کد خبر: ۴۱۸۱۷
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۴
حسن عباسی عنوان کرد
رئیس اندیشکده یقین با بیان اینکه رفع حصر باید توأم با محاکمه باشد گفت: اگر رفع حصر بدون محاکمه باشد، توهین به جناح مقابل است چراکه آن‌ها عامل کشته شدن و صدها میلیارد دلاری که به‌نظام خسارت وارد شده هستند.

آوای نشاط - امین صبحی و مریم عاقلی: حسن عباسی متولد ۱۳۴۵ در شهرستان ازنا در استان لرستان است، در دوران جنگ ایران و عراق به عنوان بسیجی داوطلب به میدان جنگ رفت و بعد از پایان جنگ و دوران ثبات به یک نظریه پرداز در نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد.

وی در حال حاضر رئیس اندیشکده یقین است و از صریح‌ترین و جنجالی‌ترین چهره‌های سیاسی مخالفِ اصلاح طلبان در دهه اخیر بوده است.

دیدگاه‌های سیاسی اصلی عباسی شامل اتخاذ رویکرد تهاجمی در مقابل غرب، عدم سازش بر سر مسائل هسته‌ای، مبارزه با گرایش‌های لیبرالیستی و سکولاریستی در ایران، تاکید بر تهاجم فرهنگی غرب و جنگ نرم و لزوم بازنگری در آموزش علوم انسانی در ایران است.

وی درباره دلایل شکل گیری فتنه ۸۸ و ریشه‌های آن، نفوذ، تحریم‌ها و تهدید‌های پسافتنه، نسبت اصلاح طلبان و حاکمیت و بدهی آن‌ها به نظام، رفع حصر و محاکمه سران فتنه پاسخ داد که مشروح آن در ادامه می‌آید.

 

حسن عباسی: رهبر انقلاب جنگ‌ شناختی را به‌خوبی مدیریت کردند

سوال: به عنوان سوال اول درباره رفتار سیاسی نخبگان کشور صحبت کنید؛ آیا این در کلاس سیاسی انقلاب اسلامی این نوع رفتارها پیش‌بینی می‌شد؟ 

عباسی: این‌ها برآوردشان از ایران غلط است، برخی اصلاح‌طلبان معتقدند که در جریان انقلاب اسلامی بوده‌اند اما باور به انقلاب اسلامی ندارند و تئوریسین‌های آن‌ها در سال 92 رسماً گفتند دولت جدید می‌آید تا نرمالیزاسیون کند، یعنی جمهوری اسلامی را از موقعیت انقلابی خارج کند و ما دیگر نه با جنبش‌های مقاومت کار داشته باشیم و نه مسائل اسلام و انقلاب را دنبال و سند 2030 را پیاده کنیم، ایستادن بر روی این سند 2030 یعنی شما انقلابی هستید. نرمالیزاسیون یعنی حل و هضم جمهوری اسلامی در درون نظام سلطه و کنار گذاشتن مقوله انقلاب و انقلابگری.

رئیس دولت یازدهم در سخنرانی خود گفت انقلاب سه ماه، شش ماه یا 9 ماه نه دیگر 38 سال شور و حرارت انقلابی، رهبری در جواب گفتند من خودم انقلابی‌ام و باید وجوه انقلابی حفظ شود و اینکه کسانی می‌گویند انقلاب تمام‌شده حرف غلطی است وقتی یک گروه معتقد است که باید انقلابی بودن را کنار بگذاریم، مبانی ایدئولوژیک آن‌ها چیست؟

سوال:لیبرالیسم.

عباسی: بله امام یکی از اتهامات مرحوم منتظری را در نامه عزلشان بحث لیبرالیسم عنوان کرد و گفتند شما بعد از من کشور را به دست لیبرال‌ها می‌دهید.

*برخی در میدان سیاسی مانند کرگدن با تک‌شاخ حمله می‌کنند

سوال:برخورد امام با نهضت آزادی‌ها نیز انتقاد از مشی لیبرالی آن‌ها بود؟

عباسی: بله و البته لیبرال‌های نسل دوم که بنی‌صدر بودند با یک زاویه‌ای فعال بودند؛ در دوره بعد جریان جدیدی به نام لیبرال‌ها شکل گرفت و ما بارها مواضع رهبر انقلاب درباره در خصوص آن‌ها را شنیدم؛ مسئله این است که جریانی به بهانه و ادعای دموکراسی خواهی اما به‌شدت ضد جمهوری در میدان سیاست در ایران یک حرکت کرگدن‌وار را طی می‌کند؛ چطور یک کرگدن سرش را پایین می‌اندازد و با تک‌شاخ خود حمله می‌کند، این‌ها نیز می‌گویند ما پیشروی می‌کنیم که اگر چیزی دست ما را گرفت و توانستیم قدرتی به دست آوریم و بخشی از قوای سه‌گانه را بگیریم، آنجا دموکراسی حاکم است و درهر بخشی که و امکان حضور نداشتیم نظم بازی را در آنجا بر هم می‌زنیم.

*اصلاح‌طلبان به زخم خانواده‌های مدافع حرم نمک پاشیدند

سوال: و علیرغم حضور در کسوت اپوزیسیون قرار دارند.

عباسی: دقیقاً، کسی که چنین نقش مخربی داشته و باور به آرمان‌های ملی ندارد، در انتخابات هم این‌طور عمل کند. اگر این حرف را سه سال پیش به شما می‌زدم تعجب می‌کردید که چطور ممکن است اصلاح‌طلبان اعتقاد نداشته باشند اما در ماجرای ملی منطقه‌ای مدافعان حرم 2 هزار جوان ما در آنجا به شهادت رسید و در تمام این مدت اصلاح‌طلبان چه نمکی به زخم خانواده‌های مدافع حرم پاشیدند؟

*اصلاح‌طلبان از پشت به مدافعان حرم ویاران قاسم سلیمانی خنجر زدند

ابراهیم اصغرزاده گفت این‌ها می‌‌روند و از دیکتاتوری به نام اسد دفاع می‌کنند؛ عناصر آن‌ها در مقام‌های دولتی تمام مدت این ضربه را به جریان مدافعان حرم زدند لذا اگر امروز می‌گوییم در زدودن داعش اصلاح‌طلبان ذره‌ای نقش نداشته‌اند و حتی نقششان به‌شدت مخرب بوده است حرف گزافی نگفته‌ایم؛ چون آن‌ها از پشت به مدافعان حرم ویاران قاسم سلیمانی خنجر زدند.

