|
آوای نشاط: فرشته مسلمی: و اینک چین. در وضعیتی که عملا در موقعیت جنگ احضار سفرای کشورهای ضدایرانی به ویژه تروئیکا هستیم و به صورت مرتب به دلیل دخالتهای آلمان و فرانسه و انگلیس سفرای این کشورها به وزارت خارجه احضار میشوند، شنبه شب در آخرین ساعات سفیر چین هم به دلیل اظهارنظر رئیسجمهورش درباره جزایر سه گانه ایرانی به وزارت خارجه احضار شد؛ این یعنی منافع ملی برای ایران هیچ استثنایی ندارد و خط قرمز تمامیت ارضی برایجمهوری اسلامی ثابت است؛ چه آلمان باشد و چه کشور چین.
چینیها هم به خوبی پیام این احضار را درک کردند و متن این بیانیه را از روی سایت خود برداشتند، اما کار همین جا تمام نمیشود گرچه نظم چین در دنیای جدید اقتصادمحور و اساسا متفاوت با آمریکاست اما به نظر میرسد دیپلماسی ما هم در برابر عبور کشورها از خطقرمزهای اساسی کشورمان باید تهاجمی تر و فعالانه تر صورت بگیرد.
چین امروز در نظم نوینی که در حال شکل گیری است چیزی شبیه آمریکای دهه 1930میلادی است و در حال تبدیل شدن به قطب جدیدی در این نظم نوین است. تهران و پکن هم در حرکت به سمت نظم نوین جهانی از چند جهت با یکدیگر روابط استراتژیک دارند که یکی از نقاط عطف این روابط قرارداد 25 ساله ایران و چین است که تاکنون نه تنها متوقف نشده بلکه در چارچوب مختلف در حال پیگیری و اجراست. اما روز جمعه یک موضع گیری ضدایرانی در افتتاحیه نشست سران شورای همکاری خلیجفارس در ریاض توسط مقامات چینی برای آنها حسابی حاشیه ساز شده و اصطلاحا کار بالا گرفت.
ماجرا از این قرار بود که چین و عربستان بعد از نشست شی جین پینگ و سلمان بن عبدالعزیز در ریاض بیانیه مشترکی منتشر کردند و دو طرف از ایران خواستند که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند و بر اصول حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی کشورها هم تاکید کردند. رئیسجمهور چین هم در نشست مشترک با کشورهای عربی در ریاض گفت: به دنبال همکاری با شورای همکاری برای ایجاد معادله جدید انرژی هستیم.
اما مشخصا آنچه تبدیل به مسأله شد، بند ۱۲ بیانیه مشترک رئیسجمهور چین و سران شورای همکاری خلیجفارس است که در آن مدعی شدند «رهبران از تمامی تلاشهای مسالمتآمیز شامل ابتکارها، پیشنهادهای امارات برای رسیدن به راهکار صلح آمیز برای حل مسأله سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، از راه مذاکرات ۲جانبه بر مبنای قوانین بینالمللی حمایت میکنند.»
این موضوع با واکنش وزیر خارجه مواجه شد و حسین امیرعبداللهیان همان شب (شنبه) ۱۹ آذر ماه، بر ضرورت احترام به تمامیت ارضی ایران تأکید کرد و گفت: «جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیجفارس، اجزای جدایی ناپذیر خاک پاک ایران است و به این مام میهن تعلق ابدی دارند؛ در ضرورت احترام به تمامیت ارضی ایران با هیچ طرفی تعارف نداریم.»
وزارت خارجه همچنین سفیر چین ر هم احضار کرد و ناخرسندی ایران نسبت به بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیجفارس در مورد تمامیت ارضی ایران، به سفیر این کشور اعلام شد و سفیر چین هم با تاکید بر احترام کشورش به تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، در توضیحات اهداف سفر رئیسجمهور کشورش به ریاض، این سفر را در راستای کمک به صلح و ثبات در منطقه و بهره گیری از گفتوگو به عنوان ابزاری برای حل مشکلات دانست.
حتی بعد از این اتفاق ظاهرا قرار شدهاست معاون نخست وزیر چین هم به ایران بیاید، اما هیچکدام از این دلایل سبب نمیشود که دستگاه دیپلماسی بخواهد در قبال این رویکرد چین از موضع ضعیف و پایین رفتار کند و خوب است وزارت خارجه در کنار موضع اعتراضی وزیر خارجه و احضار سفیر این کشور، از مقامات چین بپرسد آیا امضای آنها پای بیانیه یاد شده نشانه این نیست که حاکمیت چین بر تایوان هم قابل مناقشه است؟ حتما چین پاسخ جالبی برای این سؤال خواهد داشت.
درست است که چین در حال تبدیل شدن به پارادایم غالب در دنیاست اما اگر این کشور هم بخواهد برخلاف منافع ملی ایران قدم بردارد، این موضوع باید با واکنش رو به جلو، انتقادی و تهاجمیتر دستگاه دیپلماسی کشورمان همراه باشد، همانطور که ایران با ادعاهای امارات درباره جزایر سه گانه برخورد میکند.
این موضوع شاید سبب شود که چین در بخش آسیای غربی وزارت خارجه خود مدیران بیشتری با تسلط زبان فارسی و از دانشآموختگان دانشگاههای ایرانی استخدام کند تا عمومیت حضور چینیهایی که در دانشگاههای عربی خاورمیانه تحصیل کردهاند و در این بخش تصمیم سازی میکنند، دچار چنین اشتباهات فاحشی نشوند. چون اگر این روند ادامه پیدا کند، حداکثر تا یک دهه آینده خود چین با برتریهای آینده ممکن است بیشتر ایجاد نگرانی کند.
بنابراین با وجود اینکه رابطه ایران با حوزه شرقی به ویژه چین در دوره جدید و بعد پیک تحریمها علیه کشورمان وارد کانال جدیدی شده و قرارداد 25 ساله گشایشی برای بهبود وضعیت اقتصادی است و آنها در سالهای گذشته بارها به ایران کمک کردند تا تحریمهای غرب کم اثر شود اما هیچ کدام مانع این نیست که در برابر این خطای چین چشم ببندیم. کما اینکه قرار است دانشجویان هم در برابر سفارت چین تجمع اعتراضی برگزار کنند که این اتفاق دو نکته را تاکید میکند؛ چین هرچقدر هم به ایران نزدیک باشد حق ندارد نسبت به تمامیت ارضی ایران حتی در حد یک بیانیه خطا کند و باید پاسخگو باشد. اما در مقابل هم کسانی که سالهاست شرق هراسی میکنند، به این سؤال پاسخ دهند آیا یک بار هم شده درباره خطاهای غربیها موضع گیری کنند یا بزک کردن آمریکا رویکرد مادام العمر آنهاست؟
به هرحال دیپلماسی تهاجمی و رو به جلوی وزارت خارجه میتواند تمام این ابعاد را دربر بگیرد چون ملت ایران درباره تمامیت ارضی خود با هیچ کس شوخی ندارند و ضرورت این اصلاح سیاست ورزی در وزارت خارجه در گزارشهای قبلی هم مورد تاکید قرار گرفته بود.