|
به گزارش آوای نشاط، تعداد گرسنههای آمریکا حدود ۴۰ میلیون نفر اعلام میشود اما حالا به دلیل شیوع کرونا و از دست رفتن مشاغل این رقم به ۵۴ میلیون نفر شامل ۱۸ میلیون کودک رسیده است. آمارها در این باره به دلیل معیارهای متفاوتی که برای گرسنگی و امنیت غذایی در نظر گرفته میشود تا حدی متغیر است و تحولات اقتصادی مثل افزایش یا کاهش بیکاری نیز در بازههای زمانی کوتاه بر آن تاثیر میگذارد. با این حال آمار گرسنگی در آمریکا چند دهه است که میلیونی است! البته این آماری است که هیچوقت آمریکا دوست ندارد کسی دربارهاش بگوید و بشنود یا تحقیق کند. نهادهای رسمی این کشور نیز در اغلب تحقیقات مرتبط با گرسنگی همکاری نمیکنند. اما حقیقت این است که گرسنگی در آمریکا تاریخچهای در گذشته دارد، واقعیتی در حال است و تهدیدی دائمی در آینده محسوب میشود!
تحقیقی که مضحک خوانده شد!
در سال ۲۰۱۸ وقتی «فیلیپ آلستون» گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور فقر و حقوق بشر، گزارشی مستقل از گرسنگی در کشورهای جهان و از جمله آمریکا منتشر کرد نماینده آمریکا در سازمان ملل آن را «مضحک» دانست. «نیکی هیلی» کشورش را آزادترین و ثروتمندترین کشور جهان خواند و گفت بسیار مضحک است که سازمان ملل به بررسی فقر در ایالات متحده بپردازد. در این گزارش آمده بود: «ثروتها و تخصصهای عظیم در آمریکا در تضادی شوکآور با شرایطی قرار دارند که شمار زیادی از شهروندانش در آن زندگی میکنند. حدود ۴۰ میلیون نفر در این کشور در فقر، ۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در فقر مفرط و ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در شرایط فقر مطلق زندگی میکنند.»
«ریچارد نیکسون» رئیس جمهور آمریکا در اواخر دهه 60 چنین گفت:
«گرسنگی و سوءتغذیه باید در کشوری مانند کشور ما ادامه داشته باشد؟! این شرمآور و غیرقابلتحمل است»
گرسنهها چند میلیون هستند؟
در سال ۲۰۱۱ نتیجه ۳ نظرسنجی و تحقیق درباره امنیت غذایی نشان داد حدود ۱۱ درصد خانوادههای آمریکایی امنیت غذایی ندارند. امنیت غذایی یعنی اینکه فرد به وعدههای غذای سالم و متناسب با وضعیت جسمانیاش به مقدار کافی و به صورت مرتب دسترسی داشته باشد. در همان سال گزارش «نیویورک تایمز» نشان داد آمریکا در میان ۲۰ اقتصاد توسعه یافته جهان از نظر امنیت غذایی بدترین وضعیت را دارد. برای سالهای پس از ۲۰۱۳ بررسیهای جداگانه، میزان ناامنی غذایی را برای حدود ۱۰ تا ۱۴ درصد جمعیت آمریکا تخمین می زدند و سرانجام وزارت کشاورزی آمریکا (USDA) در سال ۲۰۱۸ در گزارشی رقم ۱۱ درصد را تایید کرد. این یعنی ۳۷ میلیون نفر شامل ۶ میلیون کودک با ناامنی غذایی مواجهند. و البته این گزارش افزود که بیش از ۴ درصد جمعیت، ناامنی غذایی بسیار شدید دارند. یعنی حداقل ۱۴ میلیون نفر هر روز با گرسنگی میجنگند.
با شیوع کرونا نیز افزایش حداقل ۲ برابری این رقم پیشبینی شد؛ نظرسنجی اخیر موسسه بروکینگز (Brookings Institution) نشان داد این پیشبینی به واقعیت پیوسته و حالا تخمین بعدی این است که میزان خانوادههای دارای فرزند خردسال که به ناامنی غذایی دچار شده اند به ۴۰ درصد میرسد.
با شیوع کرونا و افزایش بیکاری در آمریکا صفهای طولانی جلوی بانکهای غذا شکلگرفت
بنا به آمارها حدود ۶۰ درصد بر شمار گرسنگان این کشور افزوده شد
اسنپ میآید!
