مبلغ از این فرد وجود ندارد. معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: «ما در لیست حضور و غیاب رسمی چیزی با عنوان این دانشجو مشاهده نکردیم و این فرد ارتباطی هم با سامانههای دانشگاه نداشته است، چراکه اگر ثبت سیستماتیک وجود داشت، مطمئنا در اولین آزمون دانشکده تخلف او محرز میشد. فرد دستگیرشده هویت دانشجویی نداشته که بخواهد مبلغی به شکل شهریه به دانشگاه پرداخت کند و ما هیچ سند مالی در این زمینه از دانشجو دریافت نکردهایم.»
محسن دالبند، رئیس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نسبت به سخنان دختر دانشجو مبنی بر حضور در این دانشگاه در ازای مبلغی را رد کرده و صندلیفروشی در دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی را کذب محض خوانده و گفت: «فردی کلاهبردار چندی قبل با سوءاستفاده از فضای ورودی مخصوص بیماران وارد دانشکده دندانپزشکی شده و ضمن حضور در برخی فضاهای آموزشی، اقدام به تبلیغات در فضای مجازی کرده و خود را بهعنوان دانشجوی نخبه این دانشگاه معرفی کرده است. این فرد با برقراری ارتباط از طریق فضای مجازی و حتی برخی شبکههای تلویزیونی اقدام به تبلیغات شخصی خود در رابطه با مشاورههای کنکور و برنامهریزی آموزشی کرده است.»
دالبند هرگونه سابقه این فرد را در سامانههای یکپارچه آموزشی و بایگانی پروندههای آموزشی دانشگاه رد کرده و میگوید: «به محض اطلاع از تخلف و سوءاستفاده صورتگرفته، فرد کلاهبردار تحویل مراجع انتظامی و قضایی شد و دانشکده اقدام به طرح شکایت کرده و تا رسیدگی نهایی به این پرونده پیگیری قضایی را ادامه خواهد داد.» دالبند درحالی از برخورد با فرد خاطی به محض اطلاع میگوید که طبق گفته خود او، این فرد در مدت هشت ماه حضور خود در دانشگاه سوءاستفادههای مختلفی را از عنوان دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی داشته است.
افشاگر یا دانشجوی قلابی
امروز خبرها درمورد این فرد حاشیههای بیشتری داشت. امروز فردی که خود را مریم مقتدری مینامد با انتشار ویدئویی خود را همان دختری که از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اخراج شده است، معرفی کرد و در دو ویدئوی منتشر شده خود با ظاهری افشاگرانه وارد ماجرا شد. او در این ویدئو گفت: «من دانشجوی قلابی نیستم و از هیچ راه غیر قانونی وارد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نشدهام. من با رزومه و اعتبار علمی که داشتم مجوز گرفتم و وارد دانشگاه شهید بهشتی شدم. من مریم مقتدری از آقای دالوند و از همه سایتها و از همه افرادی که این خبرهای کذب و دروغ را با اسم و عکس من منتشر کرده و با آبروی من بازی کردند شکایت میکنم.»
او در ادامه شروع به سخنانی کرد که آن را افشاگرانه میداند، وی در اولین اقدام از 200 پروندهای سخن میگوید که بهنظر میتواند برای جان او مزاحمت ایجاد کند. او میگوید: «حتی اگر قرار باشد با پرونده 200 نفر مواجه بشوم، تا پای جانم میایستم و بازی با آبروی من چیز کمی نیست و من پیگیر پرونده آن 200 نفر خواهم بود.»
او دلیل حضور خود در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی را داشتن رزومه علمی قوی در سن 23 سالگی دانسته و میگوید: «من اعتبار و رزومه علمی خارجی خیلی زیادی در دنیا از جمله آلمان، دوبی و... داشتم و با آن رزومه و با آن شرایط علمی و اعتباری که داشتم، توانستم نزد یکی از معتبرترین و مرجعترین افراد دانشگاه مجوز بگیرم و او افتخاری من را پذیرفت و به من مجوز داد و من تا قبل از مجوز وی حتی در یک کلاس هم شرکت نکرده بودم و استارت حضورم در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با جلسه من با او شروع شد.»
