|
به گزارش آوای نشاط، «رسول سنایی راد» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت: همزمان با اول شدن امریکا در تعداد بیماران، فشل بودن سیستم درمانی و قربانیان کرونایی و آسیبهای شدید اقتصادی که سران کاخ سفید را به راهاندازی یک جنجال نظامی در خلیج فارس برای سایهانداختن بر افتضاحات داخلی، وسوسه میکرد و شناورهای نظامی آنان با رفتارهای غیرحرفهای در برابر گشتیهای نیروی دریایی سپاه پاسداران به اخلال در امنیت دریایی خلیج فارس رو آورده بودند، نیروی هوا – فضای سپاه، نخستین ماهواره نظامی ایران را با موشک سه مرحلهای قاصد از کویر مرکزی کشورمان به فضا پرتاب کرد و در ۴۲۵ کیلومتری زمین در مدار قرار داد. این موفقیت فضایی جمهوری اسلامی ایران در شرایط تشدید فشارهای ظالمانه تحریمی و شیوع ویروس کرونا موجب شگفتی جهانیان و وحشت دشمنان کشورمان و به تعبیر یک تحلیلگر امریکایی سورپرایز عمومی شد.
در مواجهه با این موفقیت کشورمان، چنددسته موضعگیری خصمانه و البته احمقانه و غیرمنطقی را شاهد بودیم که اهم آنها عبارتند از:
۱-مغایر دانستن اقدام سپاه با قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل که عمدتاً توسط امریکا و متحدان آن دنبال میشد که بی اعتنایی به تعهدات برجامی و نقض آن به تنهایی برای محک زدن ادعاهای آنان کافی است.
۲- متهم کردن سپاه به صرف بودجه کشور در شرایط کرونایی برای فعالیتهای نظامی. این در حالی است که مقایسه شرایط درمانی ایران اسلامی در مقابله با کرونا نسبت به امریکا و متحدان اروپایی آن - که اتفاقاً بخشی از موفقیتهای درمانی جمهوری اسلامی ایران با مشارکت فعال نیروهای مسلح از جمله سپاه بوده - به تنهایی برای رد این ادعا و موضع خبیثانه کافی است. به علاوه اینکه، ساخت موشک سه مرحلهای و ماهواره مستلزم صرف زمانی طولانی است که این امر، قبل از شیوع کرونا انجام شده است و پرتاب با یک سکوی متحرک که الان انجام شده، هزینهای بسیار ناچیز به خود اختصاص داده است.
۳- تنزل دادن اقدام سپاه به یک شوی تبلیغی و بی اهمیت جلوه دادن این دستاورد مهم که اتفاقاً میزان عصبانیت و وحشت دشمنان به تنهایی برای محک زدن این موضع سطحی و مبتذل مدعیان کفایت میکند. ضمن اینکه اگر این پدیده یک شوی تبلیغی و تلویزیونی است، پس ادعای رصد دو پرتاب فضایی ایران از سوی امریکاییها که سران آن فریاد میزنند ایران را از نزدیک زیر نظر دارند به چه معناست؟ پس آنها چه اقدامی را مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ میدانند؟ واقعیت این است که پرتاب ماهواره نور یک موفقیت راهبردی و آنهم در عرصهای بسیار ارزشمند محسوب میشود که در روند قدرتیابی یا قویشدن جمهوری اسلامی ایران معنا و مفهومی روشن دارد. این موفقیت بزرگ حامل چند پیام برای دشمنان ایران اسلامی است.
۱- سیاست ظالمانه تشدید تحریم و فشار حداکثری بینتیجه بوده و هرگز نمیتواند مانع پیشرفت و اعتلای ایران اسلامی باشد.
۲- جنگ اطلاعاتی و امنیتی علیه جمهوری اسلامی نیز به شکست انجامیده و امکان حرکت با چراغ خاموش در ساحتهای راهبردی مثل ماهواره، پرتابگر آن و پرتاب ماهواره و تبدیل آن به یک غافلگیری بزرگ رفتار دشمنان برای ایران اسلامی مقدور و ممکن است.
۳- تجارب و حافظه تاریخی ایرانیان، شناخت دقیق و عمیقی پدیده آورده که در فراهم کردن ابزار دفاع و اقتدار ملی با تمام توان و غیرتش پای کارآمده و مقهور و مرعوب هیچ تهدیدی نشود.
