|
آوای نشاط: فرشته مسلمی: احداث و افتتاح دالان «زنگزور» که باکو و ترکیه مسئول اجرای آن هستند، به مناقشات قفقاز قوت بخشیده است، چراکه نقشه ترانزیتی و جغرافیای منطقه را دگرگون ساخته و ارتباط مستقیم ایران با نخجوان را قطع، نقش محوری تهران بهعنوان مسیر اصلی ارتباط جنوبغرب آسیا با اروپا را تهدید میکند.
این دالان باریک که با عرض کمتر از پنج کیلومتر ترکیه را به نخجوان متصل میکند، در گذشته نهچندان دور متعلق به کشورمان بود و رضاشاه در راستای پروژه ایرانفروشی و حاتمبخشیهایش آن را به ترکیه واگذار کرده و بهاینترتیب علاوه بر تجزیه ایران و سهلانگاری در حفظ تمامیتارضی کشورمان، این مشکلات استراتژیکی را نیز برایمان به یادگار گذاشت. اما موضع جمهوری اسلامی ایران برای همه مناقشات منطقهای و مرزی تبعیت از نسخه واحد مخالفت تمامعیار با تغییرات ژئوپلیتیک و استقبال از گفتوگوهای منطقهای برای حلوفصل مسائل بدون دخالت نیروهای فرامنطقهای است؛ سیاهچالهای که الهام علیاف برای چندمین بار در آن افتاده و غافل از آن است که رویدادی نظیر عاقبت اوکراین در انتظار دولت و ملت باکو است.
بازخوانی فرازهای دیدگاههای رهبر معظم انقلاب در مورد جنگ اوکراین و تاکید معظمله درخصوص تبیین ریشههای اصلی این بحران، حکایت از آن دارد که رهبر انقلاب در دیدارها و سخنانشان به این موارد عبرتآموز اشاره کردهاند. آیتا... خامنهای تیرماه سال گذشته در دیدار با رئیسجمهور قزاقستان ضمن تحلیل مسائل بینالمللی فرمودند: «در قضیه اوکراین مشکل اصلی این است که غربیها درصدد توسعه ناتو هستند و آنها هرجا که بتوانند، برای گسترش نفوذ خود تأمل نخواهند کرد.» تاملی بر هشدارهای ایشان بهوضوح نشان میدهد خوی استعماری آمریکا و کشورهای دستنشانده اروپایی میطلبد تا با رصد فرصتها و موقعیتها بر طبل جنگ و دشمنی ملتها با یکدیگر بکوبند تا از پس این توطئهها به منافعشان برسند، حالا فرقی نمیکند این توسعه قرار است با چه مولفههایی برقرار شود؛ اوکراین و افغانستان باشد یا قفقاز که چند روزی است دوباره تحولات آن به صدر اخبار بازگشته و اینبار اردوغان نیز به حمایت از قمارباز شکستخورده آذربایجانی پیوسته تا به اتفاق یکدیگر بازیچه سیرکی باشند که انگلیس، آمریکا و رژیمصهیونیستی برای آنها تدارک دیدهاند.
گویا این بازیگران منطقهای فراموش کردهاند که ایران اسلامی ید طولایی در پاسداری از مرزها و تاراندن نوچههای صهیونیستی دارد. کما اینکه رئیسجمهور در پاسخ به تماس نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، مواضع صریح جمهوری اسلامی و خطوط قرمز کشورمان در این خصوص را ترسیم کرد و تخطی از آن را غیرممکن دانست و پاسخ تهران به این ماجراجوییها را بهصورت تفصیلی بیان کرد.البته موضوع قفقاز جنوبی محدود به این روزها نیست و به دلایل منحصربهفرد ژئوپلیتیکی همواره مورد توجه بوده است، چراکه نقطه اتصال شرقوغرب و شمالوجنوب جهان، برخورداری از منابع سرشار انرژی (نفتوگاز) و خطوط ارتباطی راهبردی است؛ معیارهایی که بهدلیل همجواری این منطقه با روسیه و ایران اعتبار دوچندانی پیدا و آن را به کانون توجه بازیگران مهم بینالمللی و منطقهای تبدیل کرده است.
علاوه بر همه موارد ذکرشده، قفقاز جنوبی نقطه آغاز گسترش ناتو به شرق محسوب میشد. همین شرایط استراتژیکی عامل مهمی است تا غربیها برای سیطره در این منطقه دندان تیز کرده و برای حضور در آن از مهرههایی نظیر الهام علیاف طلب استمداد کنند بهویژه که جمهوری آذربایجان و ارمنستان محل تلاقی منافع دولتهای تاثیرگذار روسیه، ایران، ترکیه و غرب (آمریکا و اتحادیه اروپا) است و مجموعه این شرایط باعث شده که این قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای درصدد باشند تا با اتخاذ تصمیمهای خرد و کلان منافع خود را در این جغرافیا تامین کنند.