او در حالی از رزومه خوب و قبول شدن افتخاری در دانشگاه میگوید که تاکنون چنین روندی بهعنوان دانشجوی افتخاری وجود نداشته و از طرفی دیگر این فرد که پیش از این در تلویزیون بهعنوان فرد نخبه و «خانم دکتر» معرفی میشود خود را از نفرات برتر کنکور مینامد، هر چند در این برنامه رتبه کنکور خود را ذکر نمیکند، چراکه بهنظر میرسد ذکر رتبه دقیق از طرف او باعث میشده تا فرد حقیقی پی به ماجرا برده و دست او رو شود، اگر از این تناقض مقتدری عبور کنیم، او در ادامه ویدئو سعی میکند دلیل اصلی این نوع برخوردها را مشخص کند، او میگوید: «من پشت پرده این جریانات را میخواهم توضیح دهم، من موقعیت اجتماعی خیلی خوبی داشتم، من با سن کم مقبولیت و اعتبار علمی خوبی در ایران و در خارج از کشور داشتم و بهواسطه موقعیت اجتماعیای که بین یکسری از جامعه داشتم، از من خواسته شد در یک سری فعالیتهای فکری و سیاسی با آنها همکاری کنم و من زیر بار چنین چیزی نرفتم و به آبروریزی و اخراج تهدید شدم.»
او بیشتر از این درمورد این گروه از افکار و جریانهای سیاسی نگفته و به موضوع دوم میپردازد، او میگوید: «طرف دیگر قضیه این است که اخیرا یکسری مشکلاتی به وجود آمده که گفته میشود مقامات و مسئولان دانشگاهی از چندین نفر میلیاردی پول گرفتند، قاعدتا شما که فکر میکنید اینجوری نیست و صندلی خرید و فروش نمیشود، این خبر پخش شده و مسئولان دانشکده باید به شکلی از خودشان دفاع کنند. این موضوع مصادف میشود با عدم همکاری من با یکسری از جریانات فکری و چه بهتر که من قربانی این قضیه بشوم و با یک تیر دو نشان بزنند. اول گفتند من سه میلیارد پول دادم، بعد گفتن من 500 میلیون پول دادم، بعد که وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی بیانیه داد چهکسی این پول را گرفته و کجا رفته است، بیانیه دادند که نه ما پول نگرفتیم و اما در این یک سال مدیریتمان پولی رد و بدل نشده است و خواستند خودشان را تبرئه کنند و با اخراج من نشان دهند حتی افرادی که شایعه پول گرفتن دانشگاه درباره آنها وجود دارد را اخراج میکنیم. پس با یک تیر دو نشان زدند. هم من که با جریان فکری آنها همراهی نکردم را بیرون انداختند و هم من را بهعنوان کسی که پول پرداخت کرده و اخراج شده، قربانی کردند.» اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود مقتدری که به رزومه خود افتخار میکند و معتقد است که با این رزومه حق داشته است در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درس بخواند و اصلا نیازی به پرداختکردن پول نداشته است و از ورود افرادی از ابتدای سال تحصیلی میگوید که بهعنوان انتقالی از کشورهای دیگر به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی میآیند.
او میگوید: «من حتی اسامی این دانشجویان را میدانم و خیلی از اینها حتی یک سفر خارجی نداشتند و حتی پاسپورتشان یک مهر خارجی برای خروج از کشور نخورده است، پس چگونه این افراد بهعنوان انتقالی به دانشگاه شهید بهشتی میآیند و من میتوانم سندسازیها برای انتقالی این افراد را منتشر کنم.» او که معتقد است این افراد در قبال پول به این دانشگاه میآیند از هزینههای میلیونی این دانشگاه برای این دانشجویان خبر میدهد و در انتهای ویدئو نیز از داشتن کمد در دانشکده دندانپزشکی میگوید و از رئیس دانشکده دندانپزشکی میخواهد درصورت حقیقتبودن صحبتهایش در مورد ورود وی از در ورودی بیماران، ویدئوی ورود او را منتشر کند. از طرفی از بینندگان خود میخواهد با انتشار این ویدئو از حقیقت حمایت کنند و در پایان این ویدئو وعده میدهد: «اجازه بدهید اگر فسادی و پولی گرفته میشود و صندلیای خرید و فروش میشود به شما کمک کنم که بفهمید کار چهکسی است و این باندهای خرید و فروش صندلی و سوالات کنکور کجاست و چهکار میکنند.»
