|
به گزارش آوای نشاط، سال گذشته بود که یک کلیپ ساخته شده در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری جنجالهای زیادی را در فضای رسانهها و افکار عمومی به پا کرد.
کلیپی که «کاپیتان» نام گرفت و طی آن یکی از مدیران مرکز بررسیهای استراتژیک با تشبیه کشور به هواپیمای در حال سقوط از کاپیتان این هواپیما میخواهد تا نظرات منتقدین را بشنود و از خشونت با منتقدین و کارشناسان دست برداشته و روش و منش دیکتاتورها را کنار بگذارد!
در جای دیگری از این کلیپ، فرد مذکور با ذکر مثالهایی از تاریخچه هوانوردی بیان میدارد که تودهنی زدن خلبان به کمک خلبان منتقد و نشنیدن دیدگاههای او، عامل سقوط هواپیما بوده است.
و بر همین اساس سکاندار اجرایی کشور را به شنیدن نظرات منتقدین و دست برداشتن از خودکامگی دعوت میکند.[۱]
حالا و با گذشت چندین ماه از ساخته شدن کلیپ سقوط کاپیتان، مشخص شده که هواپیما، هواپیمای دولت رئیسجمهور روحانی بود نه هواپیمای دیگری و این رئیسجمهور روحانی است که در داخل و خارج، مواضعی انقلابی و منطبق با سیاستهای نظام میگیرد تا هواپیمای خود را سالم به مقصد برساند.
حسن روحانی، مردی که میگفت نسبت به مذاکرات خوشبین است و برجام دستاوردهای بزرگی برای کشور داشته! اما حالا و با مشاهده تکانهای شدید هواپیمایش، در خارج کشور از این میگوید که اگر ایران نتواند نفت خود را صادر کند، هیچ کشور دیگری هم نمیتواند این کار را بکند. و همینطور در داخل کشور نیز سخنرانی میکند و با کنایه به آمریکا میگوید ایران غیر از تنگه هرمز، «تنگههای دیگری» هم دارد.
دولت اعتدال حالا برای اینکه هواپیمایش بر سر مردم آوار نشود، دست به تغییرات گستردهای در تیم اجرایی خود زده است.
تا لحظه تنظیم این گزارش، رئیس کل جدیدی برای بانک مرکزی معرفی شده، صحبت از رفتن یا ماندن نوبخت است و گفته میشود کسانی مثل وزیر اقتصاد و چند تن دیگر نیز رفتنی هستند.
آلارمهای هواپیمای دولت در مسئله فساد نیز مرتب هشدار میدهند.
تعدادی از مدیران وزارت صنعت در ماجراهای اخیر رانت ارزی و واردات خودرو دستگیر شدهاند و مدیر کل سازمان توسعه تجارت هم بازداشت شده است.
رئیسجمهور روحانی نیز در نامهای به قوه قضائیه خواستار برخورد جدی و بدون اغماض با متخلفین مفسد دولت در قضایای اخیر شده است.
و سرنشینان هواپیمای دولت که روزگاری در کنار حامیان اصلاحطلبشان جملگی از این میگفتند که «ایران در شرایط ته درّه قرار دارد»، «خزانه خالیست»، «شاخصهای اقتصادی غیر قابل قبول است»، «تحریمها استخوان مردم را خرد کرده است» و... اما حالا از این میگویند که ناامید کردن مردم یک «خیانت بزرگ» [۲] است، نباید مردم را ناامید کرد و ناامید کنندگان به دشمن گِرا میدهند...
با این همه اما تحلیلگران و فعالان سیاسی امیدوارند هواپیمای روحانی و همکارانش از این تنشها و تکانهها جان سالم به در ببرد و در فضای جمهوری اسلامی ایران سالم بر زمین بنشیند.
کاپیتان و سرنشینان هواپیمای دولت که روزی تصور میکردند شخص دیگری مسئول این هواپیماست! حالا و در کنار این تکانهای شدید و اقدامات اضطراری و تأمینی اما در مقابل یک تهدید دیگر نیز قرار گرفتهاند.
تهدیدی چند وجهی که معلوم نیست فقط در رصد کسانی که روی زمین ایستادهاند قرار دارد یا سرنشینان هواپیمای «کاپیتان روحانی» هم از آن باخبر هستند!؟
ماجرا از این قرار است که مشاور رئیسجمهور به تازگی در یک روزنامه اصلاحطلب از این نوشت که روحانی لیبرال است و راز مقاومت هم در لیبرالیسم است نه انقلابیگری.
محمد قوچانی طی یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشته بود: حسن روحانی از لحاظ معیارهای علم سیاست، سیاستمداری برخاسته از سنت راست مدرن یا لیبرالیسم محافظهکار تلقی میشود.