شاید در دوره دفاع مقدس برخی از اصلاح‌طلبان نیز در جبهه‌ها حضور داشتند اما در دفاع مقدس‌های جدید مثل مدافعان حرم یک پیروزی عظیم که حاصل 3 سال ایستادگی رزمندگان در سوریه و عراق علیه داعش بود واقعاً جریان اصلاح‌طلب، اعتدال‌گرا و جنبش سبز نه‌تنها نقشی نداشته بلکه بسیار مخرب در وضعیت روحی و روانی رزمندگان عمل کردند و گفتند این‌ها مدافعان اسد هستند نه مدافعان حرم؛ این‌ها برای پول می‌روند نه برای حرم و این مباحث در توییت‌‌های اعضای مشارکت دیده شد.

یک‌حرفی من گفتم این‌ها خیلی تقلاکردن پاسخ دهند اما نتوانستند؛‌ حتی گفتند شما شهدا را جناحی می‌کنید. به آن‌ها گفتم شهید رسماً جناحی است، به آن‌ها گفتم یک نفر شهید در جریان اصلاحات در 10 سال گذشته جنبش سبز به من نشان دهید که برای دفاع ملی شهید شده باشد.

*برخی اصلاح‌طلبان افتخارشان این است با نظام جمهور اسلامی در تقابل هستند

2هزار نفر در سوریه و عراق شهید دادیم شما یک نفر نشان دهید که در مقابل با نظام باشد، اصلاح‌طلبان افتخارشان این است که با نظام جمهور اسلامی در تقابل هستید، سه‌چهارم از 3 هزار مدیری که در مجلس و دولت حضور دارند مربوط به جریان اصلاحات است.

*دامنه و گستره کار حزبی و اجتماعی جریان اعتدال محدود است

چون دامنه و گستره کار حزبی و اجتماعی جریان اعتدال محدود است، لذا جریان اصلاحات حدود 80 درصد مجلس؛ دولت و شورای شهر را به خود اختصاص داده و تنها 20 درصد اعتدال‌گرا هستند. اصلاح‌طلبان وقتی چنین نفوذ عمده‌ای در سیستم دارند همزمان می‌خواهند بیرون هم باشند و بگویند ما اپوزیسیون هستیم و آدم‌های آن‌ها در غرب به ترامپ برای تحریم ایران نامه می‌زنند درحالی‌که اکثریت کرسی ریاستی در ایران متعلق به این جریان است؛ بنابراین ببینید این‌ها غیرعلنی چه سر و سری با بیگانگان دارند.

*نظام می‌داند برخی اصلاح‌طلبان چه سر و سری در مراکز تصمیم‌سازی آمریکا دارند

سوال:یعنی نظام نمی‌داند؟

عباسی: خیر، این به معنای این نیست که نظام نمی‌داند؛ ما از مراکز تصمیم‌سازی آمریکا خبرداریم و می‌دانیم اصلاح‌طلبان و جنبش سبزی‌ها آنجا چه سر و سری دارند، اگر گوشه کوچک آن را تحت عنوان دستگیری نمازی‌ها در تعاملی که با نایاک و با جریان دار و دسته نیویورکی‌ها در وزارت خارجه ایران و جریان «درّی اصفهانی‌» در تیم مذاکره‌کننده دیدید، ما اطلاعات بسیار گسترده‌ای از شبکه تعاملات نزدیک به اصلاح‌طلبان و حتی اعتدال‌گرایان در درون دستگاه تصمیم‌سازی کشور داریم.

البته خودشان هم کم‌وبیش می‌دانند که ما خبرداریم؛ ما می‌دانیم که آن‌ها در واشنگتن و در راهروهای کنگره و سنا با چه کسانی نشست‌وبرخاست دارند و در تمام آن ده‌ها مراکز تصمیم‌‌سازی در واشنگتن با کدام‌ها رفت‌وآمد و تعامل دارند، نه‌فقط نیویورک بلکه در خود واشنگتن.

*اصلاح‌طلبان در کسوت اپوزیسیون در پوزیسیون برای خود سهم قائل بوده‌اند

جریان اصلاح‌طلب و جریان موسوم به جنبش سبز در کسوت یک اپوزیسیون همواره در پوزیسیون برای خود نقش و سهم قائل بوده‌اند که اگر پیروز نشوند قاعده بازی را بر هم می‌زنند و اگر پیروز شوند آن را برای خودشان فتح می‌دانند.

*امروز کسی جرأت نمی‌کند از برجام دفاع کند

این جریان درسال 88 چند صدمیلیارد دلار خسارت روی دست کشور گذاشتند و این تنها هزینه مستقیم بود، اگر انتخابات 88 عادی برگزار می‌شد و چنانچه اعتراضی داشتند به‌صورت قانونی مسئله را پیگیری می‌کردند قطعاً بسیاری از مشکلات ما در عرصه بین‌المللی ایجاد نمی‌شد که ناچار شویم در چهار سال دولت روحانی این چنین پای میز مذاکره با غربی‌ها برویم و طوری شود که امروز کسی جرأت نکند از برجام دفاع کند.

امروز که فاجعه‌‌ای به نام تحریم‌های قانون کاتسا گریبان جامعه‌مان را گرفته است، این تحریم مبنی بر یک‌بند قانونی تنظیم‌شده که علیه دشمنان آمریکا است، تحریم ایسا (ISA) زیرساخت صنایع نفت و گاز را مدنظر قرار داده و می‌گوید کسی نباید بیش از 20 میلیون دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند، درحالی‌که واقعاً تحریم و محاصره اقتصادی است.

*آمریکا تحریم کاتسا را در سفره ملت ایران و تیم مذاکره‌کننده گذاشت

سوال:اما شعار این دولت رفع تحریم‌ها بود؟

عباسی: بله اما نه‌تنها مذاکره نتوانست شعار دوران اصلاحات که می‌گفت تبدیل معاند به مخالف و تبدیل مخالف به موافق را در فضای بین‌الملل محقق کند بلکه خودشان هم به معارضین نظام تبدیل شدند و به بیرون مرزها رفتند. جریان اصلاحات و اعتدال نیز تلاش کردند چهره‌ای از ایران در جهان ارائه کند که صحبت از دشمن و تقابل نباشد؛ اما چه شد؟ آمریکا، ایران را ذیل مفهومی با عنوان دشمنان آمریکا تحریم و با دوستان مذاکره‌کننده ما برخورد کرد و تحریم کاتسا را در سفره ملت ایران گذاشت.

بعد از حمله تروریستی به مجلس، ایران مجبور به واکنش نظامی در دو کشور آن‌طرف‌تر شد و به مقر تروریست‌ها موشک شلیک کرد، «رکس تیرلسون رکس تیلرسون، (به انگلیسی: Rex Tillerson) شصت و نهمین وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا» وزیر خارجه دولت ترامپ، گفت ما دنبال تغییر رژیم ایران به شکل مسالمت‌آمیز هستیم و در داخل ایران سرمایه‌گذاری کرده‌ایم.