بحران جدید علومپزشکیها
با بالا رفتن حرارت کنکور پزشکی در سالهای اخیر از یک طرف و تشکیل گروههایی که ادعا میکنند میتوانند افراد را بدونکنکور به صندلی دانشگاههای علوم پزشکی برسانند، پول کثیف را وارد کنکور این رشتهها کرده است.
رقمهای عجیب و بزرگ برای نشستن روی صندلی رشتههای علوم پزشکی شنیده میشود، برخی منابع میگویند تا 850 میلیون تومان برای اینکه یک نفر بدون کنکور، دانشجوی رشتههای پزشکی شود، خرج میشود. بهنظر میرسد گسترش نفوذ تیمهای «دانشجوسازی» در فضایی که هیاهو برای رسیدن به رشتههای پزشکی زیاد شده، زیادتر از حدی است که تاکنون در اخبار شنیدهایم.
خبر اخیر و ادعای بزرگ مریم مقتدری درباره اینکه حداقل 200 نفر در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با پول، دانشجو شدهاند میتواند باعث بازشدن پروندهای حساس و مهم در آموزش عالی باشد. ادعایی که با برخی شواهد دیگر در آموزش عالی میتواند سوالهای بزرگی پیش روی مسئولان وزارت بهداشت قرار دهد. آیا بعد از ماجرای مقاومت در برابر افزایش قانون جذب دانشجوی پزشکی، ورود پولهای کثیف و باندهای قدرت جذب دانشجوی غیرقانونی، میتواند دانشگاههای علوم پزشکی را با بحرانی جدید روبهرو کند؟ به هر حال باید هر چه سریعتر معلوم شود اصل ماجرا چه میزان صحت دارد و درصورت تایید بخشی از این اطلاعات پای چه افرادی به این پرونده باز خواهد شد.
زخمی که دهان بازکرد
فروش صندلی در دانشگاههای علوم پزشکی حدود یکسالی است که سر زبانها افتاده است و حالا مریم مقتدری ناگهان اعلام کرده از پشتپرده این جریان باخبر است. دلیل اصلی این خبر افزایش نرخ ارز و بازگشت افرادی است که طی سالهای گذشته ترجیح داده بودند بهجای ایستادن در صف کنکور به دانشگاههای پزشکی خارج از کشور بروند و حالا تمایل دارند به دانشگاههای داخلی -البته دانشگاههای مطرح داخلی- بازگردند. همین موضوعها و شایعات باعث شد دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی شهیدبهشتی در پی شایعات بازگشت آقازادهها به این دانشگاه اعتراضهایی را در مهرماه سال گذشته و در همین دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی برگزار کنند. این اخبار و حرف و حدیثها باعث شد محمود صادقی نیز در آذرماه سال گذشته از جریان فاسدی سخن به میان آورد که صندلیهای رشتههای پزشکی را به فروش میرساند.
او میگوید: «ظاهرا یک جریان فسادی وجود دارد که صندلیهای رشتههای پزشکی را به فروش میرساند و ما گزارشهای ابتدایی دراینباره داریم و میخواهیم وزارت بهداشت را نیز درگیر موضوع کرده تا بتوانیم موضوع را برطرف کنیم. شاید دادن اطلاعات دراینباره با توجه به اینکه هنوز در مرحله تحقیق است، ادامه کار را با مشکل مواجه کند، اما به هر حال فساد در سیستم وجود دارد.» او درخصوص موضوع دانشجویان خارج از کشور و نامنویسی در دانشگاههای معتبر نیز گفت: «آمارهایی که به ما دادهاند نشان میدهد نامنویسی در دانشگاههای معتبر صورت نگرفته است؛ البته اعتراضهایی در برخی دانشگاهها ازجمله شهیدبهشتی شده بود که اعلام کردند اعتراضات دلایل دیگری داشته است. به هر حال موضوع در کمیسیون آموزش مطرح شده و انتشار آن ممکن است افراد خاطی را هشیار کند. به همین دلیل خیلی نباید این موضوع را رسانهای کرد؛ اما به هر حال یک جریان سوئی در سیستم پذیرش در رشتههای پزشکی وجود دارد که با مشارکت برخی موسسات آزاد، افراد بانفوذ را جذب دانشگاهها میکنند.»
