به گزارش
آوای نشاط، تاکنون نویسندههای زیادی ادعا کردهاند بر اساس اطلاعاتی که از درون دولت ترامپ بهدست آوردهاند، مقاله یا کتابهایی را به انتشار رساندهاند که میتواند ادامه ریاستجمهوری او را با اما و اگرهای فراوانی روبهرو کند. با این حال هیچکدام از این نویسندگان از اعضای عالیرتبه دولت او نبودهاند. «یک هشدار» که نویسنده آن ناشناس ولی از اعضای عالیرتبه دولت ترامپ و از نزدیکان او در کاخ سفید است، بعد از انتشار مقاله «گروه مقاومت»، اینبار دست به انتشار کتابی زده که بیان میکند ادامه ریاستجمهوری ترامپ ممکن است آمریکا را با خطرهای زیادی روبهرو کند.
این کتاب اگرچه به نظر میرسد یکی دیگر از راهکارهای دموکراتها برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی در انتخابات ریاستجمهوری 2020 باشد اما دارای نکات جالبی از درون کاخ سفید است که برای خوانندگان ایرانی نیز میتواند جالب باشد. یکی از این نکات جذاب دقیقاً در فصل اول این کتاب مطرح شده است و آن دروغ بودن تمام ادعاهای ترامپ درباره نابود شدن داعش در سال 2018 است. نویسنده این کتاب بیان میکند ترامپ در اینباره بهوضوح «دروغ» گفته است و هیچکدام از مشاوران، مسؤولان وزارت دفاع و مشاوران اطلاعاتی کاخ سفید این مسأله را تأیید نکرده و باور داشتند داعش هنوز هم در عراق مشغول فعالیت است اما ترامپ به یکباره تصمیم گرفته بود نیروهای آمریکایی را از این کشور خارج کند و خبری تازه برای دستاوردهای خود داشته باشد و بدین ترتیب بهراحتی به تمام دنیا درباره نابودی داعش دروغ گفت.
نویسنده این کتاب درباره روزی که ترامپ اعلام کرد داعش نابود شده، آورده است: روز 19 دسامبر سال 2018 در کاخ سفید مانند همه روزهای دیگر شروع میشود؛ با یک بحران خودساخته دیگر توسط رئیسجمهور آمریکا. در این روز وزارت خارجه قرار بوده از طرحی برای توسعه اقتصادی کشورهای حوزه آمریکای لاتین بهرهبرداری کند. این طرح به قول وزارت خارجه آمریکا میتوانست باعث کاهش خشونتها در این منطقه شده و در عین حال ثبات در این منطقه را نیز به همراه داشته باشد. دونالد ترامپ اما بر این عقیده بوده که این طرح بیشاز حد هزینهبر است و تهدید کرده بود با یک توئیت کل طرح را نابود خواهد کرد. معماران اصلی این طرح در وزارت خارجه به وحشت افتاده بودند که توئیت صبحگاهی رئیسجمهور چه میتواند باشد و آیا او قرار است این کار را درست هنگامیکه این طرح اعلام میشود، انجام دهد؟ با این حال همانطور که پیشبینی میشد، نمایش اصلی به نمایش فرعی تبدیل شد. رئیسجمهور هنوز از محل اقامت خود در کاخ سفید به محل کارش نیامده بود. همه میدانستند این ساعت، یعنی ساعت 9 و 29 دقیقه صبح، زمان توئیتهای روزانهاش است. او به جای حضور در دفتر کار اما از اقامتگاهش توئیتی منتشر کرد که تمام خبرهای روز را تحتالشعاع خود قرار داد: «ما داعش در سوریه را شکست دادیم؛ تنها دلیل حضورمان در دوران ریاستجمهوری ترامپ». در طول چند دقیقه این خبر همهجا منتشر شد که رئیسجمهور تصمیم گرفته است نیروهای ارتش از سوریه عقبنشینی کنند. او بعد از این در توئیت دیگری نوشت: «بعد از پیروزی تاریخی در برابر داعش، زمان این است که جوانان ما به خانه بازگردند».
* پنتاگون از همه جا بیخبر
این اعلامیه در سراسر واشنگتن پخش شد. این خبر در تضاد با تمام توصیههایی بود که تا آن وقت به رئیسجمهور شده بود. از مقامات عالیرتبه پنتاگون تا رهبران جوامع اطلاعاتی، همه مشاوران عالی رئیسجمهور نسبت به بیرون کشیدن خودسرانه تقریباً 2 هزار سرباز آمریکایی از سوریه هشدار داده بودند. به او گفته شده بود داعش هنوز هم یک تهدید قدرتمند است و خروج آمریکا به این گروه اجازه میدهد دوباره حملات مرگبارتری را انجام دهد. در عین حال خروج زودهنگام، منطقه را به رژیم ضدآمریکایی ایران که در حال گسترش دسترسی خود در منطقه به همراه روسیه بود واگذار میکرد. گذشته از اینها این کار باعث کشتار نیروهای کردی میشد که به ما در تعقیب تروریستها کمک کرده بودند. از هر نظر که نگاه میکردیم، عقبنشینی به منافع امنیتی ایالاتمتحده آسیب میرساند.