*درخواست از وزیر اطلاعات برای پاسخگویی به وزیر امور خارجه آمریکا

من رسماً از وزیر اطلاعات درخواست کرده‌ام که جواب وزیر خارجه آمریکا را بدهد و بگوید این‌ها چه کسانی هستند که تیرلسون می‌گوید ما روی این‌ها حساب کرده‌ایم.

سوال:جریانی که اسرائیل گفت آن‌ها سرمایه اسرائیل در ایران هستند؟

عباسی: ببینید وقتی رژیم صهیونیستی حرفی را می‌زند چون خودش می‌داند مانند چوب دو سر نجس است لذا اگر انتسابی به جریانی داشته باشد آن‌ها تخریب می‌شوند. ما خیلی روی حرف رژیم صهیونیستی حساب نمی‌کنیم، ولی وزیر خارجه کدخدا که دوستان ما صبح تا شب آن‌ها را در آغوش می‌گیرند و باهم می‌خندند که دیگر به دنبال لکه‌دار کردن نیست، بلکه روی افرادی حساب کرده که بتواند از طریق آن‌ها نظام را تغییر دهد. البته تیرلسون 38 سال گذشته را به خاطر کم‌تجربگی به خاطر ندارد، سران آمریکا از این خواب‌ها زیاد دیدند همان‌طور که کارتر دنبال این بود و امام فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

*کاخ سفیدروی جریان اصلاح‌طلب و بخشی از جریان اعتدال‌گرا کار حرفه‌‌ای می‌کند

هرچند ترامپ و تیرلسون هم با این ایادی داخلی هیچ غلطی نخواهد کرد اما ما را هوشیار کرد که جمهوری خواهان کاخ سفیدروی جریان اصلاح‌طلب و بخشی از جریان اعتدال‌گرا و جنبش سبز کار حرفه‌‌ای می‌کنند.

معنای این حرف این است که در چند ماه گذشته چند جاسوس از بین این جریان دستگیرشده است لذا مطمئن باشید که این‌ها مناسباتی داشته و دارند و نفوذ شبکه‌ای از سوی این‌ها در داخل کشور صورت گرفته است چراکه اگر این‌طور نباشد وزیر خارجه آمریکا نمی‌گوید که ما بر روی برخی افراد سرمایه‌گذاری کرده‌ایم.

*در ماجرای فتنه 88 جمهوری اسلامی حتی یک تانک به خیابان نیاورد

سوال:شما سال 88 سخنرانی اثرگذاری مهمی تحت عنوان «20 سال خامنه‌ایسم» داشتید، درباره مدیریت رهبر معظم انقلاب برای عبور دادن ایران از مرحله فتنه 88 تحلیل شما چیست؟ 

عباسی: نظام محکم‌تر از آن بود که آشوب‌های هشت‌ماهه سال 88 بتواند آن را به‌زانو درآورد؛ وجهه ما در سطح بین‌الملل تخریب شد و سیاست بین‌الملل تحت تأثیر این مسائل داخلی قرار گرفت اما در درون نظام از استحکام بالایی در جامعه برخوردار بود حکومت جمهوری اسلامی یک تانک به خیابان نیاورد. همان زمان‌که جنبش سبز این آشوب را در کشور ایجاد کرده بود، در مرکز سین‌کیانگ چین آشوبی شد و چین به‌عنوان یک ابرقدرت و اقتصادی برتر و صاحب سلاح اتمی و دارای حق وتو با این طراز قدرت با تانک وارد شهر شد و 185 نفر را کشت و غائله را ختم کرد.

در سال 84 و 85 مشابه این اتفاق در فرانسه افتاد و فقط 1200 خودرو توسط مردم آتش زده شد و پلیس نتوانست کنترل کند و ارتش وارد شد.

در لس‌آنجلس سال 71 که شلوغ شده بود اف‌بی‌آی، گارد ملی و نیروی زمینی تیپ هوابرد نتوانستند شرایط را کنترل کنند و نهایتاً سپاه تفنگ‌داران دریایی آمریکا وسط خیابان چند روز مستقر شد و با سازوبرگ نظامی و توپ و تانک آشوب خیابانی را آرام کردند؛ اما در اول تیر 88 تا 9 دی 88 در طول آن هشت ماه هیچ‌کس در خیابان‌های تهران تانک ندید، یعنی نیروهای انتظامی و نیروی بسیجی کار را جمع کردند، نه نیروی زمینی ارتش اجازه ورود داشت و نه نیروی زمینی سپاه، مدیریت استراتژیک رهبر انقلاب در این قضیه این بود که مردم باید اقناع شوند، همه جای دنیا در شورای امنیت ملی آن تصویب می‌کنند که بگیرید و ببندید و بکشید اما سیاست رهبر انقلاب متفاوت بود و ایشان هیچ‌گاه اعتقادی به این سازوکارها نداشتند، ایشان در گلایه‌ای که داشتند فرمودند «چه کنم نمی‌بینند دندان‌های به هم فشرده و صفوف به هم فشرده دشمن را» البته منظورشان مردم نبود بلکه منظورشان مسئولان و بزرگانی بود که نمی‌دیدند.

*برخی شخصیت‌های سیاسی کینه‌های عجیبی در سال 88 از خود بروز دادند

بالاخره در این فتنه آمریکا و رژیم صهیونیستی پشت این قضیه بودند و برای این فتنه آتش تهیه به فضای سایبر می‌ریختند و سفارتخانه‌های خارجی در کف صحنه این فعالیت‌ها بودند. بااین‌وجود آقای هاشمی حاضر نبود که بگوید تقلب نشده و فتنه است، میرحسین موسوی و کروبی که به این نکته اذعان نمی‌کردند هیچ، خاتمی هم که در خلوت خود می‌گفت تقلب نشده شجاعت این را نداشت که این را علنی بگوید، برخی از افراد نیز کینه‌های عجیب‌وغریبی داشتند و حاضر نبودند خود را فدای نظام کنند و آن‌ها نیز از سویی دیگر قهر کرده بودند.