او البته این فساد را تنها مربوط به بازگشت افراد از خارج کشور ندانسته و آن را پدیدهای کلی میداند و ادامه میدهد: «ما گزارشهایی داریم که تخلفات گستردهای در حال انجام است و فروش صندلی در این رشته وجود دارد، حتی گزارشها نشان میدهد با افزایش نرخ ارز، قیمت این کرسیها نیز افزایش پیدا کرده و هر صندلی پزشکی بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان به فروش میرسد. البته این فروش صندلی مختص کسانی که از خارج بازگشتهاند، نیست و بهصورت کلی است.»
همین صحبتها کافی است باعث شود هرچند نتوانیم تمامی صحبتهای مقتدری را قبول کنیم اما بخشی از آنها را که قبلا بازگو شده، با تاکید بیشتری گوش دهیم. بهنظر میرسد با آغاز سال تحصیلی، زخمی که یکسال است باز شده دوباره دهان باز کند و اینبار درد بیشتری را برای وزارت بهداشت داشته باشد.
حرف چه کسی را قبول کنیم؟
در میان دعوای دو طرف حرفهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مریم مقتدری هر دو عجیب و پرابهام به نظر میرسد. در ابهام سخنان مقتدری همین کافی است که باید تعجب کنیم چرا مقتدری که نام آن تا پیش از انتشار ویدئوی خودش منتشر نشده بود و کسی نمیدانست که دانشجوی قلابی چه کسی است و تنها مشخصه آن دختر بودن او بود، در این ویدئو نام خود را گفته و عملا خودش بود که آبروی خود را بازیچه قرار داد. از طرفی وی ادعاهای مختلفی از قبیل داشتن رزومههای علمی فراوانی داشته است که با توجه به سن کم او داشتن رزومههای جهانی کمی عجیب به نظر میرسد. هرچند شبهه موجود پپرامون عدم اشاره به رتبه دقیق خود در برنامه تلویزیونی را که پیش از این به آن اشاره کرده بودیم میتوانیم به این موارد اضافه کنیم.
برخی دیگر نیز در فضای مجازی شبهههای دیگری را نیز مطرح کردند. برای مثال یکی از کاربران اینستاگرام در پاسخ به ادعاهای مقتدری نوشت: «اگر کارت درست بود پس چرا عکسای پیجت که در دانشکده دندان پزشکی گرفتی را پاک کردی؟ چرا در برنامه تلویزیونی بهعنوان رتبه برتر کنکور معرفی شدی؟» کاربر دیگری نوشت: «به فرض که این فرد یه رزومه فوقالعاده و رویایی داشته و بر آن اساس وارد دانشگاه شده، سوال من این است که کجای ایران و برای چه کسی این امکان فراهم است که با ارائه رزومه وارد دانشگاه بشود؟» اما سوالات دیگری از دانشگاه علوم پزشکی نیز وجود دارد، همچنان که مسئولان این دانشگاه اذعان کردهاند این فرد نزدیک به هشت ماه در این دانشگاه حضور داشته است باید پرسید چگونه فردی از بیرون از دانشگاه به راحتی وارد دانشگاه شده است، آیا امنیت یکی از مهمترین دانشگاههای علوم پزشکی کشور در حدی است که یک فرد برای مدت 8 ماه بدون داشتن مدرک تحصیلی به راحتی در کلاسهای دانشگاه شرکت داشته باشد. سوال دیگری که به وجود میآید این است که چرا این حواشی دقیقا در همان دانشکدهای رخ داده است که پیش از این نیز کانون التهابات و شایعات پیرامون صندلی فروشی بوده است.
به نظر میآید مسئولان دانشگاه بیش از پاسخ دادن در مورد حضور یک فرد باید در مورد عملکرد خود پاسخگو باشند.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/