|
به گزارش آوای نشاط، ماجرا از ایتالیا شروع شد ولی خیلی زود به انگلستان، آمریکا، استرالیا، اسپانیا، آلمان، سوئیس و فرانسه هم رسید. در این کشورها اتفاقات عجیبی رخ داد که حیرتآور و مایه آبروریزی بود و فقر فرهنگی و ضعف مدیریت غربیها را پیش چشمان بهتزده جهانیان گذاشت؛ از حمله به فروشگاهها و دعوا بر سر اقلام غیرضروری و غیر حیاتی نظیر دستمال توالت تا وضعیت بحرانی رسیدگی به بیماران در معروفترین مراکز درمانی اروپا و آمریکا. اینگونه بود که کارشناسان و مقامات همان کشورها نیز اذعان کردند که مشکل، زیادی بزرگ است و آمادگی نداشتیم و ضعیفیم! این اعتراف تلخی است که زبان سرمایهداران و البته رسانههای تبلیغاتچی نظام سرمایهداری جهانی به آن عادت نداشت.
غارت فروشگاهها که از زمان جنگجهانیدوم در غرب بیسابقه بود برای خیلیها تصویری آخرالزمانی ایجاد کرد
احمقانهترین بحرانی که میتوانست شکل بگیرد!
خبرهای کرونایی کشورهای توسعهیافته از همان ابتدا عجیب و حتی باورنکردنی بود. همان روزهای اول ژل ضدعفونی، ماسک، دستکش و الکل کمیاب شد و بعد غارت فروشگاهها باعث کمبود مواد غذایی و بهداشتی شد. تصاویر رسانهها از صفهای خرید، بحرانی سراسری را تداعی میکرد که برای شهروندانی که به رفاه و خوشگذرانی زندگی غربی عادت داشتند در حد فاجعهای آخرالزمانی بود! زودتر از همه انواع کنسرو، مواد خوراکی و دستمال توالت تمام شد. بر سر دستمال توالت در استرالیا، ژاپن، سنگاپور و هنگکنگ کار به جاهای باریک کشید. چاقوکشی هم شد؛ پلیس در سیدنی استرالیا این حادثه را تأیید کرد. انتشار گزارشهایی درباره سرقت دستمالهای توالت از توالتهای عمومی و همچنین مزایده رولهای دستمال توالت چند دلاری به قیمت چند صد دلار در فضای مجازی حیرتها را برانگیخت.
هجوم مردم برای خرید دستمال توالت و دعوا بر سر آن در غرب «جنون دستمال توالت» نام گرفت
دستمال توالت نه ضروری بود، نه حیاتی و نه اصلاً به مقابله با کرونا ربطی داشت. اینجا بود که کارشناسان غربی از خود پرسیدند واقعاً چرا؟ این پدیده «جنون دستمال توالت» و «احمقانهترین بحرانی که میتوانست شکل بگیرد» نامیده شد و تنها دلیلی که روانشناسان و جامعه شناسان میتوانستند برای آن ذکر کنند به عادتها و فرهنگ ناشی از نظام سرمایهداری مربوط میشد. دکتر «رابین میلر» روانشناس دانشگاه سیدنی این جنون مضحک را چنین توصیف کرد: «این انعکاس یک شیوه مدرن زندگی است که در آن راحتی و آسایش بیش از هر چیزی اهمیت دارد. ما به کمبود و مضیقه عادت نداریم. ما عادت داریم خودمان هر وقت بخواهیم هر چیزی را بخواهیم انتخاب کنیم. بنابراین هجوم برای خرید دستمال توالت فقط همان ذهنیت گله وار برای حفظ وضعیت موجود است... دستمالکاغذی یک تجمل روزانه محسوب میشود و مردم بهعنوان حداقل استاندارد زندگی به آن چنگ میاندازند!»
در آمریکا تب خرید و انبار کردن کالا در خانهها به نشانه بی اعتمادی مردم به دولتمردان و تلاش انفرادی برای «زندهمانی» تعبیر شد
نتیجه آنکه معلوم شد چون دستمال توالت در ذهن غربیها نمادی از حداقل رفاه و تجمل است حاضرند به خاطر همین منفعت حداقل با دیگران درگیر شوند و اخلاق، فرهنگ عمومی و حتی قانون را زیر پا بگذارند. همین نخستین زنگ خطر بود برای نظام سرمایهداری.
آشکار شدن همین هشدارها و زنگخطرها درباره فروپاشی جامعه مدنی سبب شد آمریکاییها برای خرید اسلحه صف ببندند و به گمان خودشان برای شرایط ناامنی آماده شوند.
«تیموتی لیتون»، استاد حقوق دانشگاه جورجیا میگوید: مردم آمریکا میترسند جامعهمدنی و خدمات پلیس و نظم و قانون مختل شود و در این شرایط اسلحه میتواند ابزاری برای کمک به بقاء باشد.