*امروز برای اظهارات موسوی‌خوئینی‌ها خیلی دیر است

سوال:الآن بعد از هشت سال امثال موسوی‌خوئینی‌ها می‌گویند که فتنه‌گران داعشی بودند، نظر شما درباره این اظهارات چیست؟

عباسی: الآن دیگر خیلی برای این اظهارات دیر است، الآن باید تکلیف را روشن کنیم که چه کسانی در دوره مبارزه با داعش به مدافعان حرم، مدافعان اسد می‌گفتند، امروز باید امثال خوئینی‌ها نسبت به کسانی که به جریان مدافعین حرم توهین کردند موضع بگیرند و اگر اصلاح‌طلبان پنج سال دیگر ادعا کنند که سردار همدانی و هم سردار شهید اسکندری که سرش بریده شد و شهید حججی متعلق به ماست، دیگر دیر است، همان موقع باید با شجاعت می‌گفتند که مصالح انقلاب و مصالح نظام بالاتر از جناح‌های سیاسی است.

*اصلاح‌طلبان برخوردی با سران خود که دچار انحرافات عجیب‌وغریبی هستند نداشته‌اند

چطور امروز جریان انقلابی به‌سادگی از آقای احمدی‌نژاد عبور می‌کند،‌چطور جریان انقلابی حاضر می‌شود درجاهایی که آقای احمدی‌نژاد با مصالح نظام مشکل دارد او را طرد کند، هیچ‌گاه اصلاح‌طلبان چنین برخوردی با سران خود که دچار انحرافات عجیب‌وغریبی هستند نداشته‌اند.

ازلحاظ جامعه‌شناسی سیاسی این‌یک اشکال اساسی است پس مهم‌ترین کاری که رهبر انقلاب در آن مقطع انجام دادند روشنگری بود، ایشان همان زمان گفتند «این عمار»؛ این جمله همان‌طور که در نهج‌البلاغه آمده زمانی که عمار در جنگ صفین شهید شد وقتی امام علی (ع) دیدند که در جبهه خودی شک و شبهه برای جنگ با معاویه زیاد است گفتند الآن عمار کجاست؟ آیا کسی نیست که برود و مردم را توجیه کند؟‌ ایشان نیامدند العیاذبالله رفتار دیکتاتور مأبانه داشته باشند و بگویند همین است که من می‌گویم، لذا گفتند بگو مالک برگردد و ایشان گفت مالک بازگردد، درحالی‌که ایشان داشت نتیجه جنگ را تمام می‌کرد.

*مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی از اول اعلام موضع و تکلیف را مشخص کردند

رفتار رهبری مبتنی بر الگوی علوی بود؛ ایشان گفتند این عمار و درواقع مقصودشان این بود که بگویند هیچ‌کسی نیست که برود مردم را توجیه و بصیرت افزایی کند ازاین‌رو مباحث توجیهی در قالب مباحث عماری آغاز شد و برخی واردشده و مواضع بسیار جدی و مهمی اتخاذ کردند ازجمله مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی که از همان اول اعلام موضع و تکلیف را مشخص کردند.

اما فاجعه آنجا بود که برخی مردم هنوز ابهام داشتند درحالی‌که مغرض نبودند؛ بلکه مردم عادی بودند که سران فتنه آن‌ها را تحریک کرده بودند که رأیشان گم‌شده است، با مردم که بخشی از پیکره نظام اسلامی هستند نمی‌شود با تانک و توپ برخورد کرد، وقتی سردار حسین همدانی که فرمانده میدانی صحنه در تهران بود می‌گفت مدیریت صحنه بدون وجود نیروی زمینی و باید با مدیریت مردمی انجام شود. چقدر نیروی انتظامی درصحنه ضرب و شتم شد و آسیب دید و به آن‌ها توهین شد.

*رهبر انقلاب «جنگ‌ شناختی» را به‌خوبی مدیریت کردند

تعداد شهدای بسیج از تعداد کشته‌شدگان عادی آن درگیری بیشتر است، یک چنین اتفاقی افتاد اما توپ و تانک به خیابان آورده نشد، ولی در مقابل بحثی شد که با روشنگری مسئله را شفاف کنید، وقتی این نکته در مدیریت ویژه رهبری مطرح شد مفهومی است که امروز در جهان به آن «جنگ‌های شناختی» می‌گویند، یعنی آن چیزی که در ایران به بصیرت معروف است یعنی آگاهی بخشی و روشن کردن ذهن‌ها، امروز بخشی از ساختار جنگ‌های پیشرفته در هسته مرکزی جنگ نرم مفهومی به نام «جنگ‌های شناختی» است، یعنی ممکن است مردم در مواردی دچار گیرهای ذهنی باشند که باید این گره‌های ذهنی را باز کرد.

در فتنه 88 مدیریت رهبر انقلاب این بود که به‌هیچ‌عنوان نباید کسی با توپ و تانک به صحنه بیاید و عده‌ای  مردم را توجیه کنند، این‌یک نمونه بی‌سابقه‌ای بود، حدود 2 سال پیش آقای روحانی در یک جلسه رسمی موضوع بصیرت را مسخره کرد و گفت برخی بصیرت‌شناس شده‌اند و باید بصیرت بدهند و برخی نفوذشناس شده‌اند!

یعنی یک فردی مانند آقای روحانی که نفر دوم در کشور است اعتقاد کافی به موضوع نفوذ و بصیرت ندارد و رسماً این موضوعات را تمسخر می‌کند.

سوال:این مسئله حاصل چیست؟ 

عباسی: رهبری نمی‌خواستند از قواعدی که در دنیا مرسوم بود استفاده کنند و طرف مقابل نیز این روحیه رهبری را می‌شناخت و می‌دانست که ایشان از آن روش‌ها استفاده نمی‌کند و به همین خاطر از این اخلاق ایشان سوءاستفاده می‌کرد؛ اما شما دیدید که ماجرا آن‌قدر ادامه پیدا کرد تا مردم توجیه شدند و در 9 دی 88 واکنش نشان دادند.

ریزش اولیه مردمی که بعد از فتنه به صحنه می‌آمدند زمانی بود که رهبر معظم انقلاب اعلام موضع کردند، گروه دوم در ماه رمضان از این جریان جدا شدند وقتی‌که دیدند جنبش سبز در کف خیابان‌های تهران شعار «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» سر دادند و ماهیت ایدئولوژیک اصلاح‌طلبان را نشان داد و این خیلی مسئله مهمی بود، پیروزی که نظام در آن مقطع به دست آورد بسیار بزرگ بود چراکه اصلاح‌طلبان اعتقادی به آرمان‌های امام در مورد رژیم صهیونیستی نداشتند، بالاخره روشن شدن مواضع آن‌ها برای نظام پیروزی است.