همچنین قرارگرفتن ایران اسلامی در منطقهای پر از تنش، تهدید و ناامنی که حضور و مداخله قدرتهای فرامنطقهای بر ابعاد ناامنیها میافزاید، به تقویت اراده قوی شدن انجامیده و مجموعههای غیرتمندی، چون سپاه، هیچگاه از پیشبرد این اراده کوتاه نمیآید و پرتاب این ماهواره یک موفقیت ملی برای ایران اسلامی است که سپاه به نمایندگی از تمام مردم شریف ایران اسلامی دنبال کردهاست. این موفقیت راهبردی حاصل مظلومیتی است که بر مردم ایران تحمیل شده و بروز ایده و اراده قوی شدن برای حفظ عزت و غروری است که ریشه در هویت دینی و ملی این سرزمین دارد.
ماهواره نور که با موشک سه مرحلهای قاصد، امکان رصد فضایی را برای نیروهای مسلح کشورمان فراهم کرده، حاصل مظلومیت ما در جنگ تحمیلی و حمله صدام با حمایت قدرتهای بزرگ و کوچکی است که به قصد شکستن اراده مردم ایران در دفاع از انقلاب و نظام اسلامی خود، از هیچ جنایت و شقاوتی فروگذار نبودند.
در خاطرات سرلشکر رحیم صفوی از دوران جنگ تحمیلی آمده است:
خرمشهر سقوط کرده بود، آبادان ۲۷۰ درجه در محاصره دشمن بود، تقریباً همه راههای زمینی آبادان بسته شده بود، عراقیها پشت دروازه اهواز رسیده بودند، توپخانههای عراقی تمام شهر اهواز را میکوبیدند و همه نگران این بودند که نکند اهواز هم سقوط کند. در چنین فضایی حضرت امام فرمان دادند که حصر آبادان باید شکسته شود. مهدی باکری و حسن شفیعزاده با یک خمپاره ۱۲۰ مأمور شدند که بروند به آبادان. این دو بزرگوار به گلف آمدند. در آن اوضاع و احوال، یک خمپاره ۱۲۰ برای سپاه سلاح سنگین و خیلی مهمی به حساب میآمد که باید فرماندهان رده بالای سپاه تصمیم میگرفتند کجا مستقرش کنند. به تشخیص و دستور فرماندهی عملیات جنوب، این ۳۰ نفر و مهدی باکری که فرماندهشان بود و حسن شفیعزاده را که دیدهبان خمپارهانداز بود، به سوی آبادان راه افتادند.»
این خمپاره روزی سه گلوله سهمیه داشته، ولی ایده تشکیل واحدهای آتشبار و تشکیل توپخانه را شکل داد که بعداً به شکلگیری توپخانه سپاه با توپهای غنیمتی عملیاتهای بزرگی، چون فتحالمبین و بیتالمقدس شده است. در همین روند و برای مقابله با موشکباران ناجوانمردانه شهرها، شهید تهرانیمقدم به ایده استفاده از موشک و تهیه آن افتاد که از چند فروند موشک اسکادبی وارداتی به ساخت موشک با گونههای مختلف رسید و امروز وارثان آن شهید گرانقدر به مرحله ساخت ماهواره و پرتابگر ماهواره رسیدهاند و قادرند که با موفقیت این ماهواره را در مدار قرارداده و برای جهانیان سورپرایز داشته باشند. امروز هیچ اثری از صدام متجاوز نمانده، ولی اشتباه بزرگ او، ایران را از بهرهبرداری از یک خمپاره وارداتی به ساخت موشک و ماهواره رسانده است. ایکاش امثال ترامپ، از حداقل سواد تاریخی برخوردار بودند و میتوانستند بفهمند که نه تحریم و نه تهدید نمیتواند بازدارنده ایران اسلامی در پیشبرد ارادهاش در مسیر و روند قویشدن باشد. درخواست ترامپ از مردمش برای نوشیدن و تزریق مواد ضدعفونیکننده، توهینی بزرگ به حساب میآید و تلاشش برای ممانعت ایران اسلامی از تحقیق و توسعه و پیشرفت و قوی شدن ازجانب مردم شریف ایران توهینی بزرگتر محسوب میشود که متوجه عزت و غرور ملیشان است. ترامپ باید به خاطر سپرده باشد که با ترور شهید سلیمانی به این غرور و عزت توهین کرد و نتیجه آن را درعینالاسد دید. پرتاب ماهواره نور اثبات توان و ارادهای است که بهتر است امریکاییها مانع از آزمون مجدد آن توسط ترامپ شوند.
انتهای پیام/