|
آوای نشاط: مشخص نیست آیا این شایعه را نزدیکان وی بر سر زبانها انداختند که مدعی حمایت نجف از او شوند یا خیر، اما بهتر است شازده فکر چنین اقدامی هم از سر دور کند.
اولاً در اصالت و روحیه طاغوتستیزی مرجع عالیقدری چون آیتالله سیستانی که از زمان رژیم پهلوی تا دوران صدام و بعد از آن در زمان حمله آمریکا و تا حمله داعش، علیالدوام در حال جهاد و تکاپو بوده است، نه میتوان ذرهای شک کرد و نه تردید داشت و چنان اظهرمنالشمس است که نیاز به توضیح بیشتر ندارد و همین نقل از ایشان کافی است که گفتهاند "در خصوص ایران و مسائل آن نزد خدا مسئولیت دارم لذا کلمهای در تضعیف نظام اسلامی بر زبان نخواهم راند؛ ایران یگانه مملکت دارای حکومت اسلامی است و باید در راستای تقویت نظام اسلامی تلاش کنیم."
اما اگر مشاوران پهلوی (همانها که تز وکالت گرفتن را به وی یاد دادند) اینبار در سر او انداختند که با نجف تماسی بگیرد یا خود را مستظهر به پشتیبانی حوزه نجف معرفی کند، بهتر است بداند که سهم اعظمی از توفیق امام خمینی(ره) در پیشبرد نهضت اسلامی مرهون مجاهدت علمای عراق است.
پدر او گمان میکرد با تبعید امام خمینی(ره) به نجف ایشان میان فقهای این حوزه محصور میشود و به حاشیه خواهد رفت و تصور غلط دوریگزینی نجفیها از سیاست، مانع نشر افکار انقلابی امام خواهد شد اما اقامت امام راحل(ره) در این کشور نجف را به بلندگوی انقلاب تبدیل کرد.
مراجع نجف در ضدیت با رژیم شاه همان روحیه امام را داشتند، چنانکه در ابتدای شروع نهضت اسلامی، آیتالله خویی در رساله "تصریحات الخطیره" حکم به تکفیر شاه داد که امری بیسابقه در تاریخ شیعه بود؛ همان مرجع عالیقدری که آیتالله سیستانی امروز میراثدار وی در حفظ حوزه نجف است.
سابقه حمایتهای علمای نجف از مسئله فلسطین و جنگهای اعراب با اسرائیل و همچنین سابقه مبارزات حوزوات نجف و کربلا علیه استعمار بریتانیا در صدسال قبل، چنان کتاب قطوری است که یحتمل رضا پهلوی حتی ورقی از آن را نخوانده است،
از همین رو به وی پیشنهاد میکنیم قبل از هرگونه تماس با نجف و یا بیت مراجع شیعه، مقداری از تاریخ مبارزات آنجا علیه پدرش و دستگاه طاغوت را بخواند تا مبادا همان حوزه حکم تکفیر وی را صادر کند.