وقتی در سال 88 در ماجرای روز قدس آن شعارها داده شد بخش‌ عمده‌ای از طرفداران میرحسین موسوی و کروبی دچار ریزش شدند و راه خود را جدا کردند تا اینکه کار به 13 آبان 88 رسید. آن‌ها در آن زمان شعار مرگ بر روسیه را جایگزین شعار مرگ بر آمریکا کردند و این پیروزی دومی بود و مشخص شد جریان اصلاح‌طلب آن روی غرب‌گرایی و آمریکاپذیری خود را نشان می‌دهد، یک ماه بعد در 16 آذر فاجعه خیلی عمیق شد،‌این جریان در آن زمان رسماً به امام اهانت کرده و رسماً عکس ایشان را پاره کردند و موضع آنها کاملاً مشخص شد، هرچند برخی از اعضای بیت امام که نزدیک به جریان اصلاح‌طلب هستند نسبت به پخش این تصاویر از رسانه ملی اعتراض کردند،‌ امااصل ماجرا این بود که جریان اصلاحات مدت‌هاپیش از امام عبور کرد است.

سوال:تا رسید به حرمت‌شکنی روز عاشورا و تاسوعا...

عباسی: بله این جریان در پرده‌دری‌های خود یک موضع هتاکانه گرفتند و رسماً همه اسلام و ائمه را زیر سؤال بردند و به ساحت مقدس امام حسین (ع) جسارت کردند مردم نتوانستند تحمل کنند و حماسه نهم دی پیش آمد.

سوال:البته مردم برخی از شهرها زودتر از نهم دی به صحنه آمدند.

عباسی: برخی از شهرها و استان‌ها ازجمله در گیلان و آذربایجان مردم در 8 دی به صحنه آمدند، تقریباً می‌توان گفت این موج مردمی از 7 دی‌ماه آغاز و تا 11 دی‌ماه سال 88 ادامه داشت، پس یک پیروزی موفقیت‌آمیز دیگر نظام که به‌نوعی ایجاد استاندارد در سطح جهان بود این بود که برخلاف آمریکا که در ماجرای لس‌آنجلس یا برخلاف فرانسه و چین که نیروی نظامی وارد عمل کردند ما تنها کشوری بودیم که در یک سطح بسیار کلان یک آشوب گسترده اجتماعی از سوی جناح‌های سیاسی رقم خورد اما نظام از این مرحله عبور کرد.

*مسئولان برجسته قائل نبودند دست فتنه‌گران خارجی در درگیری‌های 88 دخیل است

سوال:یکی از مهم‌ترین دلایل ماندگاری حماسه 9 دی حضور گسترده مردم در خیابا‌ن‌ها بود، در پی اهمیت این موضوع و پاسداشت حماسه 9 دی توضیح دهید.

عباسی: 8 سال دفاع مقدس داشتیم و 8 ماه فتنه براندازی جریانی که می‌خواست از طریق کودتای رنگی و انقلاب مخملی کار را یکسره کند، ما باید موضع‌گیری‌های همه سیاسیون در آن مقطع را ببینیم برخی مسئولان وقت دریکی از قوا بااینکه در کف خیابان نیروهای سازمان منافقین و گروه‌های سلطنت‌طلب که به خارج وصل بودند دستگیر می‌شدند در تلویزیون می‌گفتند چرا این موضوع را به سرمنشأ خارجی منصوب می‌کنید، یعنی می‌خواهم بگویم حتی کسانی مثل مسئولان برجسته نیز در تابستان آن سال قائل به این نبودند که دست فتنه‌گران خارجی در درگیری شکل‌گرفته دخیل است.

*ماجرای «کودتای توییتری ژوئن 2009» و احضار عباسی به دادگاه!

سوال: البته برخی از مشاوران رهبری نیز طبق روایت ایشان به مقام معظم رهبری گفته بودند که نگویید کودتای مخملی اما رهبر معظم انقلاب بر بحث کودتای مخملی در این قضیه تأکید داشتند.

عباسی: بله؛ دقیقاً من موضوع دیگری را در این زمینه به شما بگویم، بنده قبل از جشن نیمه شعبان سال 88 به اصفهان دعوت شدم، یک برنامه بزرگی از سوی جریانات رسانه‌ای اصفهان در این شهر گذاشته بود که مردمی بود و از سوی نخبگان عرصه سایبر تدارک دیده‌شده بود، این‌ها باذوق جوانانه خود عنوان این برنامه را «کودتای توییتری ژوئن 2009» گذاشته بودند، آن زمان تازه بحث شبکه‌های اجتماعی ازجمله فیس بوک و توییتر شروع‌شده بود و شبکه‌هایی مثل اینستاگرام و تلگرام باب نبود،‌ الآن DVD آن سخنرانی‌ها در اصفهان موجود است، وقتی‌که من‌بعد از آن سخنرانی به تهران بازگشتم برای من احضاریه آمد و بازپرس از من پرسید مگر در این کشور کودتا شده که علیه کودتای توییتری 2009 صحبت می‌کنید؟! یعنی می‌خواهم بگویم حتی قاضی ما موضع جناحی و سیاسی داشت و آن پرونده هنوز باز است.

* مسئولان توییتر کودتایی سال 88 را نادیده می‌گرفتند

من به آن قاضی گفتم ظاهراً شما کلمه بعد از کودتا را در عنوان این برنامه ندیده‌اید، وقتی خانم کلینتون به‌عنوان وزیر خارجه وقت اوباما می‌گوید فیس بوک و توییتر می‌خواستند تعمیراتی انجام دهند و کار خود را برای مدتی محدود کنند اما ما از وزارت خارجه آمریکا به آن‌ها ابلاغ کردیم که این تعمیرات را متوقف کنید چون ما به ظرفیت این شبکه‌ها برای اتفاقات ایران احتیاج داریم، یعنی از طریق توییتر کودتایی در ایران در حال شکل‌گیری بود موضوعی که مسئولان آن‌را نادیده می‌گرفتند.

سوال: فکر می‌کنم این پرونده شما همزمان با دادگاه‌های سال88 بررسی می‌شد؟

عباسی: بله این اتفاقات همزمان با دادگاه افراد فتنه‌گر درصحنه از تلویزیون پخش می‌شد،‌ من به آن قاضی گفتم اگر این فضا کودتا نیست پس این دادگاه‌هایی که شما هر شب از تلویزیون پخش می‌کنید چیست،‌ نه اینکه مشاوران رهبری صرفاً گفته باشند که کودتا نگویید بلکه با آن مضمونی که خانم کلینتون گفته بود، همان زمان برای تبیین این موضوع در داخل ما به دادگاه می‌رفتیم و با وثیقه آزاد می‌شدیم که در آن مرحله این اتفاق خیلی عجیب بود.