او سپس در اپیزود پایانی یادداشت خود با یک اینهمانی بین چرچیل و روحانی، بصورتی کنایهآمیز به یک فیلم انگلیسی اشاره میکند و مینویسد:
«سال گذشته پس از جدایی انگلیس از اروپا، هنرمندان آنگلوساکسون به یاد نقش قهرمان ملی خود وینستون چرچیل در نجات اروپا (به خصوص فرانسه) از دست فاشیسم هیتلر افتادند و چند فیلم در این باره ساختند. فیلم «تاریکترین لحظات تصمیمگیری» روایتی از مصائب چرچیل از چگونگی به قدرت رسیدن او با وجود عدم اقبال افکار عمومی و احزاب سیاسی، توطئه احزاب سیاسی (حتی حزب خود او) در برکناری چرچیل و هدایت او به صلح ضعیف با آلمان نازی، اختلاف دیدگاه در عالیترین سطوح حاکمیت، پارلمان و حزب و مقاومت چرچیل برای اتخاذ بهترین تصمیم در برابر دشمن نازی است.
چرچیل نیز لیبرالی محافظهکار بود که بر خلاف انتظار، قهرمان مقاومت ملی انگلیس شد و توانست در اوج بیاعتمادی نخبگان سیاسی و نظامی، در رأس حاکمیت قرار گیرد و غرور و اقتدار ملی دولت و ملت انگلیس را احیا کند. فیلم نشان میدهد که چگونه یک لیبرال میتواند بیشتر از هر انقلابی، مقاومت کند و برای نجات میهن و آزادی در برابر امپریالیسم بایستد و در راه امیدبخشی به جامعه حتی از آبرو و حیثیت خود عبور کند و اسیر پوپولیسم چپ و راست نشود.»[۳]
با خوانش این اظهارات که تا این لحظه از جانب رئیسجمهور روحانی تکذیب نشدهاند، مشخص نمیشود که مثلا صحبتهای روحانی درباره بستن «تنگههای دیگر» ناشی از انقلابیگری است یا ناشی از لیبرال بودن او؟!
به سخن دیگر اینکه آیا کاپیتان هواپیما واقعا مشغول اقدامات تأمینی است یا در کابین هدایت هواپیما، چیزهای دیگری میگذرد؟
همانطور که اشاره شد این تهدید وجوه دیگری هم دارد...
هادی خانیکی، از تئوریسینهای اصلاحطلب اخیراً در روزنامه دولتی ایران از این نوشته است که بایستی لایف استایل و کارهای کسانی مثل مائده هژبری (رقصنده اینستاگرامی) به رسمیت شناخته شود، تا امکان گفتگو در جامعه فراهم آید. [۴]
جالبتر آنکه اندکی قبلتر از او، حمیدرضا جلاییپور، دیگر فعال اصلاحطلب نیز در همین روزنامه بصورت تلویحی اینطور گفت که رئیسجمهور روحانی برای حل مشکلات موجود باید پیگیر برخورد قضایی با سپاه و شورای نگهبان باشد! [۵]
روزنامه دولت به مسئله حصر هم گریزی زده است و به تازگی، فاضلمیبدی، یکی از فعالان اصلاحطلب طی یادداشتی در این روزنامه با اشاره به فتنهگران محصور اینطور نوشت که دولت اگر میخواهد نمایش وحدت برگزار کند، این افراد باید آزاد شوند! [۶]
متأسفانه اما قضیه فقط به همینجا ختم نمیشود.
معاون مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری یا به عبارت بهتر، یکی از همان کسانی که در ساخت کلیپ «سقوط کاپیتان» سهیم بودهاند نیز به تازگی طی اظهاراتی سیاهنمایانه، در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است: «بله! این توصیف از برداشت جامعه کاملا درست است که امروز مردم ما احساس میکنند مدیران ارشد ما هیچکدام متعهد به چارچوبها و قوانین و منافع ملی نیستند.»
ابراهیم حاجیانی مدعی وجود «فساد فراگیر» نیز میشود و همچنین تصریح میکند: چرا این نواقص را به اسم تئوری مینویسیم؟ باید مشکل را از مجری بد و غیرحرفهای و فسادی که اتفاق میافتد، ببینیم.[۷]
اکنون سؤال اینجاست که آیا ستاد دولت از مطالبی که در صفحه یکم روزنامه دولت منتشر میشود و یا به زبان برخی مدیران ستادی پاستور جاری میشود، بیخبر است!؟
و آیا این تظاهر به مقولات غیر شرعی، تأکید بر پیگیری قضایی سپاه و شورای نگهبان، اصرار به فک حصر (بدون توبه) و اصرار بر سیاهنمایی از اوضاع کشور و خدمات مدیران، بدون هماهنگی با سیاستهای کلی ستاد دولت مطرح میشوند؟
تأملات پیرامون این ۲ سؤال البته برای ما که در روی زمین هستیم تفاوت زیادی دارد با تأملات کاپیتان روحانی و مدیرانی که در آن هواپیمای دچار تنش در حال پرواز هستند.
کارشناسان معتقدند اگر خلبان یک هواپیمای دچار چالش، در حالی که مشغول رتق و فتق اوضاع کابین است به فکر تهدیدات باند فرود نباشد، یقینا با چالشهای بزرگتری مواجه میشود.
این تحلیلها اما در حالیست که باز هم همه دوست دارند این هواپیما و کاپیتان آن به سلامت در باند، فرود بیاید تا اوضاع خوبتر شود.
زیرا اینجا در برج مراقب و در کشوری که میزبان این فرودگاه و هواپیمای آن است، اوضاع آرام و تحت کنترل است...