رئیسجمهور در برابر همه این توصیهها و هشدارها بیتحرک بود. او به جای اینکه تیم امنیت ملی خود را برای بحث و گفتوگو درباره گزینهها تشکیل دهد، آنها را با یک توئیت دور زد. یکی از دستیاران او با عصبانیت میگفت: «مردم به خاطر این تصمیم لعنتی قراره بمیرن...» همه ما تلاش میکردیم بفهمیم چه اتفاقی افتاده است و برنامه ترامپ چیست. متحدان ایالاتمتحده گیج و مضطرب شده بودند. وزارت دفاع در تاریکی مطلق قرار داشت. مقامات وزارتخانه حتی نمیدانستند چگونه باید به سؤالات مطبوعاتی پاسخ دهند، زیرا این تصمیمی بود که در آن هیچ نقشی ایفا نکرده بودند. افسران ارشد نظامی کشور از عدم برنامهریزیهای قبلی برای اعلام این تصمیم بشدت عصبانی بودند، زیرا این اعلام ناگهانی بدین معنی بود که سربازان در منطقه بلافاصله از حالت جنگی خارج میشدند و این مسأله احتمالا آنها را در معرض حمله دشمنان فرصتطلبی قرار میداد که میدانستند آنها در حالت عقبنشینی قرار دارند. ارتش با عجله برنامهریزی اضطراری را برای اطمینان حاصل کردن از اینکه هیچ نیروی آمریکایی بر اثر این تصمیم آسیب نبیند آغاز کرد.
همه ما دیده بودیم زمانی که موضوع به مسائل دفاعی آمریکا میرسید، رئیسجمهور چگونه تصمیمات ضعیفی اتخاذ میکند. این تصمیم اما متفاوت بود. هیچکدام از ما تا به حال ندیده بودیم تصمیم به این بزرگی به این سادگی و بهطورکاملاً غیررسمی گرفته شده و اعلام شود. در کاخ سفید نرمال و طبیعی، تصمیمات به این بزرگی مستلزم به کار گرفتن جلسات مشورتی بسیار سنگین و هوشیارانه بود. چنین تصمیماتی باید در جلسات بسیار حساس - گاهی اوقات در تعداد زیادی از جلسات- گرفته میشد تا اطمینان حاصل شود همه جزئیات بدرستی در نظر گرفته شدهاند. همه مسائل پایهای پوشش داده شده و به تمام سؤالات پاسخ داده شده است. دشمنان ما قرار بود چگونه این تصمیم را تفسیر کنند؟ از همه مهمتر، ما قرار است چگونه به بهترین شکل از مردم آمریکا، از جمله زنان و مردان خود در ارتش آمریکا محافظت کنیم؟ قبلاً به هیچ یک از این سؤالات پاسخی داده نشده بود.
نهتنها این تصمیم بیپروا بود، بلکه مقامات دولت نیز تحت سوگند شهادت داده بودند داعش هنوز از بین نرفته است. آنها همچنین علناً عهد کرده بودند آمریکا را از جنگ در سوریه بیرون نکشند. اکنون رئیسجمهور به دروغ اعلام کرده بود کار داعش به پایان رسیده است، زیرا به یکباره خودش به این نتیجه رسیده بود کار درست این است که ارتش ما از سوریه بیرون بیاید. او به دشمن این پیام را رسانده بود که آمریکا در حال خروج از این کشور است. یکی از اعضای ارشد کابینه در آن زمان بیان کرد: «همهمان را به کنگره کشانده و به صلیب میکشند».
در کنگره، واکنش سریعی شکل گرفت که این شامل حزب ترامپ نیز بود. سناتور باب کورکر که در آن زمان رئیس کمیته روابط خارجی سنا بود، حیرتزده به خبرنگاران گفت: «من 12 سال است در کنگره هستم و تاکنون تصمیمی مثل این ندیدهام! تصور اینکه رئیسجمهوری از خواب بیدار شود و به یکباره چنین تصمیمی بگیرد، آنهم بدون هیچگونه ارتباط گرفتن با اطرافیان و اندکی آمادگی، بسیار سخت است». حتی سناتور لیندسی گراهام که سعی دارد همهچیز را در کنگره طبق رضایت ترامپ به پیش ببرد، این تصمیم را به کلی زیر سؤال برد. لیندسی به خبرنگاران گفت این تصمیم «جهان را لرزاند».
این تصمیم از لحاظ دیگری نیز نقطه عطفی در امور داخلی کاخ سفید به حساب میآمد. این مسأله حاکی از سقوط مقاماتی در کاخ سفید بود که فکر میکردند میتوانند نظم را به دولت بازگردانند.