سوال: یعنی بسیاری از مسئولان قائل نبودند که فتنه 88 رسماً یک کودتای از پیش طراحی‌شده است؟

عباسی: بله متاسفانه برخی مسئولان برجسته ما، حتی برخی حاضر نبودند که بگویند ماجرا تا این حد غلیظ است.

سوال: به نظر شما چرا حاضر نشدند؟

عباسی: این‌ رفتارها به خاطر بغضی است که نسبت به رئیس دولت منتخب داشتند و دعوای شخصی خود را تعمیم دادند، یعنی مسئولان دولت منتخب احمدی‌نژاد و تیمش یک‌طرف آتش‌بیار معرکه بودند و مخالفین آن‌ها نیز از طرف دیگر و آن وسط تنها چیزی که دیده نمی‌شد مصالح کشور بود و دود آن به چشم مردم می‌رفت.

سوال: باتوجه به این توضیحاتی که ارائه دادید و تهدیدها و تحریم‌هایی که براثر فتنه 88 بر کشور تحمیل شد چرا اکنون باگذشت هشت سال محاکمه سران فتنه به‌صورت رسمی در دستور کار قرار نمی‌گیرد درحالی‌که از 9 دی 88 تاکنون این مطالبه مردم بوده است؟

عباسی: اینکه دستگاه قضایی تاکنون خواسته باشد این کار را انجام دهد یا خیر، بنده اطلاعی ندارم چون بخش قضایی یک‌بخشی به نام مدعی‌العموم دارد و اگر شما به دستگاه قضایی می‌روید یا باید شاکی داشته باشید و کسانی بیایند و دفاع کنند، اما گاهی جرمی در سطح کلان اتفاق افتاده خود دادستانی باید به‌عنوان مدافع مردم و عموم و نماینده کشور ورود کند.

البته در این قضیه احتمالاً دادستانی واردشده که بخواهد سازوکاری را انجام دهد و کار را جلو ببرد، اما حتماً مصالح نظام نبوده و یک وجه اینکه در شورای عالی امنیت ملی تعریف‌شده یعنی مصالح نظام نبوده که غیر این باشد.

*محاکمه سران فتنه در آن مقطع می‌توانست احساسات یک جمعیت میلیونی را جریحه‌دار کند

خوب است من این را توضیح بدهم؛ یک روز مردم به خیابان آمدند و گفتند رأی ما گم‌شده است و انتخابات باید ابطال شود، نظام زیر بار ابطال انتخابات نرفت چون مدعیان تقلب هیچ مدرک‌، دلیل و سندی ارائه نکردند، معنای این موضوع این نبوده است که مردم طرفدار کاندیداها نیز قانع شدند، محاکمه سران فتنه در آن مقطع می‌توانست احساسات یک جمعیت میلیونی را جریحه‌دار کند.

*اصلاح‌طلبان در سال 88 دچار افسردگی سیاسی شدند

اصطلاحی در علوم سیاسی به نام «افسردگی سیاسی» وجود دارد که جریان اصلاح‌طلب و جنبش سبز دچار افسردگی سیاسی شده بودند، برای اینکه شما یک نظام سیاسی شاداب داشته باشید در هر دوره‌ای که جناح‌های سیاسی در قدرت حاضر می‌شوند در مقطعی که کنار می‌مانند ممکن است دچار افسردگی شوند لذا برای درمان افسردگی توده‌های اجتماعی اصلی‌ترین و اساسی‌ترین کار این است که زخم‌های روحی آن‌ها  التیام یابد.

*دعب نظام محاکمه سران فتنه به خاطر ادعای تقلبشان نبود

اگر شما می‌خواستید با این موضوع بدتر برخورد کنید یعنی سران فتنه را در آن مقطع محاکمه کنید یک قاطعیتی در آن وجود داشت که کار را دشوار می‌کرد،‌ پس اساساً‌ دعب نظام محاکمه سران فتنه به خاطر ادعای تقلبشان نبود؛ شما می‌دانید که ماجرای فتنه 88 در 9 دی تمام شد و سران فتنه هرروز بیانیه‌های خود را می‌دادند و از طریق تلویزیون اینترنتی مطالب خود را پخش می‌کردند و ازاین‌رو نظام به دنبال محاکمه سران فتنه نبود و این را به تشخیص خود مردم واگذار کرده بود.

*دلیل حصر سران فتنه تجمع ضد امنیت ملی 25 بهمن است

سوال: آقای عباسی متاسفانه برخی‌ها هنوز علت حصر را به درستی نمی‌دانند و آن را مرتبط با اغتشاشات سال 88 می‌دانند....

عباسی:‌ دلیل حصر سران فتنه به یک سال و نیم بعد از اتفاقات سال 88 بازمی‌گردد که در دهه فجر سال 89 میدان التحریر مصر تجمعاتی صورت گرفت و سران فتنه به‌صورت سرخود به‌صورت غیرقانونی و غیررسمی اعلام تجمع رسمی کردند؛ یعنی در روز 25 بهمن، خب یک انتخاباتی برگزار شد و آن‌ها در این انتخابات شکست‌خورده بودند، ادعا کردند که تقلب شده اما سندی مبنی بر رد آن ارائه نکردند و هشت ما کشور را به آشوب کشیدند، درحالی‌که سالگرد حماسه 9 دی در سال 89 نیز تمام‌شده بود، دو ماه بعدازآن آن‌ها به صحنه منطقه نگاه کردند و دیدند در میدان التحریر مصر مردم جمع شده‌اند که انقلاب کنند و آن‌ها نیز می‌خواستند که علیه نظام انقلاب به راه بیندازند و مردم را برای حضور در خیابان فراخوان کردند که این اقدام علیه امنیت ملی است.

*سال 89 سران فتنه خواستند فصل جدید تهدید را باز کنند

اینکه سران فتنه ماجرایی را در سال 88 آغاز کرده و نتوانستند آن را جمع کنند و مردم به صحنه آمدند و آن فتنه را جمع کردند، به کنار اما بازهم آمدند و خواستند فصل جدید و زمینه تهدید جدیدی را باز کنند، کدام حکومتی به چنین رویکردی میدان می‌دهد؟ نتیجه این شد که شورای عالی امنیت ملی تشکیل جلسه داد و مباحث را از زاویه اتفاقات امنیت ملی نگاه کرد و نتیجه آن این شد که حصر صورت گرفت.

سوال: درواقع می‌توان گفت حصر لطفی است که برای سران فتنه صورت گرفته و مجازاتی در کار نیست.