گرسنگی در آمریکا در دنیای معاصر از دهه ۳۰ آغاز شد؛ در واقع از سال ۱۹۲۹ که رکود بزرگ کلید خورد. گرسنگی در آمریکا تا مدتها به تیتر اخبار تبدیل شد و در این کشور یک نهاد دولتی با عنوان شرکت امداد و نجات فدرال به مقابله با گرسنگی از طریق توزیع غذای رایگان و در واقع، توزیع مازاد تولیدات کشاورزی و غذایی ایالات میان فقرا پرداخت؛ کاری که تا اواخر دهه ۴۰ ادامه داشت. پس از آن به دلیل رونق اقتصادی، تا دهه ۶۰ در آمریکا گرسنگی معضلی حل شده تلقی میشد تا اینکه دوباره معلوم شد شمار گرسنه ها افزایش یافته و گرسنگی به معضلی ملی تبدیل شده است. اینگونه بود که یک برنامه غذایی فدرال با عنوان «برنامه حمایتی تکمیلی غذایی» معروف به اسنپ (SNAP) زیر نظر وزارت کشاورزی کلید خورد تا با ارائه فیش غذا که به تمبر معروف شد با گرسنگی مقابله کند.
پس از آن در دهه ۸۰ بانکهای غذا نیز در آمریکا افزایش یافتند؛ موسساتی خیریه و مردمی که از یارانه یا حمایت دولتی هم برخوردارند و غذای گرم یا سرد را به دست گرسنهها میرسانند. این موسسات هنوز هم در آمریکا فعالند و به این دلیل که در دنیای معاصر فعالیتشان به روشی برای جلوگیری از اتلاف غذای رستوران ها، غذاهای آماده و محصولات خوراکی تاریخمصرفدار تبدیل شده است در سایر کشورهای جهان نیز راهاندازی شده و حالا یک اتحادیه جهانی تشکیل دادهاند. برنامه اسنپ آمریکا نیز برای راحتتر شدن کار، از سال ۲۰۰۴ دیگر کوپن غذا نمیدهد؛ به جایش یک کارت اعتباری میدهد که با آن فقط میتوان اقلام غذایی ضروری یا برخی وعدههای غذایی آماده را از فروشگاهها و رستورانها خرید.
نمونهای از نخستین کوپنهای غذا در آمریکا که تمبر نامیده میشد
انتخاب بین نان و قبض برق!
داستان غذا در آمریکا چیست و غذا چه جایگاهی در سبک زندگی بخش فقیرتر آمریکاییها دارد؟ برای پاسخ به این سوال میتوان به گزارش اخیر یکی از سازمانهای فعال در مقابله با گرسنگی در آمریکا اشاره کرد. سازمان فیدینگ آمریکا شبکه ای شامل ۲۰ بانک غذای بزرگ است و انواع غذا را از طریق کمکهای دولتی، تعامل با فروشگاهها برای اهدای غذاهای فاسدشدنی یا با تاریخمصرف کم و همچنین مواد غذایی اهدایی کشاورزان و صنایع غذایی تامین میکند. حالا این سازمان اعلام کرده در سال ۲۰۲۰ تعداد مراجعان به بانک های غذا ۶۰ درصد افزایش یافته است و برای تامین غذا با مشکل مواجه است.
تهیه غذا برای گرسنگان در یکی از بانکهای غذای آمریکا
غذای مصرفی در این موسسات معمولا از مازاد تولیدات کشاورزی یا اقلام غذایی اهدایی تهیه میشود
آمارهای سازمان فیدینگ آمریکا حقایق تلخی را آشکار میکند: «۷۹درصد از خانوارهای آمریکایی که این سازمان به آنها کمک میکند به غذاهای ناسالم ارزان قیمت برای سیر کردن خانواده هایشان متکی هستند. ۸۴درصد از خانوادههای دارای فرزند نیز به همین شکل گذران زندگی میکنند. اغلب خانوارهای تحتپوشش این سازمان با گزینههای غیرقابل قبولی مواجهند؛ ۶۹درصد در مواقعی مجبور به انتخاب بین غذا یا امکانات رفاهی نظیر آب و برق و تلفن هستند، ۶۶درصد مجبور به انتخاب بین غذا و مراقبتهای درمانی می شوند و ۳۱درصد بین غذا و هزینه تحصیل یکی را انتخاب می کنند. یک یا چند عضو حدود نیمی از خانوارهای تحتپوشش این سازمان در وضعیت سلامتی نامناسبی قرار دارند. ۸۴درصد خانوارهای تحتپوشش این سازمان نیز با ناامنی غذایی مواجهند و بدون دسترسی به مواد غذایی کافی، ارزان و مغذی، گرسنه میمانند.»
«ایلهان عمر» نماینده کنگره آمریکا چند ماه پیش در توئیتی نوشت:
«11میلیون کودک در آمریکا، کشوری به غایت ثروتمند، با گرسنگیای مواجهاند
که قبلا نظیر آن را در اردوگاه پناهجویان در کنیا تجربه کرده بودم.»