«مصرفکننده» سهمیهبندی را قبول ندارد
در نظم سرمایهداری تا پیشاز این همواره حق با مشتری بود. مشتری که صاحب پول بود میتوانست کمیت و کیفیت کالاهایی را که دلش میخواهد بخرد خودش تعیین کند. ولی کرونا نظام سهمیهبندی را در پیآورد و چون مردم به سهمیهبندی عادت نداشتند بحران شروع شد. مردمی که «قدرت خرید» را ورای هر قانون اخلاقی و انسانی میپندارند حالا دیگر نمیتوانند و عادت ندارند سهمیهبندی برای «عدالت در توزیع» و «تأمین منافع همگانی» را بپذیرند. این نتوانستن و عادت نداشتن به نظام سرمایهداری بازمیگردد که چند دهه و چند نسل است که «مردم» را صرفاً بهعنوان «مصرفکننده» میبیند و همه معادلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را بر این اساس میچیند. اینجا بود که زنگ هشدار بعدی به صدا درآمد؛ در نظام سرمایهداری غرب که همواره حق با مشتری یعنی صاحب پول و «قدرت ناشی از پول» است، حتی اگر فقط چند دلار باشد، سهمیهبندی که یعنی مراعات دیگران و رعایت جان و سلامت و بهداشت دیگران «تعریفنشده» است. این یعنی غرب برای بحرانهای جدی آماده نیست.
با غارت فروشگاهها در نخستین روزهای بروز کرونا تا مدتها دسترسی شهروندان کشورهای غربی
به مواد غذایی و اقلام ضروری محدود شد
مصرفکننده بهتر زنده بماند!
سرمایهداری به دلیل پذیرفتن اصل «سلطه پول»، اخلاقیات را در نظر نمیگیرد؛ درواقع بُعد اخلاقی و معنوی انسان را نادیده میگیرد. بالطبع تربیتشدگان این نظام نیز برای عمل اخلاقی آماده نیستند. نتیجه نهایی این میشود که هنگام مواجهه با یک چالش اخلاقی جدی اولویت با «مصرفکننده بهتر» است. تصمیم نظام درمانی ایتالیا برای عدم پذیرش و درمان بیماران مبتلا به کرونا که بیش از 80 سال سن دارند یکی از مصداقهای این نادیده گرفتن اخلاقیات است. سالمندان مصرفکنندگان موقتی و کممصرف هستند؛ مصرفکنندگان خوبی نیستند. بیتوجهی به درمان سالمندان و رها شدن آنان به حال خود در اسپانیا و انگلستان نیز گزارش شده است.
تابوتها آماده میشوند؛ نظام درمانی ایتالیا با اعلام عدم پذیرش بیماران بالای 80 سال جهانیان را به بهت فرو برد و یک چالش اخلاقی درباره نگاه جامعه غرب به انسان ایجاد کرد
اغواگری کالا و تبلیغ اسراف
نظام سرمایهداری به دلیل اهمیتی که برای سودآوری تولید قائل است نهتنها افزایش مصرف را ترویج و تبلیغ میکند بلکه کاری میکند که مردم برای خرید کالاهایی که احتیاج هم ندارند تشویق شوند. یا بدتر از آن کالاهای بدون مصرف واقعی را برای زندگی ضروری بپندارند. کالا در غرب اغواگری میکند. اما کرونا نشان داد هنگام بحرانها خیلی زود و خیلی ناگهانی مصرفکنندهها و حتی مرفهان جامعه به حفظ بقا میاندیشند و نیازها و رفتارها و تمایلاتشان تغییر میکند. اینگونه بود که کرونا بازار کالاهای تجملی را به ورطه تعطیلی موقت یا دائمی کشاند و این مشاغل حالا فرصت دارند تا درباره آینده کسبوکار بیشتر و بهتر بیندیشد! نتیجه آنکه معلوم شد کالاهای ضروری همواره در اولویتند و تولید جهانی نباید انرژی و منابع را برای تجملیها هدر دهد. حالا کارشناسان هشدار میدهند که اقتصاد در جامعه به جای آنکه تولید و مصرف مهارگسیخته را دنبال کند باید بهینهتر و صرفه جویانه تر باشد. باید مصرفگرایی و تجمل و اسراف با عقلانیت و اخلاق و صرفهجویی جایگزین شود. حقیقت آن است که هزاران سال بشر صرفهجو و مصرفکننده بهینه بوده است و از مواهب طبیعت اعم از حیوانات و گیاهان و منابع طبیعی به بهترین شکل ممکن بیشترین استفاده را برده است. نظام سرمایهداری که این نظم و منطق بنیادین و همیشگی را نادیده گرفت و ناگزیر بشر را بهسوی مصرف بیشتر و اسراف و هدردهی منابع برد حالا به بنبست رسیده است.