عباسی: عرض خواهم کرد، پس یک بخش در ماجرای فتنه 88 این بود که ما اقناع مردم را می‌خواستیم، آن مردم سال 92 به صحنه انتخابات آمدند و دیدند با یک رأی شکننده 18 میلیون نفری برای طرف پیروز مواجه‌اند؛ مجموع رأی کاندیداهای شکست‌خورده نیز 18 میلیون بود که اختلاف کمی در بین آن‌ها بود اگر کسی می‌خواست تقلب کند فاصله اختلاف 500-400 هزار رأی کجا،‌فاصله 11 میلیون رأی کجا، یعنی نظام راحت می‌توانست بیاید بگوید رأی‌ها جابجا شده است، نظامی که خود را امانت‌دار رأی مردم می‌داند انتخابات را تمام‌شده اعلام کرد و آقای روحانی پیروز شد؛ لذا خیلی از جریانات چپ ازجمله مجمع روحانیون مبارز یا مجمع محققین در مصاحبه‌های خود گفتند که ما اگر شبهه‌ای از انتخابات سال 88 در ذهنمان مانده بود با این کیفیت انتخابات در سال 92 رفع شد؛ یعنی علناً گفتند که سال 88 نیز تقلب صورت نگرفته و ما زیاده‌روی کرده‌ایم.

*بدهی نظام به جریانی که در سال 88 قانع نشده بود در سال 92 تمام شد

بدهی نظام به جریانی که در سال 88 قانع نشده بود در سال 92 تمام شد؛ پس وقتی ما می‌گوییم محاکمه سرانه فتنه دو بحث مطرح است، یکی محاکمه سران فتنه است و یکی التیام زخمی است که بر بخشی از پیکره جامعه واردشده که می‌گوید ما در انتخابات شرکت کردیم اما رأی ما گم شد.

البته حساب این‌ها از کسانی که عامدانه دست به فتنه زدند جدا بود، این مردم بخشی از پیکره جامعه هستند لذا چهار سال طول کشید تا متوجه شوند تقلبی در کار نبوده است، لذا انتخابات ریاست جمهوری دوباره برگزار شد و مردم رأی متفاوت دادند، اینجا حساب نظام با مخاطبی که در فضای روحی روانی 88 زخم برداشته بود و دچار افسردگی سیاسی شده بود جداست.

*رفع حصر بدون محاکمه برای جناح مقابل بسیار مخرب است

در اینجا لازم است من هشداری به مجموعه حکومت ازجمله شورای امنیت ملی و جناح سیاسی حاکم در مجلس و دولت بدهم، اگر در چهارساله 88 تا 92 احساسات کسانی که به میرحسین موسوی رأی داده‌اند جریحه‌دار شده بود و باور عده‌ای این شده بود که چون کاندیدای آن‌ها رأی نیاورده‌ پس تقلب شده است و متعاقباً دچار افسردگی سیاسی شدند یک‌طرف است،‌اما اگر نظام بدون محاسبات عمومی مثل محاسبه جریحه‌دار شدن افکار عمومی جناح مقابل رفع حصر را شکل دهد و محاکمه را در دستور کار قرار ندهد از این‌سو با افسردگی سیاسی مواجه خواهد شد و این برای نظام بسیار مخرب‌تر از حالت قبل است.

* جریان اصلاح‌طلب به جریان انقلاب بدهکار است

سوال:یعنی جریان اصلاح‌طلب به مردم بدهکار است.

عباسی: بله یک جریانی در جبهه اصولگرایی وجود دارد که می‌گوید رقیب زمین‌بازی را بر هم زد اما وقتی آن‌ها رأی آوردند ما سکوت و همراهی کردیم لذا پیامد چنین اتفاقی ناخوشایند است، جریان اصلاح‌طلب یک بدهی به جریان انقلابی دارد، در انتخاباتی که اصولگرایان شکست‌خورده‌اند آن‌ها هیچ‌گاه خیابان‌ها را به هم نریختند اما اصلاح‌طلبان در این شرایط همواره دست به اغتشاش زده‌اند، اگر این بار سران فتنه بدون اینکه محاکمه‌ای مطرح باشد رها و وارد عرصه عمومی شوند یک جمعیت گسترده 20 میلیون نفری که دیده‌اند به رأیشان توهین شده است دچار افسردگی سیاسی خواهند شد.

*اعتماد عمومی فقط اصلاح‌طلبان و اقلیت جنبش سبز نیستند

در این شرایط سران فتنه نیز به‌عنوان قهرمان ملی می‌آیند بیرون و می‌گویند ما یک ادعای تقلبی کردیم و زیر بار اسناد آن نرفتیم و سال بعدازآن درخواست آشوب خیابانی کردیم که نظام ما را حصر کرد و حاضر نشدیم که بپذیریم و حالا نیز پیروزمندانه بیرون آمدیم،‌ازاین‌رو نیز طرف مقابل این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که از این به بعد در هر انتخاباتی که اگر نتیجه صندوق رأی به نفعش نبود او هم اردوکشی خیابانی کند، چراکه می‌بیند آن بدعت جواب داده است، ازاین‌رو دو گزینه وجود دارد؛ الآن دیگر حدود 8 سال از آن دوره گذشته و اوضاع کاملاً در شرایط غیر ملتهب قرارگرفته است، اگر رفع حصر به‌صورت عادی صورت گیرد توهین به جناح مقابل است زیرا سران فتنه عامل کشته شدن، صدها میلیارد دلاری که به‌نظام خسارت وارد شد و آبرویی که از  نظام درصحنه بین‌المللی رفت، هستند.

سوال: که به نوعی باعث سلب اعتماد عمومی می‌شود.

عباسی: بله؛ اگر قرار است در کشور آشوبی به وجود نیاید و دچار مشکل نشویم و اعتماد عمومی نیز مخدوش نشود باید دقیق رفتار کرد چون اعتماد عمومی که فقط اصلاح‌طلبان و اقلیت جنبش سبز نیستند، امروز بخش عمده‌ای از مردم که به این دولت رأی داده‌اند دچار ریزش شده‌اند، گفتند اگر ما بیاییم سایه جنگ برطرف می‌شود اما برای اولین بار تروریست‌ها وارد مجلس شدند و در پارلمان عملیات تروریستی کردند و برای اولین بار جمهوری اسلامی ازاینجا دو موشک به دو کشور آن‌طرف تر زد.

*کیفیت پاسپورت ایرانی آن‌قدر بالارفته که اصلاح‌طلب را هم به آمریکا راه نمی‌دهند

گفتند اگر به ما رأی ندهید تحریم‌ها بازمی‌گردد، لذا دیدیم بدتر از آن تحریم‌های قبلی (کاتسا) بازگشت؛ کیفیت پاسپورت ایرانی که کاملاً بالا رفته است و حتی دوستان اصلاح‌طلب را به امریکا نیز راه نمی‌دهند، دلار هم که هرروز در حال رکورد زدن است، توده‌های خاکستری که بابت این شعارها به دولت روحانی رأی داده بودند به کنار رفتند و اقلیت اصلاح‌طلبان مانده‌اند و آن‌ها نیز دعوایشان با اعتدال‌گرایان در این است که آیا بمانند و دفاع کنند یا اجازه ندهند که این ناکارآمدی‌ها به اسم آن‌ها ثبت شود.