آماری که نابود شد!
شرایط مالی و اقتصادی مردم عادی در آمریکا بهگونهای است که اگر کسی کار نداشته باشد در مدت کوتاهی به وضعیت گرسنگی میرسد. یعنی فاصله بیکاری تا گرسنگی کم است و برای اقشار فقیرتر این فاصله کمتر هم میشود. در واقع همه امکانات اجتماعی و اقتصادی در آمریکا به شغل و اعتبار مالی ناشی از آن وابسته است؛ با داشتن حقوق ماهانه افراد میتوانند با کارت اعتباری تا سقف مشخصی پیشاپیش خرید اعتباری کنند، از بانک وام بگیرند و ضمانتهای مالی امضا کنند. در واقع بدون شغل، ناگهان همه امکانات زندگی از دست میرود و کار به گرسنگی میکشد. به همین دلیل است که آمار اشتغال در آمریکا بسیار مهم است و نمادی از وضعیت اجتماعی کشور. کاندیداهای ریاستجمهوری نیز اغلب درباره آمار اشتغال بحث میکنند و رئیسجمهورها خیلی درباره افزایش این آمار پز می دهند. ترامپ هم درباره بهبود آمار اشتغال در آمریکا در سالهای ریاستجمهوریاش مدام پز میداد تا اینکه کرونا از راه رسید و آمار اشتغال آمریکاییها را به کلی نابود کرد. قبلا آمار بیکاری ۴ درصد بود و حالا با شیوع کرونا به حدود ۱۵ درصد رسیده و انتظار میرود تا ۲۵ درصد هم بالا برود. به این ترتیب انتظار میرود در مدتی کوتاه تعداد گرسنگان آمریکا بسیار بالاتر برود.
دعوای سیاسی به خاطر «دلیل گرسنگی»
چرا ثروتمندترین کشور جهان این تعداد گرسنه دارد؟ کسانی که در این باره تحقیق میکنند پاسخ را هم مییابند و اتفاقا به همین دلیل است که آمریکاییها دوست ندارند کسی درباره گرسنگی در این کشور سخن بگوید. دعوای «فیلیپ آلستون» و «نیکی هیلی» به پاسخ این سوال ربط داشت. ماجرا از این قرار بود که در گزارش آلستون علت این گرسنگی آمریکایی چنین بیان شده بود: «در کشوری غنی مانند آمریکا دوام فقر مفرط یک انتخاب سیاسی است که توسط صاحبان قدرت اختیار میشود. فقر را با اراده سیاسی بهراحتی میتوان حذف کرد. ساختار جامعه آمریکا را دموکراسی تشکیل میدهد اما این اصل بهطور مداوم تضعیف میشود.»
این به مذاق حاکمان آمریکا که با شبکه ثروت و قدرت و رسانه مرتبطند اصلا خوش نیامد. به ویژه آنکه در این گزارش آمده بود که ایالات متحده میان کشورهای غربی از بالاترین نرخ نابرابری برخوردار است و ۱.۵ تریلیون دلار کاهش مالیات در سال ۲۰۱۷ عمدتاً بهنفع ثروتمندان تمام شد و وضعیت نابرابری را وخیمتر کرد. به همین دلیل بود که بسیاری از مقامات آمریکایی اعتراض کردند که اصلا سازمان ملل حق ندارد درباره گرسنگی در آمریکا تحقیق کند و دعوایی سیاسی در گرفت؛ بیشتر میان جمهوریخواهان و دموکراتهایی که مخالف سیاست های ترامپ بودند. «هیلی» نیز این گزارش را گمراهکننده و با انگیزههای سیاسی دانست و اعلام کرد:«این گزارش عامدانه پیشرفت در ایالات متحده در مقابله با فقر را نادیده میگیرد و عامدانه از حقایق و آمارهای گمراهکننده در گزارش جانبدارانهاش استفاده کرده است. شکی نیست که مساله فقر همچنان از نگرانیهای جدی در آمریکاست اما به نفع هیچ طرفی نیست که علل شیوع آن را به غلط بررسی کند!»
گزارش سال ۲۰۱۸ سازمان ملل، سیاستهای ترامپ را عامل افزایش گرسنگان و به نفع «ابر ثروتمندان» آمریکا معرفی کرد.
ترامپ در سال ۲۰۱۹ نیز از پیگیری طرحی برای محدودشدن کمکهای غذایی به گرسنگان آمریکا خبر داد
معلوم میشود داستان تاریخی گرسنگی در آمریکا همچنان ادامه خواهد داشت و البته با این وضعیت دیگر کسی امیدی هم ندارد این زخم التیام یابد.
انتهای پیام/