|
به گزارش آوای نشاط، زیبا عراکی پژوهشگر حوزه کودکان در یادداشتی پیرامون موضوع دروغگویی کودکان و نوجوانان و راهکارهای پیشگیری از آن نوشت: همه پدر و مادرها دوست دارند فرزندانی داشته باشند که دروغگو نباشند،صادق باشند و گاهی از دروغ گفتن فرزندان شان نگران میشوند، توجه داشته باشید که اگر فرزندتان زیر چهارسال دارد از دروغ گفتن او نگران نباشید این کار جنبه اخلاقی ندارد؛ چرا که او تعمدا دروغ نمیگوید و بنا به دلایلی این گونه صحبت می کند که کاملا طبیعی است و جای هیچ گونه نگرانی نیست.
دلایلی که بچه های زیر چهار سال دروغ میگویند عبارت هستند از:
1. تخیلات قوی آنها؛ چرا که کودکان گاهی حرفهای غیر واقعی میزنند و تخیلات بسیار قوی دارند، از جمله این که شاید مواجه شده باشید با این موارد که کودک شما عنوان میکند« پرنده آمد و به من گفت من آب میخواهم» و یا اینکه «من سوار پرنده شدم رفتم به آسمان رفت» و نمونههای دیگر.
در کنار تخیلات قوی کودکان باید اشاره کرد که آنها «جاندار پندار»هستند؛ و به تمام حیوانات و اشیا جان میدهند و حتی با آنها صحبت میکنند، که این در نوع خود با توجه به اینکه در دوران آموزش؛ مطلبی بنام «جاندار پندار» (در کلاس دوم دبستان اشاره به این موضوع آغاز میشوند.) دارند، جای نگرانی نیست.
2. به دلیل اینکه دایره واژگان آنها محدود است از کلمات غیر واقعی استفاده میکنند. این مورد هم به مرور با توجه به افزایش سن فرزند حل خواهد شد. دروغگویی در سنین چهار تا شش سال ممکن است باتوجه به اینکه تقربیا دایره لغات افزایش یافته علتهای متفاوتی داشته باشد.
اول اینکه ممکن است بخاطره رسیدن به خواستههای خود باشد والدین باید توجه داشته باشند که نیازهای معقول فرزندان شان را اجابت کنند که آنها مجبور به دروغگویی نشوند که البته این مورد چند نکته کلیدی دارد که در مقالات بعدی به مرور موشکافانه توضیح خواهم داد.
مورد دوم اینکه گاهی بچهها کاری را که دوست دارند انجام دهند و پدر و مادر مخالف انجام آن هستند ، آنها به ناچار مجبور به دروغ گفتن می شوند که بتوانند به خواسته خود برسند. والدین دقت کنند اگر خواسته کودکتان صدمهایی به او نمیزند ممانعت نکنید.
مورد سوم پنهان کردن از خرابکاری است گاهی به دلیل اینکه پدر و مادر سخت گیر هستند و فرزندان را با هر خطایی تنبیه می کنند آنها متوسل به دروغ میشوند.
پدر و مادر عزیز!
والدین سخت گیر ماهرترین دروغگویان دنیا را تربیت میکنند
والدین سخت گیر ماهرترین دروغگویان دنیا را تربیت میکنند، پس اگر فرزندتان کار خطایی انجام داد این اطمینان قلبی را به آنها بدهید که از جانب شما احساس امنیت کند. در غیر این صورت درآینده عواقب بدی؛ گریبانگیر شما به عنوان پدر و مادرخواهد بود. پس نسبت به خطاهای فرزندانتان کمی نرمتر اعمال قدرت کنید و گاهی هم چشم پوشی.
مورد بعدی گریز از کاری که علاقه ایی به انجام آن کار ندارند .مخلص کلام اینکه بچهها را مجبور به انجام کارهایی که دوست ندارند حدالمقدور نکنید.
و مورد آخر اینکه از بچه ها در این سن خیلی سوال پرسیده نشود به طور مثال؛ مادری که برایش مشخص شده فرزند چهار تا شش ساله ش کار خطایی کرده و علائم آن هم محرز است مجدد فرزند را سوال پیچ نکند. به راحتی بگویید من متوجه حرکت خطای تو شدم سعی کن دفعه بعدی بدون اجازه دست به لوازمی که برای شما نیست نزنید. این حرف بهتر از این است که شما کودک را سوال پیچ کنید که به خواسته خود که همانا اعتراف گرفتن است برسید.