اگر مسئله افکار عمومی همین اقلیت است پس جمهوری اسلامی یعنی اقلیتی به نام اصلاح‌طلبی، اما اگر یک افکار عمومی دیگری به نام جریان انقلابی وجود دارد که 16 میلیون رأی دارد باید در نظر گرفته شود و دولت و مجلس نباید فقط برای رضایت اصلاح‌طلبان اقدام کنند، چراکه در قبال افکار عمومی جریان انقلابی نیز مسئول است، اگر قرار باشد این‌ها در چارچوب نظام و قانون هر بار در هر انتخاباتی شکست را بپذیرند و به‌طرف مقابل تبریک بگویند اما طرف مقابل وقتی‌که شکست خورد بازی را به هم بزند دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

 

فقط یک دوره هشت‌ساله در این 30 سال گذشته یک دولتی سرکار آمده که اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان بازی را به هم زدند که چرا کار دست ما نبوده است و  درنهایت بزرگان آن‌ها در این قضیه کینه‌ورزی می‌کردند.

*رفع حصر باید توأم با محاکمه باشد

اگر گروه گسترده‌ای از جمعیت جامعه احساس کند گروهی که باید خونش ریخته شود انقلابی‌ها و اصولگرایان هستند و گروهی که باید با دست‌خالی نظام را بسازد نیروهای انقلابی هستند و ببینند کسانی که دغدغشان داشتن سگ و پورشه سواری و یکسری مسائل شکم‌سیری است چه کسانی هستند، اینجا یک افسردگی سیاسی گسترده‌ای شکل می‌گیرد که اثرات سیاسی مخربی دارد؛ لذا اگر در نظام به این نتیجه رسیدند که باید رفع حصر کنند، رفع حصر باید توأم با محاکمه باشد.

*سران فتنه مشارکت در قتل داشته‌اند

سوال:به عقیده شما به این محاکمه از چند وجه می‌شود نگاه کرد؟

عباسی:‌ این محاکمه دو وجه دارد وجه اول آن این است که ادله شما برای تقلب چیست؟ شما ادعا کرده‌اید که سال 88 تقلب شده پس باید ادله خود را ارائه دهید و از سوی دیگر هزینه‌ها و مخاطراتی که ایجادشده است پرداخت‌نشده، چون آن‌ها بدون دلیل ادعا کردند که تقلب شده است و مردم تحت تأثیر به خیابان آمده‌اند و آشوب‌هایی ایجاد شد و شما مسئول خون‌های ریخته شده هستید چون مشارکت در قتل داشته‌اند.

*جرم اول سران فتنه مربوط به سال 88 و جرم دوم مربوط به سال 89 است

نکته دوم این است که شما با کدام منطق در مقابل حکومت رسمی و با استفاده از قواعد رسمی کشور فراخوان عمومی دادید و در 25 بهمن 89 ادای مردم در میدان التحریر مصر را درآوردید؟ لذا این جرم امنیت ملی است؛ بنابراین جرم اول سران فتنه مربوط به سال 88 و جرم دوم مربوط به سال 89 است، برای این دو جرم سران فتنه باید محاکمه شوند و در یک دادگاه علنی مردم توضیحات آن‌ها را بشوند و آن‌ها از خود دفاع کنند و درنهایت نتیجه دادگاه هرچه شد هر دو طرف جناح‌های سیاسی به آن تن بدهند.

*رفع حصر،‌ کنسرت و استادیوم رفتن زنان را از اصلاح‌طلبان بگیرید دیگر دغدغه ندارند

من یک واقعیت را به شما بگویم اگر از اصلاح‌طلبان چند چیز را بگیرید دیگر هیچ‌چیزی ندارند، اگر از آن‌ها شعار روزانه‌شان در رفع حصر و دو کنسرتی که از 365 روز سال در مشهد برگزار نمی‌شود و چند خانمی که نمی‌توانند به استادیوم بروند و فوتبال ببینند و نیز چون خیلی از این دوستان می‌خواهند به پاتایا و آنتالیا بروند و اخیراً عوارض خروج از کشور گران شده نگران هستند اگر این‌ها را از  اصلاح‌طلبان بگیرید جریان اصلاح‌طلب دیگر هیچ دردی ندارد و نمی‌داند که مشکلات مردم چیست.

خوب است این‌ها را به‌صورت آزمایشی به استادیوم بفرستد و کلاً کلید استادیوم آزادی را دست اصلاح‌طلبان بدهند و از سوی دیگر یک مرکز کنسرت رسمی در مشهد ایجاد کنند که نه‌فقط سالی یک‌بار بلکه هرروز کنسرت برگزار کند و سران فتنه را نیز بیرون بیاورند و محاکمه کنند تا افکار عمومی توجیه شود تا ببینیم از فردای محاکمه سران فتنه و رفع این دغدغه‌ها مشکلی در کره زمین برای اصلا‌ح‌طلبان باقی می‌ماند یا همه دنیا برای آن‌ها گل‌وبلبل می‌شود.

اگر صنعت هسته‌ای کشور رشد کرده به خاطر احمدی روشن‌ها و جماعت خودباوری بوده که کف خیابان‌های تهران ترور شدند و ربطی به اصلاح‌طلبان ندارد، اگر بحث پیشرفت موشکی هم باشد امثال طهرانی‌مقدم‌ها نقش‌آفرین بودند که بازهم ربطی به اصلاح‌طلبان نداشته، اگر کشور سازندگی گسترده داشته آن‌طور که قرارگاه خاتم اعلام کرد بدهی دولت بیش از 30 هزار میلیارد است، درحالی‌که دولت کشور را به خاطر برجام تعطیل کرده بود در دوره‌ای که سخنگوی دولت از بدهی 4 هزارمیلیاردی سخن می‌گفت تا امروز 26 هزار میلیارد دیگر قرارگاه خاتم برای دولت کارکرده و آن‌ها پولش را نداده یعنی هرچه که جریان انقلابی برای آن‌ها کار می‌کند اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان آن را افتتاح کرده و علی برکت الله به اسم خودشان می‌زنند.

سوال: خیلی ممنون از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.

عباسی: بنده هم از شما تشکر میکنم که برای روشنگری تلاش می‌کنید

انتهای پیام/ 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: