|
آوای نشاط ـ دانیل فراید، استیون پایفر و الکساندر ورشبوف، که در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون، بوش و باراک اوباما جزو سفرا و مدیران ارشد وزارت خارجه آمریکا بودند، در گزارشی که در سایت رسمی کاخ سفید، هیل، منعکس شد مدعی شدند با توجه به عملیات نظامی روسیه در اوکراین زمان آن فرارسیده که اعضای ناتو پیمان همکاری خود با روسیه را به حالت تعلیق درآورند.
به گفته این سه دیپلمات بازنشسته که در سال ۱۹۹۷ جزو گروه تدوین کنندگان قانون بنیادین بودند، بیل کلینتون در دوران ریاست جمهوری اش در پی آن بود تا هم ناتو را گسترش دهد و هم برای ائتلاف میان ناتو و روسیه به یک مشارکت راهبردی دست یابد. از این رو اقداماتی انجام شد که نتیجه آن رسیدن به قانون بنیادین روابط، همکاری و امنیت متقابل میان ناتو و فدراسیون روسیه" بود. این تصور وجود داشت که قانون مذکور به روابط ناتو و روسیه به عنوان "ائتلافی با یک ائتلاف دیگر" رسمیت بخشیده و ضمانت های لازم امنیتی را برای رفع نگرانی روسیه فراهم آورد.
قانون بنیادین ۲ ماه قبل از آن امضا شد که ناتو از لهستان، مجارستان و جمهوری چک دعوت کرد تا به این ائتلاف نظامی بپیوندند.
در این قانون اهداف و مبانی "مشورت، همکاری، تصمیم گیری مشارکتی و اقدام مشترک" میان ناتو و روسیه مشخص شده است. چشم انداز بلندپروازانه قانون مذکور حاکی از دیدگاه مشترک دو طرف برای همکاری در جهت "ایجاد اروپایی بود که با ثبات، برخوردار از صلح و متحد، یکپارچه و آزاد باشد" و همچنین نگرانی روسیه از تاثیر نظامی گسترش ناتو را نیز از بین ببرد.
با اینکه در سال های اول قانون بنیادین توانست به نتایج ملموسی بیانجامد اما نویسندگان این گزارش با ادعای اینکه ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه اکنون مبانی همکاری ناتو با کشورش را نابود کرده است، گفتند: اروپا اینک با یک روسیه متجاوز و انتقامجو مواجه است.
طبق این گزارش، ناتو باید قانون بنیادین را به حالت تعلیق درآورده و ضمانت هایی را که در خصوص عدم استقرارنیروهای متعارف در خاک سه عضو جدید ناتو (لهستان، مجارستان و جمهوری چک) داده بود نادیده بگیرد.
دو بخش اصلی درقانون بنیادین وجود داشت که اصمینان می داد گسترش ناتو تهدید نظامی علیه روسیه نخواهد بود. این دو بخش عبارتند از اول: تاکید اعضای ناتو بر اینکه آنها "هیچ قصد، برنامه و یا دلیلی برای استقرار سلاح های هسته ای در خاک کشورهای عضو جدید ناتو ندارند (این اصل به اصل سه نه معروف شد) و دوم اینکه ائتلاف ناتو "در فضای امنیتی فعلی و آینده قابل پیش بینی، لزومی برای استقرار دایم نیروهای رزمی جایگزین بیشتر در خاک کشورهای عضو جدید نمی بیند.
نویسندگان گزارش هیل با این ادعا که فضای امنیتی اروپا اکنون مطابق انتظار ناتو پیش نرفته است، ضمن نکوهش غرب برای بروز چنین وضعیتی، مدعی شدند اقدامات اخیر روسیه از جمله برنامه گسترده آن کشور برای مدرنیزه کردن سیستم نظامی اش، انجام حملات سایبری، کارزار انتشار اطلاعات نادرست و اخذ مواضع خصمانه روزافزون علیه غرب، عامل بروز چنین شرایطی بوده است.
آنها از رهبران ناتو که قرار است روزهای ۲۹ و ۳۰ ژوئن (۸ و ۹ تیر) در مادرید، پایتخت اسپانیا، گرد هم آمده و برای راهبرد جدید ناتو و اقدامات آن برای تقویت قدرت بازدارندگی و دفاعی این ائتلاف نظامی پس از علمیات نظامی روسیه در اوکراین تصمیم بگیرند، خواستند تا درجریان این نشست قانون بنیادین برای همکاری ناتو با روسیه را نیز به حالت تعلیق درآورند و نیز تعهد خود را برای خودداری از استقرار دایمی نیروهای رزمی جایگزن بیشتر در خاک سه کشور عضو جدید ناتو (لهستان، مجارستان و جمهوری چک) لغو کنند اما برای جلوگیری از تهدیدات هسته ای روسیه به اصل "سه نه" پایبند بمانند.
از آغاز اولین علیمات نظامی روسیه در اوکراین در سال ۲۰۱۴ تاکنون، ناتو گردان هایی از نیروهایش را به شکل دوره ای در کشورهای حوزه بالتیک و لهستان و آمریکا هم یک تیپ زرهی خود را بصورت دوره ای در لهستان مستقر کرده است.
وقتی در سال جاری روسیه عملیات ویژه نظامی خود را در اوکراین آغاز کرد، ناتو برای پیشگیری از آنچه گسترش تجاوز روسیه به مرزهای کشورهای ناتو نامید، نیروهای بیشتری را به طور موقت به بخش شرقی این ائتلاف اعزام کرد از جمله اعزام چندین گردان به رومانی، بلغارستان، مجارستان و اسلواکی.
گزارش هیل در پایان با تاکید بر اینکه ناتو باید نیروهای بیشتری را به طور دایم در سایر کشورهای عضو این سازمان مستقر کند، مدعی شد: قانون بنیادین فرصت خوبی برای ایجاد یک اروپای جدید بر اساس گفت و گو و مشارکت میان روسیه و ناتو بود که به شکست انجامید.
به اعتقاد نویسندگان این گزارش، تعلیق قانون بنیادین این فرصت را همچنان برجای می گذارد که هر زمان روسیه به تعبیر آنها دوباره اصول نظام مبتنی بر قانون بین الملل را پذیرفت بتوان بار دیگر این قانون را اجرا کرد. این وضعیت به ادعای نویسندگان گزارش هیل فقط با روی کار آمدن نسل جدیدی از رهبران در مسکو ممکن خواهد شد که دوباره با هدف ایجاد یک اروپای با ثبات، برخوردار از صلح و یکپارچه باور داشته باشند.
انتهای پیام/