جنگ قرهباغ
وقوع جنگ قرهباغ در سال ۲۰۲۰ بر سرعت تحولات این منطقه افزود. آذربایجان در پی آن بود که جنوب ارمنستان را ضمیمه خاک خود کند و پیروزی باکو در جنگ ۴۴ روزه وضعیت نوینی را در این حوزه ایجاد کرد. البته آن زمان نیز ایران نظارهگر ماجرا نبود و با انجام اقدامات کنشگرانهای نظیر مانور اقتدار میخواست این پیام را به سمعونظر بازیگران منطقه برساند که جمهوری اسلامی علاوه بر تحرکات حوزه دیپلماتیک، در عرصههای میدانی، نظامی، دفاعی و امنیتی هم پای کار است تا منافع و امنیت ملی خود را تامین کند؛ موضوعی که به مذاق دولتمردان آذربایجان خوشنیامد و همان زمان ادعاهای بیاساس و توهمات خود را بیان کردند.
دالان زنگزور
تلاش برای احداث دالان زنگزور توسط دولت آذربایجان که با حمایت و همکاری ترکیه رخداد، عامل اساسی تحولات این روزهای حوزه قفقاز و پیشدرآمد اختلافات و تنشهای موجود است، چراکه انجام این کار مقدمهای برای تغییر مرزهای منطقهای و متعاقبا نگرانی دولتهای همجوار در این خصوص است. ایجاد تغییرات ژئوپلیتیکی ــ که با مخالفت صریح جمهوری اسلامی ایران مواجه شد ــ در این منطقه استراتژیک مهمترین عاملی است که منافع کشورهای غربی بهویژه انگلیس و آمریکا را در پی دارد و آنها سالهاست که منتظر این اتفاق هستند تا از این رهگذر منافع راهبردی خود را که اصلیترین آنها ایجاد انشقاق در ائتلاف ایران، روسیه و چین است بهدستآورند. موضوعی که در درازمدت تغییرات چشمگیری در نظم بینالمللی دارد و به استقرار آمریکا بهعنوان تنها ابرقدرت جهانی کمک میکند.
طمع اروپا برای دستیابی به انرژی ارزان
ایجاد گسست در تسلط کشورهای این منطقه بر موضوع انرژی و ترانزیت که نقش منحصربهفردی در تولید قدرت دارد نیز از دیگر موانعی است که در درازمدت میتواند به نفع کشورهای اروپایی باشد، چراکه زمینه مناسبی را در اختیار آنها قرار میدهد تا با انتقال آسان و کمهزینه منابع انرژی از آسیایمرکزی، دریایخزر و آذربایجان ثروت هنگفتی را در حوزه اقتصادی بهدستآورده و ضمن رفع تهدیدهای پیشرو به رقیبی در این بازار تبدیل شوند و پروژههای سرمایهگذاری متعددی را برای دستیابی به منافع بیشتر رقم بزنند.
سرنوشتی نظیر اوکراین
بدون شک همسویی باکو و آنکارا با آمریکا و انگلیس ــ که پیش از این بارها دشمنی خود را با استقلال و قدرت کشورهای مختلف نشان دادهاند ــ در برهمزدن ژئوپلیتیک منطقه و برافروختن آتش جنگ در ارمنستان یک اشتباه استراتژیک است که پیش از همه دامن خود آنها را گرفته و سرنوشتی نظیر عاقبت زلنسکی و اوکراین را نصیب این دولتها میکند، چراکه بازیچه دست رژیم اشغالگر و ناتو شدهاند و طبق تجربه، نمیتوان سرنوشت خوبی را برای آنها متصور شد اما بهرغم همه این تحولات، پاسخ جمهوری اسلامی مثل همیشه دفاع از تمامیتارضی و مقابله با تغییرات ژئوپلیتیک است و در گام نخست، سیاست همسایگی را در پیش گرفته و به طرفین کمک میکند تا موضوعات مورد مناقشه خود را حلوفصل کنند و در قدم بعدی با اتخاذ سیاست بازدارندگی آغازگر هچ جنگی نیست اما با اقتدار همیشگی خود درصدد تامین منافع ملی خویش است و از این آرمان بلند عقب نمینشیند.
انتهای پیام/