سلامت پولدارها در گرو سلامت فقرا
کرونا نشان داد در جوامع انسانی برخلاف اولویتی که نظام سرمایهداری برای قدرت اقتصادی افراد قائل است میان فقیر و غنی تفاوتی نیست و سلامت هر فردی در جامعه حتی ثروتمندانی که از بهترین امکانات بهداشتی و درمانی و سلامت بهره میبرند در گرو سلامت دیگران است. دیگر با پول نمیتوان همهچیز را برای خود خرید و رفاه و سعادتمندی داشت. علاوه بر آن معلوم شد سلامت مصرفکننده و حفظ جان و سرمایه وی هم مهم است و نظام تولید و مصرف هم بر همین اساس باید تغییر کند.
کرونا نشانداد سلامت همه انسانها به یکدیگر وابسته است و موضوع عدالت جهانی در دنیای امروز را داغ کرد
دولتهایی که در بازار دخالت کردند
بنا به اصول نظام سرمایهداری نقش دولتها در بازار و اقتصاد پیش از کرونا حداقلی بود. اما کرونا نشان داد نمیتوان با این شیوه پیش رفت و البته چندهفتهای طول کشید تا دولتها باور کنند که باید در بازار بهویژه بازار اقلام مرتبط با سلامت و بهداشت دخالت کنند. حالا دولتها افقی جدید پیش رو دارند؛ باید بیشتر و خیلی بیشتر به یکی از مهمترین وظایفشان یعنی حمایت از فقیرترها در برابر پولدارترها بپردازند.
ما از هم میپاشیم!
سیاستمداران و حتی رسانههای غربی تا روزها و حتی هفتهها در بهت بودند و شکستهای نظام سرمایهداری موجود را انکار میکردند؛ دستکم عمق بحران را علنی نمیکردند. این پنهانکاری بهویژه در بخش بهداشت و درمان کشورهای غربی شدیدتر بود. کسی نمیخواست و شاید جرأت نمیکرد نظام درمانی این کشورهای مدعی را زیر سؤال ببرد و بُتی را که از پیشرفتهای درمانی و بهداشتی غرب برای سلامت انسان تراشیده شده بود شکسته ببیند. ولی وقتی بحران عمق و وسعت بیشتری یافت دستها به نشانه تسلیم بالا رفت.
یک پرستار اسپانیایی به دلیل کمبود امکانات حفاظت شخصی در برابر کرونا، کیسه زباله پوشیده است
بیبیسی فارسی که هفتهها بود تمهیدات مقابله با کرونا را در ایران با کلیدواژه «بیبرنامگی» و «ضعف مدیریت کلان» و «کمبودهای نظام بهداشتی» تصویر میکرد و از تحت کنترل بودن اوضاع در نظام درمانی بریتانیا موسوم به سرویس سلامت همگانی (NHS) سخن میگفت سرانجام به حقیقت ماجرا اشاره کرد. این رسانه در گزارشی با عنوان «کرونا؛ چرا کادر درمانی بریتانیا از کیسهزباله برای محافظت خود استفاده میکنند؟» حقایقی شگرف را برملا کرد. در این گزارش ابتدا اشاره میشود که کادر درمان از گفتگو با رسانهها منع شدهاند ولی یکی از پزشکان بخش مراقبتهای ویژه در بیمارستانی در میدلندز انگلستان که نام مستعار برایش انتخاب کردهاند از کمبود نیروی درمانی، تخت مراقبتهای ویژه، آنتیبیوتیک و دستگاه تنفس مصنوعی خبر میدهد. علاوه بر آن به استفاده پرستاران و کادر درمان از کیسههای زباله، پیشبندهای پلاستیکی و عینکهای اسکی عاریهای! برای حفاظت شخصی اعتراف میشود و اینکه: «اگر موارد بیماری مانند ایتالیا و اسپانیا افزایش یابد صادقانه باید بگویم ما از هم میپاشیم.»
بیمارستانی در انگلستان؛ استفاده پزشکان و پرستاران از کیسههای زباله و پیشبند پلاستیکی به اعتراف بیبیسی فارسی
در همین گزارش معلوم میشود در بیمارستانهای بریتانیا از ماسکهایی استفاده میشود که 11 سال پیش منقضی شدهاند و همین بهخوبی نشان میدهد نظام سرمایهداری چقدر برای سلامت انسانها برنامهریزی دارد! حالا پرسش بزرگ این است که سلامت انسانها و تجهیزات و امکانات مرتبط با آن کجای این نظام سودمحور و پولپرست قرار دارد؟!
سازمان بهداشت عمومی بریتانیا اعلام کرد بر روی ماسکها و تجهیزات «تاریخگذشته» موجود در انبارها برچسبهای تاریخ جدید چسبانده است چون به نظرشان سالم هستند!
انتهای پیام/