با افزایش سن فرزندان و وارد شدن به سن مدرسه ، دروغگویی کمی نگران کننده می شود. و باید به حل مسئله به صورت جدی از جانب پدر و مادر پرداخته شود.
با توجه به بحث مهم تربیت و الگوی پذیری مستقیم فرزندان از پدر و مادر میتوان به این نکته اشاره کرد که پدر و مادر مهمترین و اصلی ترین الگوی تربیتی بی واسطه برای فرزندان شان هستند. چرا که کلام غیر صادقانه برگفتار فرزندان تاثیر فراوانی دارد. فرزندان این رفتار را از آنها الگو برداری میکنند.
والدین عزیز توجه داشته باشید، وقتی پدر یا مادر به راحتی و علنی شروع به دروغگویی می کنند؛توقع گفتار صادقانه از فرزندشان نباید داشته باشند؛ این یک اصل است و استثنایی وجود ندارد.
و مورد بعدی اینکه دیده شده در این سنین متاسفانه والدین درقبال خطای عمدی یا غیرعمد از فرزندشان به حالت چکشی و دیکتاتوری برخورد، قهری؛ شتاب زده و تنبیهی انجام میدهند. و فرزندان برای مصونیت از کتک خوردن توسط والدین متوسل به دروغگویی می شوند و احساس امنیت بعداز خطایشان، ندارند.
گاهی بچهها دروغ میگویند که نزد پدر و مادرشان عزیز شوند. کار نکرده را میگویند که انجام دادند. فقط برای اینکه حس خوشایندی و رضایت پدر و مادر را برای لحظه ایی بدست آوردند.
گاهی دیده شده برخی از پدر ومادرهایی که دارای چند فرزند هستند یکی از فرزندان را دائما تحقیر میکنند. به عنوان مثال: اینکه تو عرضه انجام هیچ کاری را نداری؛ و اینگونه فرزندان برای اثبات بزرگ نمایی خود؛ مجبور به دروغ گویی می شوند به قولی گاهی لاف می زنند. که مورد تایید والدین خود باشند.
هیچ گاه به فرزندتان انگ دروغگویی نچسبانید
برخی از والدین توقع بیش از حد از فرزندشان دارند به عنوان مثال کاری را به آنها محول کردند و توقع دارند که فرزندشان به بهترین نحوه ممکن کار را انجام و تحویل دهد که این خود مسبب دروغ گویی در فرزند شما میشود.
توجه داشته باشید:
توقع انجام کار از فرزندان با توجه به سن و تجربه آنها باشد. نه با اولویت و حد انتظار شما که مطمئنا خیلی بالاتراز استانداردهای فرزندتان است. احادیث فراوانی اشاره به مذمت دروغگویی دارند، از جمله اینکه دروغ گویی کلید تمام گناهها است و دروغگویی جزو گناهان کبیره است.
و در این قسمت کلام خود را مزیین به حدیث زیبایی از امام صادق(ص)می کنم که ایشان فرمودند: «جعلت الخبائث فی بیت و جعل مفتاحه الکذب» تمام پلیدی ها درخانه ای قرار داده شده که کلید آن دروغ است. (بحارالانور،جلد۶۹،ص۲۶۳)
همه ما میدانیم دروغ گویی یکی از بدترین اخلاق هر انسان میتواند باشد، دروغگویی منشا فساد و به جرات مادر همه گناهان است، انسان دروغگو به مرور محبوبیت خودرا از دست می دهد و تنها خواهد شد. انسان دروغگو قابل اعتماد نیست و شایسته دوستی و صمیمت نیست. اگر این اخلاق ناپسند از کودکی رفع نشود در کودک نهادینه و در آینده دچار مشکلات عدیده واغلب غیر قابل جبران خواهد بود.
دروغگویی مانند بسیاری از بیماریها باید درمان شود
دروغگویی مانند بسیاری از بیماریها باید درمان شود و درمان آن مستلزم صبر و شکیبایی والدین، همدلی آنها، وقت گذاشتن برای فرزندان به صورت خصوصی است.
والدین باید فواید صداقت و عواقب دروغ گویی در خانواده ،در جمع دوستان و در نهایت جامعه را برای کودکان به زبان ساده تشریح کنند. وقتی به فرزندان اجازه بیان احساسات داده شود طبیعتا ارتباط صمیمانه ایی با حفظ سمت پدر یا مادر بودن، بین والدین و فرزندان صورت میپذیرد و نتیجه آن این است که حل بسیاری از مسائل راحتتر خواهد بود.
انتهای پیام/