|
به گزارش آوای نشاط، روزنامه خراسان نوشت: «قلم متبرک میشود به نام علی(ع)، زبان و دهان و کام جان متبرک میشود به نام علی(ع)، هر آینه عشق متجلی میشود به نام و یاد علی(ع)، هر غزلی را «بیت الغزلی» است و امیر مومنان علی(ع) بیت الغزل هستی، هر جانی را جانانی و جانان حضرت مصطفی، علی مرتضی است، هر مریدی را مرادی و مراد اولین گرونده به آیین پاک خاتمالانبیا، حبیب خداست.
علی(ع) شاگرد ممتاز مکتب حضرت مصطفی، ابوتراب بعد از رسول اعظم، ازهد و اتقی، اعدل و اشجع، امیر بیان، سالار کلام و امیر مومنان است. آن جانفدای رسول خدا در «لیلةالمبیت» و «بدر» و «احد» و دیگر هنگامهها، آن که به فرموده حبیب خدا ضربت «یوم الخندق»اش افضل از عبادت جن و انس است، همو که به اذن خدا و رسول در کعبه بر شانه پیامبر جا گرفت و «بتشکن» شد. خدایش در آیه مباهله «جان پیامبر» خواندش! و همان خدا، رسول اکرم پیامبر خاتم را وحی و «امر» فرمود به ابلاغ ولایت و وصایت امیر مومنان علی(ع) در غدیر خم.
این علی(ع) که حیدر است و ابوتراب و مرتضی، شوی زهرای اطهر است و پسر عم، برادر و وصی حضرت مصطفی، نماد ایمان است و اخلاص و صدق و صفا، قرآن ناطق و ترجمان وحی خدا، اما قسم به خدا که خدا نیست و بنده خداست ولی بیگمان همچو معجزه پیامبران، او «معجزه آفرینش» است. برای اثبات جایگاه و توان و قابلیت انسان از سوی حضرت رحمان که عبد صالح خدا میتواند با ایمان و علم و اخلاص و زهد و تقوا و حرکت بر مدار حق و حقیقت و برافراشتن پرچم حقطلبی و قسط و عدالت و مقابله با ظلم و فساد و جهالت و پیروی محض از خالق هستی و مریدی حضرت مصطفی، نمونه انسان کامل و نماد اتم انسانیت و عبودیت و آینه تمامنمای حق و حقیقت و جلوه صفات الهی باشد.
امیر مومنان، این بزرگ شده دامان حبیب خدا و شاگرد ممتاز مکتب اسلام ناب محمدی(ص) چنان زیست و ساده خورد و ساده پوشید و چنان ورع و زهد و تقوا و پارسایی ورزید و آن چنان عارفانه و عاشقانه به اقامه نماز و عدل و انصاف و دستگیری از مردمان و نوازش یتیمان همت گمارد و به گواه قرآن، به گاه رکوع نماز، انگشتری به سائل بخشید و آن چنان در طریق حق و عدالت و حاکمیت احکام الهی و تحقق اسلام ناب، تبیین آیین عبودیت و بندگی و روشن کردن مسیر تکامل و سعادت انسان کوشید که خدای ارحم الراحمین، مقام «ساقی کوثر» و «قسیم نار و جنت»اش عطا فرمود و قبول ولایتش را ضامن ایمان و رستگاری و اما برخی با «جان پیامبر» خاتم، پسر عم و برادر و وصی رسول اکرم چهها کردند؟ و چه ظلمها که نکردند؟
برخی از سر عمد و عناد، برخی از سر حقد و حسادت، برخی از سر عقدهگشایی و عداوت، برخی از سر کینه و حب ریاست، برخی از سر ناجوانمردی و پیمانشکنی و برخی از سر خشکمغزی و تحجر و جهالت در قالب «ناکثین» و «قاسطین» و «مارقین» خون حجت حق، ولی خدا و وصی رسولالله را آن چنان در شیشه کردند و بر سینه قرآنی حضرتاش چنان فشردند که به گاه اصابت ضربت شمشیر کینه و جهالت بر فرق مبارکش در محراب عبادت، ندای پر «رمز و راز» امیرالمومنین در گوش جهان جاودانه شد و عشق و مودت امیر مومنان، این «معجزه آفرینش» همچنان و تا ابد، عشق و ایمان و عبودیت و کمال و سعادت میآفریند.»
انتهای پیام/