* دلیل استعفای متیس از وزارت دفاع
در ادامه این فصل اما به دلایل استعفای جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا نیز پرداخته شده و نویسنده بیان کرده است: روز بعد از تصمیم عقبنشینی از سوریه، جیمز متیس، وزیر دفاع استعفایش را اعلام کرد. او در نامهای به رئیسجمهور نوشت: «نظرات من درباره رفتار توأم با احترام با متحدانمان و همچنین با چشم باز و افکار روشن نگاه کردن به بازیگران بدنهاد و رقبای استراتژیکمان در طول 4 دهه غوطهور شدن در این مسائل شکلگرفته و محکم و قاطع است... به دلیل اینکه شما حق دارید وزیر دفاعی داشته باشید که نظراتش با شما در این زمینه و موضوعات دیگر مطابقت دارد، معتقدم کار درست برای من کنارهگیری از سمتم است». متیس روز 28 فوریه را روز ترک وزارت دفاع برای خود تعیین کرد. جیمز متیس وطنپرست و مبارزی است که زمانی که برای پست وزارت دفاع انتخاب شد، حمایت هر دو حزب را به دست آورد. او که همیشه افکار و انتقادات خود را مخفی نگه میداشت به سناتورهایی که درباره رفتار ترامپ نگران بودند گفته بود اگر برای لحظهای احساس کند رئیسجمهور از او میخواهد کارهایی انجام دهد که خلاف وجدان او باشد یا اینکه جان انسانها را در خطر بیندازد، حتی برای یک لحظه هم بیکار نمینشیند. جیمز مانند همیشه به وعدهاش عمل کرد. این استعفا کاخ سفید و بویژه دفتر بیضیشکل را لرزاند.
رسانهها استعفای متیس را استعفایی اعتراضی خواندند. رئیسجمهور ترامپ خشمگین شده بود. یک تصمیم بد در سیستم کلاسیک آن منجر به تصمیم بد دیگری شده بود. در طول چند روز، رئیسجمهور تصمیم گرفت تاریخ کنارهگیری متیس را جلو بیندازد. او میخواست این کار در اسرع وقت صورت گیرد. این مسأله هم همانطور که دستیاران وزیر به دنبال این بودند بفهمند چه کسی جایگزین او میشود، وزارت دفاع را درگیر آشفتگی غیرضروری دیگری کرد. تغییرات در بالاترین مقام رهبری قدرتمندترین ارتش جهان معمولاً برای اطمینان حاصل کردن از اینکه این تغییرات با ثبات لازم انجام میشود، چندین ماه طول میکشد اما ترامپ این تغییرات را به چند روز کاهش داد. او در توئیتی دیگر بیان کرد مقام شماره 2 پنتاگون وظایف وزیر مستعفی را تا اول ژانویه بر عهده میگیرد، یعنی 2 ماه زودتر از آنچه برنامهریزی شده بود. هفته بعد، در فرهنگ سر تا پا متضاد اورولی (جورج اورول نویسنده کتاب قلعه حیوانات) که همه ما با آن بزرگ شده بودیم، رئیسجمهور فریاد زد: «در اصل» او ژنرال را اخراج کرده است. این ضربه در سراسر دولت و همچنین در جهان بخوبی احساس شد. یکی از معدود افراد عاقلی که در کشتی دولت ایالاتمتحده وجود داشت، از کشتی بیرون رفته بود.
* سال سقوط «دولت پایدار»
نویسنده ناشناس کتاب اما باز هم به گروهی از مقامات دولت ترامپ اشاره میکند که قصد داشتند او را از انجام دادن هرگونه اقدام خلاف منافع امنیت ملی باز دارند و باز در کار خود موفق نبودند. او با بیان اینکه بسیاری مطرح میکنند که «دولت عمیق» یا «دولت پنهان» به دنبال بیاثر کردن فعالیتهای ترامپ بوده است، بیان میکند که نه اینها، بلکه افراد داخل دولت او و کسانی که او به آنها لقب دوستداران «دولت پایدار» میدهد به دنبال تاثیرگذاری بر فعالیتهای دولت جهت خنثی کردن تصمیمات ترامپ بودند. در ادامه این فصل آمده است: «منصوبان همفکر سبک مدیریت نامنظم رئیسجمهور را با نگرانی مشاهده کردند. ما تلاش هماهنگی برای جایگزین کردن محیط اغتشاش و بینظمی با روندهای سیاستگذاری منضبط انجام میدادیم. به عبارت دیگر سیستمی برای اطمینان پیدا کردن از اینکه تصمیمات رئیسجمهور با فکر همراه باشد و پروسههای بعدی آن اجرایی شود و تمام طرفهای درگیر در بحث درگیر شوند، ایجاد کردیم و در نهایت این مسأله را نیز در نظر گرفتیم که رئیسجمهور را با این سیستم تنظیم و هماهنگ کنیم که بتوانیم در این راه موفق شویم. برای مثال مشاورانی باشند که زمانی که رئیسجمهور راه را اشتباه میرود، پا پیش گذاشته و با او صحبت کنند. ما فکر میکردیم وضعیت قابل کنترل است اما کاملاً در اشتباه بودیم. اگر سال 2017 را سال ظهور و بروز بخشهای مخفیانه در دولت ترامپ برای ایجاد «دولت پایدار» بدانیم، سال 2018، سال سقوط این دولت بود».
ثمانه اکوان/ وطن امروز
انتهای پیام/